• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 459
تعداد نظرات : 265
زمان آخرین مطلب : 4752روز قبل
سخنان ماندگار

 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

دیگران را ببخش،نه بخاطر این که سزاوار بخشش تو هستند....

بلکه فقط بخاطر این که تو سزاوار آرامشی....

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

يکشنبه 7/9/1389 - 16:31
آلبوم تصاویر

 تقدیم به دوستان تبیانی عزیزو دوست داشتنی

 

يکشنبه 7/9/1389 - 16:27
داستان و حکایت

 

 

از خدا پرسید خوشبختی را کجا میتوان یافت خدا گفت آن را در خواسته هایت جستجو کن و از من بخواه تا به تو بدهم با خود فکر کرد و فکر کرد اگر خانه ای بزرگ داشتم بی گمان خوشبخت بودم خداوند به او داد اگر پول فراوان داشتم یقینا خوشبخت ترین مردم بودم خداوند به او داد اگر ..... اگر ....... واگر اینک همه چیز داشت اما هنوز خوشبخت نبود از خدا پرسید حالا همه چیز دارم اما باز هم خوشبختی را نیافتم خداوند گفت باز هم بخواه گفت چه بخواهم هر آنچه را که هست دارم گفت بخواه که دوست بداری بخواه که دیگران را کمک کنی بخواه که هر چه را داری با مردم قسمت کنی و او دوست داشت و کمک کرد و در کمال تعجب دید لبخندی را که بر لبها می نشیند و نگاه های سرشار از سپاس به او لذت می بخشد رو به آسمان کرد و گفت خدایا خوشبختی اینجاست در نگاه و لبخند دیگران حقیقت این است که برای خوشبختی، هیچ زمانی بهتر از همین الآن وجود ندارد اگر الآن نه، پس کی؟ زندگی همواره پر از چالش است بهتر این است که این واقعیت را بپذیریم و تصمیم بگیریم خیال می کنیم که زندگی،.... همان زندگی دلخواه موقعی شروع میشود که موانعی که سر راهمان هستند، کنار بروند مشکلی که هم اکنون با آن دست و پنجه نرم میکنیم، کاری که باید تمام کنیم زمانی که باید برای کاری صرف کنیم، بدهی‌هایی که باید پرداخت کنیم و بعد از آن زندگی ما، زیبا و لذت بخش خواهد بود بعد از آنکه همه اینها را تجربه کردیم تازه می فهمیم که زندگی، همین چیزهایی است که ما آنها را موانع می‌شناسیم این بصیرت به ما یاری میدهد تا دریابیم که جاده‌ای بسوی خوشبختی وجود ندارد خوشبختی، خودٍ همین جاده است برای آغاز یک زندگی شاد و سعادتمند لازم نیست که در انتظار بنشینیم در انتظار فارغ التحصیلی، بازگشت به دانشگاه، کاهش وزن ، افزایش وزن، شروع به کار، مهاجرت، دوستان تازه، ازدواج، شروع تعطیلات، صبح جمعه، در انتظار دریافت وام جدید، خرید یک ماشین نو، باز پرداخت قسطها، بهار و تابستان و پاییز و زمستان، اول برج پخش فیلم مورد نظرمان از تلویزیون، مردن، تولد مجدد خوشبختی یک سفر است، نه یک مقصد هیچ زمانی بهتر از همین لحظه برای شاد بودن وجود ندارد زندگی کنید و از حال لذت ببرید....


يکشنبه 7/9/1389 - 16:24
سخنان ماندگار

 

 

بهترین شیوه یاد خدا!

قال  علی (ع) :“کل امر ذی بال لم یذکر فیه اسم الله فهو ابتر “

هر کار دارای اهمیتی که بدون یاد خدا آغاز گردد ، به سرانجام نمی رسد

(بحار الانوار )

یاد خدا در تمام اعمال و گفتار انسان موثر است و غفلت از آن نتیجه منفی دارد . درروایات زیادی توصیه به ذکر نام خداوند تبارک و تعالی شده است مشخص است که مقصود بردن نام خدا و آغاز هر کاری به نام او فقط گفتن بسم الله نیست ، بلکه مقصود این است که خداوند در تمام اعمال ما حضور داشته باشد .

سوال : چگونه خدا را یاد کنیم ؟

” ذکر خدا ” و به یاد خالق بودن انواعی دارد ، برترین آن این است که انسان بداند وابستگی ما انسانها ، بلکه همه موجودات جهان هستی به  خداوند متعال ف مانند وابستگی نور چراغ ها به منبع انرژی است که در ابتدا و در ادامه نیاز به آن منبع دارد ، اگر انسان به این مرحله در یاد خدا برسد ، و دیگر به هیچ کس جز خدا تکیه نکند امکان ندارد که آلوده به گناه شود . چون گناهان در لحظه هایی رخ میدهد که انسان از خدا غافل میشود انسانی که دائما در یاد اوست گناه نخواهد کرد .

يکشنبه 7/9/1389 - 9:49
داستان و حکایت

راز احترام پیامبر(ص) به خواهر

رسول خدا(ص) خواهر رضاعی(شیری) داشت. روزی خدمت حضرت آمد. پیامبر چون او را دید شادمان شد و عبای خود را برای او به زمین پهن کرد و او را روی آن نشاند، سپس رو به او کرد و با گرمی و لبخند با وی به گفتگو پرداخت، تا خواهرش برخاست و رفت.
اتفاقاً همان‌روز برادر رضاعی‌اش نیز آمد. ولی پیغبر(ص) با او مثل خواهرش رفتار نکرد.
شخصی پرسید: یا رسول‌الله! چرا به خواهر بیشتر از برادر احترام نمودید؟! با اینکه او مرد بود.(یعنی او سزاوار به احترام بود).
حضرت فرمود: چون خواهر نسبت به پدر و مادرش بهتر از برادر خدمت می‌کند. بدین‌جهت خواهر را بیشتر از برادر محبت کردم.

چگونه به وضع یکدیگر رسیدگی می‌کنید؟

امام‌موسی‌بن جعفر(ع) فرمود:
- ای عاصم! چگونه به یکدیگر رسیدگی و به هم کمک می‌کنید؟
عرض کرد:
- به بهترین وجهی که ممکن است مردم به حال یکدیگر برسند.
حضرت فرمود:
- اگر یکی از شما تنگدست شود و به خانة برادر مؤمنش بیاید و او در منزل نباشد، آیا می‌تواند بدون اعتراض کسی دستور دهد کیسة پول ایشان را بیاورند و سرکیسه را باز کند و هرچه لازم داشت بردارد؟
عرض کرد: نه! این‌طور نیست.
فرمود: پس آن‌طور که من دوست دارم شما هنگام فقر و تنگدستی به هم رسیدگی و کمک نمی‌کنید.

مکافات عمل

در زمان حضرت‌موسی(ع) پادشاه ستمگری بود که وی به شفاعت بنده‌ای صالح، حاجت مؤمنی را به جا آورد! از قضا پادشاه و مؤمن هر دو در یک روز از دنیا رفتند! مردم جمع شدند و پادشاه را با احترام دفن نمودند و سه روز عزادار شدند.
اما جنازه مؤمن در خانه‌اش ماند و حیوانی بر او مسلّط گشت و گوشت صورت وی را خورد! پس از سه روز حضرت موسی(ع) از قضیه باخبر شد. حضرت موسی(ع) درضمن مناجات با خداوند، اظهار نمود: بار الها! آن دشمن تو بود که با همة عزت و احترام فراوان دفن شد، و این‌هم دوست توست که جنازه‌اش در خانه ماند و حیوانی صورتش را خورد! سبب چیست؟ وحی آمد که ای موسی! دوستم از آن ظالم حاجتی خواست، او هم بجا آورد، من پاداش کار نیک او را در همین جهان دادم.
اما مؤمن چون از ستمگر که دشمن من بود، حاجت خواست، من هم کیفر او را در این جهان دادم، حال، هردو نتیجة کارهای خودشان را دیدند.

شرایط مهمانی

شخصی امیرمؤمنان علی(ع) را به مهمانی دعوت کرد.
حضرت فرمود:
دعوت تو را می‌پذیرم اما به سه شرط عرض کرد:
آن سه شرط چیست؟ فرمود:
۱٫ خارج از منزل چیزی برایم نیاوری!
۲٫ چیزی که در منزل هست از من مضایقه نکنی(هرچه هست از آن پذیرایی کن).
۳٫ خانواده‌ات را هم به زحمت میانداز!
میزبان شرایط را قبول کرد و حضرت نیز دعوت او را پذیرفت.
منبع: داستان‌های بحارالأنوار محمود ناصری

يکشنبه 7/9/1389 - 9:47
قرآن

 

انسان زمانی که معصیت می کند باید عقوبت آن را نیز بچشد چرا که هرکس عمل صالحی انجام دهد حتی به اندازه مثقال و ذره هم باشد ، چه خوب و چه بد نتیجه آن را باید هم در دنیا و هم در آخرت ببیند. چرا که هر عملی در این دنیا عکس العملی را نیز طلب می کند مانند زمانی که شما در مقابل کوه ایستاده اید و صدا می زنید بازتاب صدای شما بر می گردد ، دنیا هم مانند کوه است هر عملی که انجام می دهید عکس العمل آن را در دنیا و آخرت می بینید حال اگر نیکی کرد نتیجه خوبی خود را می بیند و اگر بدی، باز نتیجه ی آن را می بیند اما چرا آخرت هم هست ؟ مگر درهمین دنیا عکس العمل کارها را نمی شود دید ، پس چرا حساب و کتاب آخرت هم هست؟ جهنم و بهشت هم هست ؟ در جواب باید گفت این دنیا ظرفیت اعمال نیک و بد ما را ندارد یک عمل زشت و ناپسند همچون ربا در این دنیا فقط گناه آن را بر ای ما بیان می کنند اما صورت واقعی آن را نمی شود دید. کسی که هزاران نفر را کشته یا روح آن ها را به ورطه ی نابودی کشانده و در دریای امیال نفسانی گرفتارکرده، آیا یک بار قصاص ، جزای واقعی او می تواند باشد؟! یا باید عالم دیگری باشد تا نتیجه ی کارهای خویش را ببیند و به تعداد نفسهای کشته شده جواب پس دهد و عقوبت ببیند.

اما انسان مومن از یک تخفیفی برخودار است ، انسان مؤمن حبیب خداست محبوب خداست و چون دوست اوست باید برای او تخفیفی صورت گیرد ، باید حساب او را در این دنیا تسویه کرد و نظر رحمت خاصه خداوند شامل این فرد شود و از گناهان پاک شود و اگر گناهانی باقی ماند این فرد باید که در برزخ یعنی قبر عذاب را درک کند تا در قیامت برای مواخذه به جهنم نرود.
حضرت علی(ع) در حدیثی می فرمایند:
هریک از شیعیان ما کاری را که ما نهی کرده ایم مرتکب شود، پیش از آن که بمیرد به مال یا فرزند و یا به خودش بلایی می رسد، که به سبب آن گناهانش پاک شود و خداوند را بدون گناه دیدار کند، اگر چیزی از گناهانش هنوز باقی مانده باشد، در هنگام مردن، به سختی جان دهد.(۱)
حال این عکس العمل که گفتیم شامل همه افراد هست اما شخص مؤمن توجه بیشتر به او شده و حساب و کتاب او را ملحق به این دنیا کرده تا از حساب آخرت در امان مانده و ترس و اندوه و گرفتاری آخرت گریبان این شخص را نگیرد ، حال این شخص مومن باید کفاره گناهان خود را به طریقی در این دنیا به خاطر انجام گناهانش ببیند و اما کفاره گناهان در این دنیا به چه چیز یا چیزهایی است تا این شخص عقوبت دنیائیش را بچشد و در آخرت از عذاب سخت خداوند رها گردد؟ ما در این مقاله به ۱۵ مورد از مواردی که یک شخص گنهکار به آنها مبتلا می شود تا کفاره ی گناهان او شود و او را پاک گرداند اشاره می کنیم ( البته شاید موردی از موارد یا همه موارد شامل یک نفر بشود که گناه هم انجام نداده ولی به خاطر امتحان یا ارتقاء درجه ی ایمان یا شناخت و معرفت به وجود و نفس خویش یا معرفت بیشتر به خداوند متعال می باشد ) :

۱- بلا و گرفتاری ها :

پیامبراکرم(ص) می فرمایند: لایزال البلاء فی المؤمن والمؤمنه فی جسده وماله وولده حتی یلقی الله وما علیه من خطئیه . (۲)
زن ومرد پیوسته درجان ومال وفرزندشان گرفتار بلا می شوند تا آن که بدون گناه خدا را دیدار کنند .
درجان ، بلا وارد می کنیم یعنی اورا به مریضی ودرد گرفتار می کنیم و درمال ، او را به کم شدن به باختن مقدار یا تمام سرمایه اش بلا وارد می کنیم یعنی مال اورا به خاطر گناهانی که کرده ازاو می گیریم واین عقوبت گناه اوست یا آنکه به خاطر معصیتی که کرده فرزندش را ازدست می دهد یا به مرضی گرفتارمی شود واو به خاطر این گناه باید دراین دنیا پاک شود .چه بسا اگر پاک نمی شد جزای سختی درآخرت منتظر او بود.
یا حدیث دیگری ازامام صادق (ع) که می فرمایند :
اذا اراد الله بعبد خیراً عجل عقوبته فی الدنیا واذا اراد بعبد سوء امسک علیه ذنوبه حتی یوافی بها یوم القیامه(۳)
هرگاه خدواند خوبی بنده ای را بخواهد درهمین دنیا کیفرش دهد وچون برای بنده ی بد بخواهد گناهانش را نگه دارد تا درروز قیامت کیفرببیند .

۲- بیماری ها :

پیامبراکرم(ص) می فرمایند : السُقم یمحو الذنوب (۴)
بیماری گناهان را پاک می کند.
همچنین از حضرت علی (ع) وارد شده که: اذا ابتلی الله عبدا اسقط عنه من الذَنوب بقدر علته (۵)
هرگاه خداوند بنده ای را درد مند کند به اندازه ی بیماریش گناهانش را می زداید.

۳- حزن و اندوه ها :

رسول اکرم (ص) : ما أصاب المومن من نصب و لا وصب و لا حزن حتی انهم یهمه و الا کفر الله به عنه من سیئاته(۶) :
هیچ رنج و پیشامد و اندوه و حتی نگرانی خاطری به مومن نرسد جز اینکه خدواند بدان گناهانش را بزداید .
همچنین امام رضا (ع) می فرمایند :
هیچ یک از شیعیان علی نیست که روز مرتکب بدی یا گناهی شود مگر آن که شب اندوه به او رسد که آن بدی وگناه را فرو ریزد پس چگونه قلم برای نوشتن گناهان چنین کسی به کارافتد؟ (۷)
البته امام رضا (ع) برای شیعیان تعریف خاصی قرار می دهند ،آن هم،تبعیت صددرصد ازمولا علی وائمه طاهرین است ،معمولاً ما از محبین حضرت می شویم وشیعیان درجات مخصوصی دارند که در هر زمانه تعدادشان از تعداد انگشتان دست کمتر هستند. اما دراین گفتارِ امام رضا (ع) محبین را هم شامل می شود اما به مراتب درجه ایمان آنها ضعیفتر از شیعیان واقعی است . چرا که ما در روز مرتب گناه می شویم ولی عقوبت آن تا شب به ما نرسیده، حتی بعداً هم به ما نرسیده وشاید هم نرسد که امیدواریم خدا به رحمت واسعه خودش ما راببخشد و پاک وارد برزخ بنماید .

۴- حسنات :

بنابر آیه ۱۱۴ سوره هود :
انّ َالحسنات یذهبنَّ السّیئات حسنات وخوبیها بدی را ازبین می برد.
یعنی به واسطه یک ترحم به یک بچه صغیر یا بچه یتیم گناهی یا گناهان کثیر او مورد رحمت وغفران خداوند قرار می گیرد وخداوند او را می بخشد یا شخصی نگاه محبت آمیز به پدرومادر یا همسر یا بچه خود می کند وهمین نگاه کفاره گناهان او می شود .
پیامبراکرم (ص) می فرمایند:
اذا عَملتَ سیئهً فاعمل حسنه محوها (۸)
هرگاه کاربدی کردی ، کار خوبی انجام بده تاآن بدی را پاک کند.
البته چنین شخصی که به دستور رسول خدا به دنبال حسنه ای می رود تا گناهان خود را پاک کند ، مطمئناً آگاهی پیدا کرده از گناهان خود وپشیمان و نادم نیز هست و دنبال حسنه ای می گردد تا کفاره گناهانش قرارمی دهد وهمین احتمام به پاک کردن نامه اعمالش از بدی، خود موجب می شود آنچه به واسطه گناه از خدا دور شده تبدیل به قرب خدا شود .

۵- حسن خلق ۶- صدق ۷- حیا ۸- شکر :

روایتی از پیامبر اکرم به این ۴ مورد یک جا اشاره می فرمایند و این ۴ مورد را جزء مواردی می آورند که می تواند کفاره گناهان باشد :
اَربعٌ من کنَّ فیه وکان من قربه الی قدمه ذنوباً بدّلها الله حسنات : الصدق والحیاء وحسن الخلق والشکر .(۹)
چهار چیز است هرکس داشته باشد اگر سر تا پا غرق گناه باشد خدواند آن گناهان را به حسنه و نیکی تبدیل می کند . ۱- راستی ۲- شرم و حیا ۳- خوشخویی ۴- سپاسگزاری
اگر کسی صادق بود هم با خودش وهم با دیگران وهم با خدواند، چنین شخص صادقی دیگر ترسی ندارد که هر کجا اشتباهی یا گناهی کرد از پروردگار معذرت خواهی نموده یا کسی که حیا دارد حیا او باعث می شود که گناه نکند. شخص با حیا شخصی است که درنظر افراد وانسان های عادی گناه نمی کند چه برسد در محضر پروردگار و اما شخص سپاسگزار و شاکر که خدا را شکر می کند دائماً چنین شخصی دائماً به یاد خداست دائماً نعمت های او را شکر می کند وبه یاد خداست چنین کسی هم به خاطر صفت شاکر بودن تمام گناهان او را تبدیل به حسنه می کند واز سر تقصیرات چنین شخصی می گذرد.
واما شخصی که خوش اخلاق است آداب معاشرت را رعایت می کند با مردم صمیمی و همدل است و بی احترامی به خلق خدواند نمی کند همه از صفت خوش اخلاقی او تعریف و تمجید می کنند چنین شخصی هم مورد غفران و رحمت الهی قرار می گیرد و خدا او را به خاطر حسن خلقش از گناهانش بری می کند
بنابرفرمایش امام صادق(ع) که می فرمایند:
انَّ حُسن الخلق یذهب کما یذیب الخطیة کماتذیب الشمس الجلید وان سوء الخلق لیفسد العمل کما یفسد الخلُّ(۱۰)
خوشخویی گناهان را می گدازد همچنان که آفتاب یخ را و بدخویی کردار را تباه می سازد همچنان که سرکه عسل را .

۹- فریاد رسی ستمدیگان :

اگر ستمدیده ای را دید که به او ستم می شود مورد آزار واذیت قرار می گیرد وحق او ضایع شده وکسی هم نیست دست چنین شخصی را بگیرد اگر به او کمک کند و حق مظلوم را از ظالم بگیرد یا دراین راه قرارگیرد با به مقصود برسد یا نرسد چنین شخصی با چنین انگیزه ای نیز گناهانش به خاطر دستگیری از یک مظلوم بخشیده می شود .
امام علی (ع)می فرمایند:
من کفارات الذنوب العظام اغاثهُ الملهوف والتنفیس عن المکروب . (۱۱)
رسیدن به فریاد ستمدیده وزدودن غم واندوه ازکفاره های گناهان بزرگ است .

۱۰- استغفار ملائکه و فرشتگان :

خدواند متعال نظر لطف ورحمت به مومنان دارد به خاطر همین ملائکه ای آفریده که کا ر آنها استغفار برای شخص مؤمن گنهکار است که به واسطه استغفار همین ملائکه خداوند عذاب را از این شخص برداشته ودیگر او را عقوبت نمی کند.
امام صادق (ع) : ان لله عزّ ذکرُهُ ملائکهً یسقطونَ الذنوبَ عن ظهورِ شیعتنا کما تسقِطُ الرّیحُ الوَرَقَ من الشَجرِ فی اوان سقوطِهِ وذلک قوله تعالی ( یسبحون بحمدربّهم ویستغفرون للّذین آمنوا والله ما ارادبهذا غیرکم) .(۱۲)
امام صادق(ع) می فرمایند : خدواند را فرشتگانیست است که گناهان را از دوش شیعیان ما فرو می ریزانند همچنان که باد برگ درختان را که درآستانه ریزش است فرو ریزاند واین سخن خداوند است که می فرماید : به ستایش پروردگارشان تسبیج می گویند وبرای مؤمنان آمرزش می خواهند به خدا سوگند که مقصود ( ازمومنان ) کسی جزشما نیست .

۱۱- زیاد سجده کردن :

که دراثر سجده زیاد گناهان بخشیده می شود و سجده ، کفاره گناه قرار می گیرد .
امام صادق(ع) : جاء رجل الی رسول الله صلّی الله علیه وآله قال یا رسول الله کَثُرت ذنوبی وضَعُف عملی فقال رسولُ الله صلّی علیه وآله اکثرالسجود فانّه یحُطُ الذّنوبَ کما تحطُ الریحُ ورق الشجَر (۱۳)
شخصی خدمت پیامبر (ص) آمد و عرض کرد : یا رسول الله گناهانم زیاد شده و اعمالم سست و اندک گشته است رسول خدا (ص) فرمودند : زیاد سجده کن زیرا همچنان که باد ، برگ درختان را فرو می ریزاند سجده گناهان را می ریزاند .

۱۲- حج و عمره :

کسانی را که خدا نصیب و روزیشان حج می کند به واسطه حج گناهان آنها بخشیده می شود.
پیامبراکرم(ص) می فرمایند : العمرهُ الی العمرهِ کفارهُ ما بینهما والحِجَه المتقلبهُ ثوابها الجنه ومن الذنوب ذنوب لا تغفر الّابعرفاتٍ.(۱۴)
این عمره تا عمره دیگر کفاره گناهانی است که درفاصله آن دو صورت می گیرد وثواب حجِ پذیرفته بهشت است وگناهانی است که جزدرعرفات آمرزیده نمی شود .

۱۳- صلوات فرستادن برمحمد و آل او :

امام رضا (ع) می فرمایند : لَن لَم یقدر علی ما یکفرُ به ذنوبَه فلیکثِر من الصّلوات علی محّمد وآله فانّها تهدمُ الذنوبَ هدماً (۱۵)
هرکس نمی تواند کاری کند که به سبب آن گناهانش زدوده شود برمحمد وآل او بسیار درود فرستد زیرا که آن ،گناهان را ریشه کن می کند .

۱۴- مرگ :

رسول خدا (ص)می فرمایند :
اَلموتُ کفارهُ لذّنوب المومنین (۱۶)
مرگ کفاره گناهان مومنان است.

۱۵- نیکی به پدر و مادر :

مردی به خدمت پیامبر اکرم(ص) رسیدعرض کرد: یا رسول ا…،من مرتکب تمام گناهان شده ام آیا برای من راه بازگشتی هست؟ فرمود: آیا یکی از پدر و مادرت زنده هستند؟ عرض کرد : بلی پدرم زنده است، فرمود :برو و او را احترام کن. احسان والدین کفاره گناهان است.(۱۷)

پی نوشت ها :

۱) خصال۱۰/۶۳۵
۲) بحار۶۷/۲۳۶/۵۴
۳) بحار ۸۱/۱۷۷/۱۸
۴) بحارالانوار ۶۷/۶۴/۲۴۴
۵) دعائم الاسلام ۱/۲۱۸
۶) تحف العقول ۳۸
۷) البحار ۶۸ /۱۴۶/۹۴
۸) أمالی الطوسی۱۸۶/۳۱۲
۹) کافی۲/۱۰۷/۷
۱۰) بحار ۷۱/۳۹۵ /۷۴
۱۱) نهج البلاغه الحکمه ۲۴
۱۲) بحار ۵۹/۱۹۶/۶۱
۱۳) امالی صدوق ۴۰۴ /۱۱
۱۴) بحار۹۹/۵۰ /۴۶
۱۵) امالی صدوق ۶۸/۴
۱۶) امالی مفید۲۸۳/۸
۱۷) هزارویک حکایت قرآنی/محمدحسین محمدی

منابع تحقیق :
۱) علامه مجلسى، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ۴۲جلد، اسلامیه – تهران، چاپ: مکرر، مختلف
۲) شیخ کلینى، الکافی، ۵جلد، اسلامیه – تهران، چاپ: دوم، ۱۳۶۲ش
۳) یعقوب جعفرى، خصال-ترجمه جعفرى، ۲جلد، نسیم کوثر – قم، چاپ: اول، ۱۳۸۲ش
۴) سید رضى، نهج البلاغة، ۱جلد، هجرت – قم، چاپ: اول، ۱۴۱۴ ق
۵) ابن شعبه حرانى، تحف العقول عن آل الرسول ص، ۱جلد، جامعه مدرسین – قم، چاپ: دوم، ۱۴۰۴ ق
۶) شیخ صدوق، أمالی الصدوق، ۱جلد، اعلمى – بیروت، چاپ: پنجم، ۱۴۰۰ق
۷) شیخ مفید،امالی مفید،موسسه نشر اسلامی،چاپ:دوم،۱۴۰۴ ق
۸) شیخ طوسی، امالی طوسی، موسسه بعثت،دارالثقافه،قم،چاپ:اول ۱۴۱۴ ق
۹) ابی حنیفه النعمان، دعائم الاسلام، دار المعارف مصر ،چاپ : سوم۱۳۸۹ ق

يکشنبه 7/9/1389 - 9:46
اهل بیت

 

 

امیر مؤمنان‌ فرمود:  فرزند آدم‌ وقتیکه‌ به‌ آخرین‌ روز دنیا و اولین‌ روزآخرت‌ می‌ رسد، مال‌ و فرزندان‌ و اعمالش‌ در نظر او مجسم‌ می‌ شود!

نخست‌ متوجه‌ اموال‌ خود می‌ شود و به‌ او می‌ گوید: بخدا سوگند! من ‌برای‌ جمع‌ آوری‌ و حفظ‌ تو، بسیار حریص‌ بودم‌ و زیاد بخل‌ ورزیدم‌!  حال‌ چه‌ کمکی‌ می‌ توانی‌ به‌ من‌ بکنی‌؟ ثروتش‌ به‌ او می‌ گوید: فقط‌ می‌ توانی ‌کفن‌ خود ر ا از من‌ برداری‌!

او متوجه‌ فرزندان‌ خود می‌ شود و به‌ آنها می‌ گوید: بخدا سوگند من‌ شما را خیلی‌ دوست‌ داشتم‌ و همواره‌ از شما حمایت‌ می‌ کردم‌! چه‌ خدمتی‌ می‌ توانید – در این‌ روز بیچارگیم ‌- به من‌ بکنید؟ می‌ گویند: هیچ‌! – غیر از اینکه‌ – تو را در قبرت‌ دفن‌ کنیم‌! سپس‌ متوجه‌ عمل‌ – عمل‌ صالح ‌- خود می‌ شود و می‌ گوید: بخدا سوگند! من‌ در باره‌ تو بی‌ رغبت‌ بودم‌ و تو بر من‌ گران‌ بودی‌! تو امروز چه‌ کمکی‌ به‌ من‌ می‌ کنی‌؟ می‌ گوید: من‌ در قبر و قیامت‌، مونس‌ توام‌! تا آنکه‌ من‌ و تو را بر پروردگارت‌ عرضه‌ بدارند!

آنگاه‌ امام‌ فرمود: اگر آدمی‌ در دنیا ولی‌ خدا باشد، عملش‌ بصورت‌ خوشبوترین‌ و زیباترین‌ و خوش‌ لباسترین‌ مرد، نزدش‌ می‌ آید و به‌ او می‌ گوید: تو را به‌ روحی‌ از خدا و ریحانی‌ و بهشت‌ پر نعمتی‌ بشارت می‌ دهم‌ که‌ چه‌ خوش‌ آمدنی‌ کردی‌! او می‌ پرسد: تو کیستی‌؟ جواب‌ می‌دهد: من‌ عمل‌ صالح‌ توام‌ که‌ از دنیا به‌ آخرت‌، کوچ‌ کرده‌ ام‌!

آدمی‌ در آن روز ، غسال‌ خود را می‌ شناسد و با کسانی که‌ جنازه‌اش‌ را بر می‌ دارند، سخن‌ می‌ گوید و سوگندشان‌ می‌ دهد که‌ عجله ‌کنند! همینکه‌ داخل‌ قبر شد، دو فرشته‌ نزدش‌ می‌ آیند که‌ همان‌ دو فتان ‌قبرند! موی‌ بدنشان‌ آنقدر بلند است‌ که‌ برروی‌ زمین‌ کشیده‌ می‌ شود وبا نیشهای‌ خود، زمین‌ را می‌ شکافند! صدایی‌ چون‌ رعد و قاصف‌ دارند . چشمانی‌ چون‌ برق‌ خاطف‌ وبرقی‌ که‌ چشم‌ را می‌ زند! آنها از او می‌پرسند: خدایت‌ کیست‌؟ پیرو کدام‌ پیامبری‌؟ چه‌ دینی‌ داری‌؟
امام‌ فرمود: اگر آدمی‌ در دنیا ولی‌ خدا باشد، عملش‌ بصورت‌ خوشبوترین‌ وزیباترین‌ وخوش‌ لباسترین‌ مرد، نزدش‌ می‌ آید وبه‌ او می‌ گوید: تورا به‌ روحی‌ از خدا وریحانی‌ وبهشت‌ پر نعمتی‌ بشارت می‌ دهم‌ که‌ چه‌ خوش‌ آمدنی‌ کردی‌! او می‌ پرسد: تو کیستی‌؟ جواب‌ می‌دهد: من‌ عمل‌ صالح‌ توام‌ که‌ از دنیا به‌ آخرت‌ ، کوچ‌ کرده‌ ام‌!

او جواب‌ می‌ دهد: خدایم‌، اللّه‌ است‌! پیامبرم‌، محمّد و دینم‌ اسلام‌است‌! آنها می‌ گویند: چون‌ در سخن‌ حق‌، پایدار مانده‌ ای‌، خدایت‌ بر آنچه ‌دوست‌ می‌ داری‌ و خشنودی‌، ثابت‌ بدارد! . . . در این‌ موقع‌، قبر او را تا آنجا که‌ چشمش‌ کار می‌ کند، گشاده‌ می‌ کنند و دری‌ از بهشت‌ بررویش‌ می‌گشایند و به‌ وی‌ می‌ گویند: با دیده ‌روشن‌ و با خرسندی‌ خاطر بخواب ، آنطور که‌ جوان‌ نورس‌ و آسوده‌ خاطر می‌ خوابد!

ولی‌ اگر دشمن‌ پروردگارش ‌باشد، فرشته‌ اش‌ بصورت‌ زشت‌ ترین‌ صورت‌ و لباس‌ و بدترین‌ چیز، نزدش‌ می‌ آید و به‌ وی‌ می‌ گوید: بشارت‌ باد تو را به‌ ضیافتی‌ از حمیم‌ دوزخ‌! و جایگاهی‌ از آتش‌!

او نیز غسّال‌ خود را می‌ شناسد و تشییع‌ کنندگان‌ را قسم‌ می‌دهد که‌: مرا بطرف‌ قبر مبر! و چون‌ او را داخل‌ قبرش‌ کنند، دو فرشته‌ سؤال‌ کننده ‌نزد او می‌ آیند و کفن‌ او را از بدنش ‌کنار زده‌، می‌ پرسند: خدا و پیامبرت ‌کیست‌؟ چه‌ دینی‌ داری‌؟

او می‌ گوید: نمی‌ دانم‌! می‌ گویند: هرگز ندانی‌ و هدایت‌ نشوی‌! سپس ‌او را با گرز، آنچنان‌ می‌ زنند که‌ تمام‌ جنبنده‌ هائی که‌ خدا آفریده‌، به‌ غیر ازانس‌ و جن‌، از آن‌ ضربت‌ تکان‌ می‌ خورند! آنگاه‌ دری‌ از جهنم‌ برویش‌ باز نموده‌، به‌ او می‌ گویند: با بدترین‌ حال‌، بخواب‌! آنگاه‌ قبرش‌، آنقدر تنگ‌ می‌ شود که‌ بر اندامش‌ می‌ چسبد، آنطور که‌ نوک‌ نیزه‌ به‌ غلافش‌ می‌چسبد، بطوریکه‌ مغز سرش‌ از بین‌ ناخن‌ و گوشتش‌، بیرون‌ می‌ آید! خداوند مار و عقرب‌ زمین‌ و حشرات‌ را بر او مسلط‌ می‌ کند تا نیشش‌ بزنند و او بدین‌ حال‌ خواهد بود تا خداوند او را از قبرش‌ محشور کند!

نوشته‌ی محمد تقى صرفى، از عالم بعد از مرگ چه خبر؟

يکشنبه 7/9/1389 - 9:44
قرآن

 

فرشته
هیبت ملک الموت نسبت به محتضر فرق مى کند. براى خوبان و صالحان طبیب حاذق و براى مشرکان و کسانى که در عمرشان عمل خیرى انجام نداده اند، بدترین شکل و هیبت مى باشد. براى کسانى که عمل نیک و شایسته انجام مى دهند، عمل صالح او واسطه خیر مى گردد تا جسم معذّب مریض مؤمن را در مقابل امراض جسمى نجات دهد. و به آن درجه و مکانى که خداوند در قرآن اش بشارت داده هدایت کند.
طبق احادیث و روایات معصومین (علیهم السلام) هیبت ملک الموت نسبت به محتضر فرق مى کند. و بعضى از افراد در حال جان کندن، داد و فریاد مى زنند، زن و بچه ها را صدا مى کنند، مرتب دست و پا را به شدّت تکان مى دهند و چنگ مى انداختند، تا خلاصى یابند. ولى افسوس! که راه فرارى نیست. و بعضى ها نیز بدون هیچ مشکل و عذابى در بهترین وجه و با توصیه هاى قبلى که کرده اند تسلیم قدرت لایزال حق مى شوند و این مسائل خود نشان دهنده حالات ملک الموت بر بالین محتضر است.

حضرت ابراهیم (علیه السلام) از حضرت عزرائیل تقاضا کرد که شکل و هیبت اش را هنگام قبض روح کافر ببیند. عزرائیل عرض کرد: طاقت ندارى! فرمود: میل دارم ببینم. عزرائیل خودش را به آن هیبت نشان داد. و ابراهیم (علیه السلام) دید صورت مردى است سیاه که موهاى بدن اش ایستاده، بدبو، با لباس سیاه پوشیده و از دهان و بین او شراره آتش و دود خارج مى شود و… ابراهیم (علیه السلام) غش کرد. پس از به حال آمدن فرمود: اگر کافر هیچ عذابى نداشته باشد، بس است عذاب اش در دیدن تو و بالعکس.۱

در تفسیرالمیزان در ذیل آیه: «یا أَیَّتُها النَّفْسُ المُطْمَئِنَّةُ… »۲ آمده که در اصول کافى صدیر صیرفى مى گوید: به امام صادق (علیه السلام) عرضه داشتم: فدایت شوم، یابن رسول اللّه! آیا مؤمن مرگ را و قبض روح خود را کراهت مى دارد؟ فرمود: نه، به خدا سوگند! وقتى فرشته مرگ نزدش مى آید تا روح اش را قبض کند، مؤمن به جزع در مى آید و ملک الموت به او مى گوید: جزع مکن، اى ولى خدا! به آن خدایى که محمد (صلى الله علیه وآله وسلم) را به نبوّت مبعوث کرد، من نسبت به تو دل سوزتر و مهربان تر از پدرى مهربان هستم، اگر پدرت این جا بود پیش از من به تو مهر نمى ورزید، چشم خودت را بازکن و ببین.
آن گاه فرمود: در آن هنگام رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) و امیر مؤمنان و فاطمه و حسن و حسین (علیهم السلام) و امامان ذریّه او در برابرش ممثل مى شوند. و به وى گفته مى شود:
اگر این شخص دوست خدا باشد عمل اش به صورت خوش بوترین و زیباترین مردم با بهترین لباس ها نزد او مى آید و مى گوید: بشارت باد بر تو، به روح و ریحان و بهشت نعیم خدا خوش آمدى.
این رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) و این امیرالمؤمنین و فاطمه و حسن و حسین و اینان امامان از ذریّه اویند، که همه رفقاى تو هستند. فرمود: پس مؤمن چشم خود باز نموده حضرات را تماشا مى کند، در این هنگام ندا کننده اى از طرف رب العزّة روح او را ندا مى کند و مى گوید: «یا أَیَّتُها النَّفْسُ المُطَْئِنَّةُ…» ؛ اى نفس که با دیدن محمد و اهل بیت اش

فرشته
(علیهم السلام) اطمینان یافتى، به سوى پروردگارت برگرد، در حالى که به ولایت راضى و به ثواب مرضى هستى، پس داخل در بندگان من شو، یعنى در زمره محمد و اهل بیت اش که آنها محبوب تر از مرگ ات مى باشند، و ملحق شدن به منادى حقّ ات که از هر چیزى برایت عزیزتر است. «وَالنّازِعاتِ غَرْقـاً * وَالنّاشِطاتِ نَشْـطا» ۳ ؛ قسم به فرشتگانى که جان کافران را به سختى مى گیرند. سوگند به فرشتگانى که جان مؤمنان را به آرامى باز گیرند
على بن ابراهیم قمى در تفسیرش از حضرت على (علیه السلام) روایت کرده، که آن حضرت فرمود: هنگامى که فرزند آدم در آخرین روز دنیا و نخستین روز آخرت قرار مى گیرد، مال و فرزندان و عمل او برابرش مجسم مى شوند. رو به مال اش مى کند، به وى مى گوید: به خدا قسم من نسبت به تو حریص و بخیل بودم. حال سهم من نزد تو چیست؟ مال جواب مى دهد و مى گوید: به اندازه کفن ات از من بردار.
پس رو مى کند به فرزندان خود مى گوید: به خدا قسم شما را دوست مى داشتم و حامى شما بودم سهم من نزد شما چیست؟ آنها مى گویند: تو را به قبرت مى رسانیم و در آن دفن مى کنیم. پس از آن روى مى کند به طرف عمل اش و مى گوید: به خدا قسم، من نسبت به تو بى اعتنا بودم و تو بر من گران بودى بهره من از تو چیست؟ مى گوید: من در قبر و قیامت هم نشین تو خواهم بود تا من و تو به پیشگاه پروردگارت عرضه شویم.
اگر این شخص دوست خدا باشد عمل اش به صورت خوش بوترین و زیباترین مردم با بهترین لباس ها نزد او مى آید و مى گوید: بشارت باد بر تو، به روح و ریحان و بهشت نعیم خدا خوش آمدى، و مى پرسد تو کیستى؟ مى گوید عمل صالح تو هستم از دنیا به بهشت حرکت کن.
قیس بن عاصم روایت کرد: با جمعى از قبیله بنى تمیم، خدمت رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) مشرف مى شدیم و [ کسى] عرض مى کند یا رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) ! ما را موعظه اى فرما که از آن بهره مند شویم، زیرا ما بیابان گردیم (کمتر به زیارت حضرت ات موفق مى شویم) پس آن حضرت ایشان را به کلمات خویش مؤعظه فرمود، از آن جمله فرمود: اى قیس! براى تو چاره اى نیست، از قرینى که با تو دفن شود و او زنده است و تو با او دفن مى شوى در حالى که مرده اى. اگر یک قرین کریمى باشد تو را گرامى خواهد داشت. و اگر لئیم باشد، تو را وا خواهد گذاشت و محشور نمى شوى مگر با او و پرسیده نمى شوى مگر از او، پس آن را قرار مده مگر صالح (نیک) زیرا اگر صالح باشد با او انس خواهى گرفت و اگر فاسد باشد وحشت نخواهى کرد، مگر از او. و آن قرین عمل تو است.۴

منبع : از ازل تا قیامت – محمد جواد مصطفوی

يکشنبه 7/9/1389 - 9:42
دنیای گیاهان و حیوانات
 

جانوران بسیاری در دنیا وجود دارند که در نگاه اکثر مردم چهره ای عجیب و حتی ترسناک محسوب می شوند.

 متأسفانه خطر انقراض بیشتر این جانوران کمیاب را تهدید می کند و نسل آن ها در حالی از بین می رود که نامشان همچنان ناشناخته باقی مانده است.

 

موش کور دماغ ستاره ای (PA)
حباب ماهی (AP)
خوک دریایی که در اعماق اقیانوس زندگی می کند. (AP)
خرچنگ یتی، در سال 2005 در اقیانوس آرام، کشف شد. (AP)
لاک پشت سفید (BARCROFT MEDIA)
موش گوش دراز (PA)
این حیوان شباهت زیادی به دارکوب دارد و برای یافتن غذا درخت را سوراخ می کند. (PA)
این مارماهی با عادت نامتعارف غذا خوردن یکی از منزجرکننده ترین موجودات دریایی لقب گرفته. (GETTY)
تمساح هندی (GETTY)
ماهی گربه ای مودار (SOLENT)
منقارکفشی پرنده ای بزرگ در مناطق آفریقایی است. (Reuters)
ماهی پف کرده (AP)
بزمجه گردن چین دار یا بزمجه دوچرخه در استرالیا (PA)
میمون پوزه دار (Reuters)
نوعی میمون محلی در جنگل های غربی برزیل. (HEATHCLIFF O"MALLEY)
لوریس ضعیف که نسلش در معرض انقراض قرار دارد. (Reuters)

 

يکشنبه 7/9/1389 - 9:9
آلبوم تصاویر

*-*-*-*-**-* -*-*-**-* -*-*-**-* -*-*-*

www.darhami.com

www.darhami.com

www.darhami.com

www.darhami.com

www.darhami.com

www.darhami.com

www.darhami.com

www.darhami.com

www.darhami.com

www.darhami.com

www.darhami.com

www.darhami.com

www.darhami.com

www.darhami.com

www.darhami.com

www.darhami.com

www.darhami.com

www.darhami.com

www.darhami.com

www.darhami.com

يکشنبه 7/9/1389 - 8:58
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته