• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 459
تعداد نظرات : 265
زمان آخرین مطلب : 4752روز قبل
تاریخ

یكی از كسانی كه نزد مختار دارای موقعیت خاصی بود و مختار او را به خاطر قرابت و نزدیكی او با امیرالمؤمنین(ع) گرامی می داشت «عبدالله بن جعده بن هبیره» بود.

عمربن سعد نزد عبدالله بن جعده آمد و به او گفت: «برای من از مختار امان بگیر!» عبدالله وساطت كرد! و مختار این امان نامه را برای او نوشت: «این امان نامه ای است از مختار بن ابی عبید برای عمربن سعد بن ابی وقاص، تو در امان هستی به امان خدا، خودت و مالت و اهل و فرزندانت و تو به خاطر آنچه كرده ای، تا زمانی كه اطاعت كنی و در خانه و شهر و نزد اهلت بمانی و حادثه ای به وجود نیاوری در امان خواهی بود.»

پس از آن، مأموران مختار و پیروان آل محمد(ص) و دیگران، او را می دیدند و مزاحم او نمی شدند و گروهی بر این امان نامه شهادت دادند و مختار هم عهد و پیمان بسته بود كه به این امان نامه وفادار باشد، مگر این كه عمر بن سعد حادثه ای بیافریند و خدا را بر این امر گواه گرفت.

مختار روزی به یارانش گفت: «فردا مردی را خواهم كشت كه دارای این نشانه هاست: قدم هایی بزرگ، چشمان او در گودی فرورفته و ابروانش به هم چسبیده و كشته شدن او، مومنان و فرشتگان مقرب را شاد و خوشحال می كند.»

«هیثم بن اسود نخعی» نزد مختار بود، از آن نشانه ها دانست كه مقصود او، عمر بن سعد است، به منزل آمد و فرزندش «عریان» را طلب كرد و او را نزد عمربن سعد فرستاد تا وی را از تصمیم مختار آگاه كند و به او بگوید كه: «از خودت مواظبت كن.»

عمربن سعد گفت: «خدا پدرت را جزای خیر دهد! كه شرط برادری را به جای آوردی، ولی مختار بعد از امان نامه ای كه به من داده است چگونه می تواند كه با من چنین كند؟!»

از این رو هنگامی كه شب شد از منزلش بیرون رفت و غلامش را از تصمیمی كه مختار درباره او گرفته و همچنین از امان نامه مختار آگاه كرد.

غلامش به او گفت: «مختار با تو شرط كرده است كه تو كاری انجام ندهی چه حادثه ای بالاتر از این كه تو، خانه و اهل خود را رها كرده و به اینجا آمده ای! هم اكنون بازگرد و بهانه ای برای نقض آن امان نامه به دست مختار نده.»
عمربن سعد نیز بازگشت. خبر رفتن عمر سعد را به مختار رساندند، مختار گفت: «مرا برگردن او زنجیر و سلسله ای است كه او را دوباره بازگرداند.» صبح روز بعد مختار «ابوعمره» را فرستاد و به او فرمان داد كه عمربن سعد را بیاورد، ابوعمره بر عمربن سعد وارد شد و به او گفت: «امیر را اجابت كن.»

عمر برخاست ولی از فرط اضطراب و رعب و وحشت، قدم بر روی لباس هایش گذاشت و لغزید، ابوعمره با شمشیر به او حمله كرد و او را از پای درآورد و به هلاكت رساند و سر او را در دامن قبایش گذارده و آورد و نزد مختار گذاشت.
مختار به «حفص» پسر عمر بن سعد كه نزد وی بود رو كرد و گفت: «این سر را می شناسی؟» حفص گفت: «انا لله و انا الیه راجعون» و در ادامه گفت: «آری و بعد از او خیری در زندگی نیست.»

مختار گفت: «راست گفتی تو نیز بعد از او زنده نخواهی بود، حفص را به پدرش ملحق كنید.» پس حفص را نیز كشتند و سر او را نزد عمر بن سعد گذاشتند.

سپس مختار گفت: «عمر بن سعد را به جای حسین(ع) و حفص فرزند او رابه جای علی بن الحسین (علی اكبر) كشتم، اما این دو هرگز قابل مقایسه و برابری با آن دو نخواهند بود. به خدا سوگند اگر من سه چهارم قریش را به هلاكت برسانم برابر ارزش انگشتی از انگشتان حسین(ع) نخواهد بود.»(1)

لازم به یادآوری است كه علت شتاب مختار در كشتن عمربن سعد این بود كه یزیدبن شراحیل انصاری نزد محمدبن حنفیه آمد و بر او سلام كرد و بین آنها سخنانی رد و بدل شد تا این كه صحبت از مختار به میان آمد، محمدبن حنفیه گفت: «مختار می پندارد كه شیعه ماست در حالی كه قاتلان حسین(ع) با وی همنشینی می كنند.» یزیدبن شراحیل چون به كوفه بازگشت، نزد مختار آمد و او را از آنچه محمدبن حنفیه گفته بود آگاه كرد، به این دلیل مختار تصمیم بر كشتن عمربن سعد گرفت.(2)

مختار سر عمربن سعد و پسرش حفص را برای محمدبن حنفیه فرستاد و این نامه را برای او نوشت: «بسم الله الرحمن الرحیم، برای مهدی(3) محمدبن علی، این نامه از مختاربن ابی عبید، سلام بر تو این مهدی، من خدا را حمد می كنم، آن خدایی كه شریكی ندارد اما بعد، خدا مرا عذابی برای دشمنان شما قرار داده است، دشمنان شما برخی اسیر و گروهی متواری و فراری و دسته ای كشته و بعضی رانده شده اند، پس خدا را حمد می كنم كه قاتلان (خاندان) شما را كشت و یاوران شما را یاری كرد. من سر عمر بن سعد و فرزندش را نزد تو فرستادم و بر هر كسی از قاتلان حسین(ع) و اهل بیتش كه دست یافتم او را كشتم و خدا از انتقام گرفتن از باقیمانده آنان ناتوان نیست و من تا زمانی كه بر روی زمین از آنها كسی باشد آنها را رها نمی كنم پس نظر و رأی خودت را برای من بنویس تا من از شما پیروی كرده و بر آن باشم، سلام و رحمت و بركات خدا بر تو باد.»(4)

سپس مختار هر كه را كه گفتند او از قاتلان حسین(ع) و پیروان او و دشمنان حسین(ع) است به هلاكت رساند و به آتش كشید و خانه آن را كه فرار كرده بود خراب كرد.(5)

پی نوشت ها:
1- تجارب الامم، ج 2، ص 151
2- كامل ابن اثیر، ج 4، ص 241
3- در وجه تسمیه محمدبن حنفیه به مهدی بعضی گفته اند كه مختار، ایشان را امام واجب الاطاعه و مهدی امت می نامید. (تاریخ طبری، ج 7، ص 40)
4- تجارت الامم ج 2 ص 153
5- سرنوشت قاتلان شهدای كربلا- عباسعلی كامرانیان
سه شنبه 30/9/1389 - 8:48
اخبار

براساس آمارهای رسمی منتشر شده در عربستان سعودی میزان خودكشی در این كشور در طی چند سال اخیر رشد شدید داشته و به طور میانگین در هر روز یك مورد خودكشی در این كشور روی داده است.

به گزارش فارس به نقل از شبكه العالم، میزان خودكشی در عربستان سعودی طی 10 سال گذشته رشد فزاینده‌ای داشته است، به طوری كه در سال گذشته به ركورد 787 مورد رسید.

العالم به نقل از منابع سعودی اعلام كرد كه تقریبا در هر روز یك مورد خودكشی در عربستان سعودی اتفاق می‌افتد.
در همین باره روزنامه الوطن اعلام كرد كه بنا بر آمار منتشر شده توسط وزارت كشور سعودی در سال گذشته 39 مورد خودكشی بیش از سال 2008 در عربستان ثبت شد است.

بنا بر این آمار در سال 1997 این عدد بالغ بر 259 مورد بوده است، سپس در سال 1999به 400 مورد افزایش می‌یابد و در سال 2001 به 488، در سال 2002 به 536 و در سال 2005 به 604 و در سال گذشته نزدیك ركود 800 مورد در سال می‌رسد.

"عبدالزاق الحمد " عضو دانشكده علوم پزشكی دانشكده "المك السعود " با اشاره به اینكه احتمال بالاتر بودن این آمار خودكشی وجود دارد، تصریح كرد كه بخاطر حساسیت‌های اجتماعی اغلب موارد خودكشی را با عنوان مسمومیت یا مرگ به دلایل نامعلوم ثبت می‌كنند.

همچنین العالم در ادامه این گزارش خبری تاكید می كند كه بنابر تحقیقات انجام شده توسط موسسات تحقیقاتی در عربستان خودكشی به "پدیده‌ای شایع " در این كشور تبدیل شده است.

این شبكه تصریح می‌كند كه بیش از 85 درصد از خودكشی‌ها در افراد زیر 35 سال ثبت شده است و اغلب به علت مشكلات روانی و اقتصادی بوده است.

سه شنبه 30/9/1389 - 8:44
اخبار

رئیس كمیسیون اقتصادی مجلس با اشاره به اینكه بیش از 230 سایت علیه این قانون در خارج از كشور تبلیغ می‌كنند، گفت: دشمنان سرمایه‌های هنگفتی را علیه این قانون به كار می‌برند تا مردم را ناامید كنند.

فعالیت 230 سایت علیه هدفمندسازی یارانه‌ها

به گزارش رجانیوز به نقل از واحد ارتباطات رسانه‌ای دفتر ارتباطات مردمی این نماینده مجلس، ارسلان فتحی‌پور با تاكید بر اینكه قانون هدفمند كردن یارانه‌ها به رشد و پیشرفت كشور منتهی می‌شود، اظهار داشت: دشمنان علاقه‌ای به اجرایی شدن این قانون در كشور ندارند از این رو تلاش می‌كنند كه به هر بهانه‌ای تبلیغات منفی علیه این طرح انجام دهند.

وی با اشاره به اینكه بیش از 230 سایت علیه این قانون در خارج از كشور تبلیغ می‌كنند، گفت: دشمنان سرمایه‌های هنگفتی را علیه این قانون به كار می‌برند تا مردم را ناامید كنند.

نماینده مردم كلیبر در مجلس شورای اسلامی با تاكید بر اینكه با انجام این قانون جلوی اسراف و مصرف بی‌رویه گرفته می‌شود، اظهار داشت: مجلس از این قانون حمایت می‌كند و این اقدام رئیس جمهور را شجاعانه و موفقیت‌آمیز می‌دانیم.

وی تاكید كرد: پس‌انداز وجوه یارانه‌ها به معنای كاهش مصرف و رعایت الگوهای مناسب مصرف و جلوگیری از هدررفت منابع است، تاكنون كشور ما در میزان مصرف حامل‌های انرژی و برخی از كالاهای اساسی جزو كشورهای پرمصرف بوده است به طوری كه برای تولید یك‌میلیون دلار ارزش افزوده در سال 2007 حدود 242.6 تن معادل نفت خام انرژی مصرف كرده است در حالی كه متوسط جهانی آن حدود 122.2 تن معادل نفت خام برای تولید همین مقدار ارزش افزوده بوده است.

نماینده كلیبر و هوراند گفت: همچنین در اقتصاد ایران، میزان ضایعات برخی از اقلام (نان) از شاخص‌های جهانی بسیار بیشتر بوده است، از این رو پس‌انداز یارانه‌ها نوعی جهش اقتصادی برای كشور محسوب شده و بسترهای لازم برای افزایش سرمایه‌گذاری، ‌تولید، اشتغال و جلوگیری از افزایش قیمت‌ها را فراهم خواهد كرد بنابراین مطمئن باشیم در اجرای طرح متضرر نخواهیم شد.

رئیس كمیسیون اقتصادی مجلس افزود: یكی دیگر از مشكلات نظام فعلی پرداخت یارانه‌ها در اقتصاد ایران اتلاف منابع، بهره‌وری بسیار پایین و اسراف كالاهای یارانه‌ای در بخش‌های مختلف مصرفی و تولیدی در كالاهایی نظیر آب، نان، انرژی و... است، به عنوان مثال میزان ضایعات گندم (آرد و نان) سالانه حدود 25 درصد برآورد می‌شود، اگرچه این ضایعات در مراحل مختلف تولید، توزیع و مصرف اتفاق می‌افتد اما بیشترین میزان ضایعات در مرحله مصرف توسط خانوارهاست.

این نماینده اصولگری مجلس افزود: با توجه به‌ مصرف سالانه حدود 11 میلیون تن گندم در كشور، ضایعات این كالای اساسی به صورت سالانه در مراحل تولید، توزیع و مصرف در حدود 3 میلیون تن برآورد می‌شود كه مقدار قابل توجهی است.

وی افزود: یكی از دلایل عمده این موضوع پایین بودن قیمت كالاهای یارانه‌ای نسبت به قیمت واقعی آنهاست.
فتحی‌‌پور تاكید كرد: این قانون، فرصتی برای تقویت همبستگی و وحدت ملی خواهد بود و همه قوا (مجریه، قضائیه و مقننه) با یك هدف برای اجرایی شدن این قانون در كشور تلاش خواهند كرد.

روز یكشنبه با اعلام رئیس جمهور تحول بزرگ اقتصادی در ایران كلید خورد و اجرای هدفمند كردن یارانه‌ها وارد فاز جدیدی شد.

سه شنبه 30/9/1389 - 8:39
اهل بیت

بسم الله الرحمن الرحیم

                                                 انّا لله و انّا الیه راجعون

 

امروز عاشوراست! همان روز که در آن, امت محمد (صلی الله علیه و آله) در میان دو نهر آب, فرزند دختر پیامبر خویش را با لبی تشنه سر بریدند, سرش را در مقابل چش مان خواهر و همسر و فرزندانش بر بالای نیزه زدند و بدن مطهرش را در زیر سم اسبها لگدكوب كردند.

 

 


امروز عاشوراست! با همه آن مصائبی که پس از 1400 سال, هنوز تازه تازه اند. آن گونه که هنوز هم آل الله (صلوات الله علیهم اجمعین) داغدار آنند و بالاخص باقیمانده از ایشان (عجّل الله تعالی فرجه)، که خود فرموده است هر صبح و شام بر آن، ندبه می کند.


خاطره پرپر شدن غنچه ای شش ماهه در آغوش پدر که شاید به یك نصف استکان آب, زنده می ماند؛ و یا آن گل محمدی که عطش مجالش نداد تا قدرت رزم خویش را به دشمن نشان دهد و سرانجامش ..., وای! این حسین است که در مقابل دوست و دشمن, بلند بلند برای او گریه می کند؛ و یا حکایت آن سقا که نه تنها دست و چشم, که مشک امیدش را از او گرفتند؛ یا آن طفل خردسال امام مجتبی (علیه السلام) که دست کوچکش را سپر جان حسین (علیه السلام) ساخت تا به پوستی آویزان گردید و در دامان حسین(علیه السلام)، گلویش به تیر حرمله بن کاهل اسدی از هم درید. آه! بس

است که ذکر مصائب کربلا تمامی ندارد و این نوشته را نیز بنای آن نباشد و همین اندازه نیز، طغیان قلمی بود که نتوانسته جلوی اشک خود را بگیرد و بر صفحه کاغذ نیفشاند.
آری, امروز عاشوراست! با همه آن مصائبی که در این ایام, شنیده¬اید و خوانده¬اید و می¬دانید.
اما دو سوال بسیار مهم :
1- چه چیز باعث شد تا چنین مصائبی در کربلا اتفاق بیفتد؟
2- امام زمان ما در چه شرایطی است و ما نسبت به ایشان چگونه ایم؟

- چه چیز باعث شد تا چنین مصائبی در کربلا اتفاق بیفتد؟
پاسخهای فراوانی به این سوال داده شده است. تحلیل های مختلف از منظر جامعه شناسی, روان شناسی, مردم شناسی و ... اما شاید ساده ترین و خلاصه ترین جواب این باشد که تمام این مصائب اتفاق افتاد چون: امام حسین (علیه السلام) در کربلا « تنها» ماند ؛ و کسانی که او را می¬شناختند, مقام و منزلتش را می¬دانستند و حتی به ایشان ارادت داشتند, به دلایلی که همه ما می¬دانیم و می¬توانیم یک عالمه درباره آن صحبت کنیم, از یاری او سر باز زدند.
از دشمن که جز دشمنی توقعی نیست. در طول تاریخ، همیشه یزیدها و ابن زیادهایی بوده اند که اساسا برای همین به میدان آمده¬اند. از افراد غافل و بی¬معرفت هم توقعی نیست. آنانکه در صفین, به جنگ علی (علیه السلام) آمده بودند به تصور آنکه او نماز نمی¬خوانَد؛ و یا در شام، با مشاهده کاروان اسرای اهلبیت(علیهم السلام), حمد و سپاس خدا را می¬گفتند که این قوم خارجی بی¬دین و ایمان را درهم شکست! توقع, از کسانی است که باید آنها امام (علیه السلام) را یاری می¬کردند و نکردند و او را در برابر دشمنان تنها گذاشتند. كسانی كه او را می¬شناختند و از حق ولایی او بر گردن خویش آگاه بودند.
یقینا اگر چنین یارانی به قدر لزوم فراهم بودند, تقدیر الهی بگونه¬ای دیگر رقم می¬خورد. چنان که عده¬ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را به یثرب طلبیدند و رفت؛ و در روز بدر, یاری اش کردند و پیروز شد؛ و در احد, نافرمانی اش کردند و شکست خورد؛ و امیرمؤمنان نیز به همین ترتیب ... ؛ و این سنت جاری الهی است که «ما فرستادگان خود را فرستادیم و همراه ایشان, کتاب و میزان نازل ساختیم تا مردم برای قسط قیام کنند.» (سوره حدید آیه 25)

2- امام زمان ما در چه شرایطی است و ما نسبت به ایشان چگونه ایم؟
دو پاسخ به این سوال داده خواهد شد :
پاسخ اول : پاسخ اول را خود شما بدهید! به نظر شما کسی که در این زمان, صاحب عالم است و مشاهده می کند که هر روز و هر لحظه، در نقطه¬ای از عالم، مظلومی از هیبت ظالمی بر خود می¬لرزد و یا گرسنه¬ای از فقر و بیچارگی می¬نالد و یا بشریتی در گمراهی و فساد می¬میرد، چه حالی دارد؟ یك روز نظاره می¬کند چگونه دشمنان, حرم مطهر پدر و جد بزرگوار او را که بارگاه دو حجّت بزرگ الهی و از مصادیق «فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَیُذْكَرَ فِیهَا اسْمُهُ» است, ویران نموده و زائران آن را که میهمانان او هستند, کشته و مجروح می¬کند و روز دیگر، در گوشه¬ای به نام غزه، عده ای کودک و زن و پیر و جوان, مظلومانه و بیگناه توسط یک مشت غاصب قاتل به خاک و خون کشیده می شوند و او مجبور به تداوم سکوت خویش است. آیا به نظر شما چنین امیری چنانکه باید، یاری شده است؟!


پاسخ دوم : پاسخ دوم, بیان روایات اهل بیت (علیهم السلام) و نیز سخنان بزرگان دین در این باره است. اما از آنجا که بنای این نوشته بر اختصار است, تنها به یکی دو مورد اشاره می شود:
• امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) : « صاحبُ هذاالامر الطرید، الشرید، الفرید، الوحید/ صاحب این امر، رانده، آواره، بی یار، تنها است.» (كمال الدین, ج1)
• «چه مصائبی بر امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) كه مالك همه كره زمین است و تمام امور به دست او انجام می‌گردد، وارد می‌شود و آن حضرت در چه حالی است و ما در چه حالی؟! او در زندان است و خوشی و راحتی ندارد و ما چقدر از مطلب غافلیم و توجه نداریم.»
• «چرا دستش را بسته‌ایم و خانه نشینش كرده‌ایم؟! و اجازه نمی‌دهیم خود را نشان دهد؟»
آری, اینجاست که اهمیت یاری حجت الهی, با خبر بودن از او و وضعیت او، و بودن با او و همراهی او، معلوم می شود. آنان که از حسین (علیه السلام) غافل شدند یا او را رها کردند و در رکاب او قرار نگرفتند, حتی اگر در بهترین مکانها همچون کعبه به مقدس¬ترین کارها همچون طواف خانه خدا سرگرم شده باشند, راه به بیراهه برده اند. و چنین است که امام صادق(علیه السلام) می فرماید : « یك درهم هدیه به امام (خرج در راه او) از یك میلیون درهم كه در كارهای خیر دیگری خرج شود، بهتر است.» (فروع كافی، ج 4، ص 160) و به همین ترتیب, هر قدمی که در راه یاری امام برداشته شود و هر ساعت, روز یا عمری که در راه او سپری شود...
امروز عاشوراست و همه این عزاداریها, اشکها, نالهها و بر سر و سینه زدنها که خداوند توفیقش را بر ما منّت نهاده است, و تمام فضایل عجیب و عظیمی که برای آن ذکر شده است, برای این است که: ما امام زمان خویش را در کربلای روزگار، تنها نگذاریم و ندای «هل من ناصر ینصرنی» اش را بی پاسخ نگذاریم و او را برای رسیدن به ظهورش یاری کنیم.

می پرسید چگونه؟
از خودشان بخواهیم، با تمام وجود و خلوص و التماس، كه بر ما منت نهد و توفیق یاری و نوكری اش را نصیبمان گرداند. وگرنه، به هیچ چیز نخواهیم رسید.
برای این مساله، وقت بگذاریم. فكر كنیم. مطالعه و تحقیق كنیم. جلسات گفتگو و همفكری تشكیل دهیم.
ببینیم اهل بیت (علیهم السلام) و خود امام زمان (عج) در این باره چه راهكارهایی را ارائه كرده اند؟ یقینا امت خود را در این امر مهم، بدون دستورالعمل رها نكرده¬اند. شاید بدانیم كه چه كارهایی نباید بكنیم تا موجب تاخیر بیشتر در ظهور نشود ولی آیا می¬دانیم چه كارهایی را باید انجام دهیم تا موجب تعجیل ظهورش شود؟
به یاری او (عج) برای تعجیل فرجش قیام كنیم. یعنی بدانچه مفید و موثر دانسته¬اند، اقدام كنیم. اگر فرموده¬اند اجتماع قلوب شیعیان در وفای به عهد ولایی خویش با امام زمان (عج) برای تعجیل فرج موثر است، در راه ایجاد آن گام برداریم. اگر فرموده¬اند شما یعیان نیز اگر مثل بنی¬اسراییل به درگاه خدا تضرع و زاری كنید خداوند فرج ما را میرساند ، چنین كنیم. اگر فرموده¬اند برای فرج، زیاد دعا كنید یا اینكه اگر شیعیان ما را می خواستند دعا می¬كردند و فرج می¬رسید ، برپایش سازیم. و سایر دستورات و راهكارها...
تا خودمان عمل نكنیم، گفتن به این و آن فایده¬ای ندارد. اما اگر خودمان عمل كردیم و بر آن مداومت ورزیدیم، آن وقت گفتن به دیگران و كار فرهنگی و تبلیغاتی در این زمینه، گامی است فاطمی در راه علی (علیهما السلام) و كاری است زینبی در راه حسین (علیهما السلام).
برای عمل، برنامه ریزی كنیم. زیرا بدون داشتن برنامه ای منظم و تقید به آن، حرفها و صحبتها به مرور از یاد می¬روند و اثر كنونی آنها نیز بتدریج كمرنگ می¬شود. پس تا تنور داغ است، بهره ا ی عملی را برای خود تعریف و تثبیت كنیم.
و نهایتا این كه از كنار این مساله، ساده و بی¬تفاوت نگذریم. و گرنه خدای ناكرده ممكن است در عین حال كه حسین حسین می گوییم و بر حسین می گرییم، در زمره كوفیان غافل و ساكت محشور شویم!

یا ربّ الحسین بحق الحسین اشف صدر الحسین بظهور الحجة
و وفّقنا لما یحبّه و تقرّ به عینه

سه شنبه 30/9/1389 - 8:38
مهدویت
 

شرم دارم از انتظار...

كه حسین را نیز منتظرانش كشتند!

بیم آن دارم كه دستمهایمان به بیعت دیگری برود

بیم آنكه آن سیصد و سیزده ستاره در آسمان ظهور یكجا جمع نشوند...!

به راستی چه كرده ایم كه پرواز كبوتر دعایمان، از افق دهانمان فراتر نمی رود؟

بیا كه بی تو هیچ پرنده ای جرات پرواز ندارد

.....

دوشنبه 29/9/1389 - 10:23
شعر و قطعات ادبی

خدایا می خواهم از خودم بگویم از انسان بودنم از نفسم از محتاج بودنم.

 

می دانی و می دانم که مشکلم چیست.اما می دانی و نمی دانم که راهش چیست.

خدایا می خواهم از درکم بگویم و چیزی را بخواهم که می دانم به آن نرسیده ام.

"ما عرفناک حق معرفتک" البت می پندارم که به جایی رسیده ام که نه تنها خود راه می دانم بلکه راهنما نیز می توانم باشم.

اما چه سود تازه رسیدم به آنجا که "ضلال مبین" را می فهمم.

خدایا به من نشان بده که هیچ نمی دانم چراکه درس "من نمی دانم" را نیاموخته ام.

خدایا شاید ظرفیت این را نداشته باشم اما می خواهم بگویم هرآنچه در دل دارم.

خدایا به من نشان بده که نمی دانم و نشان بده که چگونه بدانم و دانسته ها را به من الهام کن.

حرف ناگفته زیاد دارم و این را می دانم که تنها کسی که می توانم به آن دلخوش کنم کیست.

خدایا دل خوش مرا به سمتی هدایت کن که ناخوشی نشود و این را می دانم که ناخوشی همان خوشی دنیوی است.

خدایا دنیا را در نظرم حقیرتر از هرچیز ممکن کن تا شاید چشم نابینای من بتواند آن چیزی را ببیند که مردانت برای نشان دادن آن آمده بودند.

خدایا جز هدایت و رستگارشدن چیز دیگری نمی خواهم.

دوشنبه 29/9/1389 - 10:13
اهل بیت
 
کوفیان

کوفیان را می توان بر اساس دین داری و ارادتشان به دنیا به سه دسته کلی تقسیم کرد؛ سه دسته ای که همیشه در بستر تاریخ بوده، هستند و خواهند بود.

 

1. دین نداران دنیا مدار:

عده ای که تمام فکر و ذکرشان دنیاست. درخواست زبانی و تمنای قلبیشان فقط و فقط دنیاست: «فَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَقُولُ رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا»

همان طور که از در خواست این عده پیداست کاری هم به حلال و حرامش ندارند زیرا هیچ سخنی از حسنه بودن یا حسن آخرت در کلامشان نیست.

پاسخ خداوند متعال به این گروه این است که اگر هم خواست اینها را اجابت کنیم (18/اسراء) بدانند دستشان در قیامت به کل خالی است و از بهشت هیچ بهره ای نخواهند برد «وَ ما لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ» (200/بقره)

این عده همواره دنباله رو کسی اند که منافع مادی بیشتری در اختیارشان قرار دهد. اینها با اینکه دین را قبول ندارند اما اگر منافعشان را در دین و حکومت دینی دیدند خود را حامی و طرفدارش نشان می دهند. اما اگر منافعشان را تامین نکرد به کلی آن را کنار گذاشته و دست از حمایت آن برمی دارند و حتی اگر دین یا حکومت دینی دنیای آنها را به خطر انداخت یا رسیدن به منافع مادی بیشتر در گرو جنگ با آن بود به راحتی و با کمال میل بر روی آن تیغ می کشند. اینان کسانی اند که برای پول و مقام، مال و منال، نام و نان حاضرند دست به هر کاری بزنند.

این گروه یا مانند معاویه منافقانه اینطورند یعنی با حفظ ظاهر دینی، دنیاداری می کنند یا مانند پسرش یزید علنی اینگونه اند. یزید در حال که تکیه بر مسند دین زده جام شراب به دست دارد و فاش انکار دین می کند.(الاحتجاج 2/307) مثل یزیدی دین را تنها برای حکومت کردن و دنیاداری می خواهد و بس و اگر ببیند که دنیایش در خطر است دست از دین شسته و به راحتی فرمان قتل ولی دین و امام معصوم را صادر می کند.

آنان که در ظاهر پشت سر پیغمبر صلی الله علیه و آله نماز جماعت می خواندند و در خفاء به دنبال ترور آن حضرت بودند (66-74/توبه، جریان ترور پیامبر ص در عقبه) همگی از این قماشند که ذکر شد.

 

دین نداران دنیا مدار در سپاه کوفه

عده‏اى از سران و صاحب نفوذان قبایل مانند «شبث ‏بن ربعى‏»، «حجار بن ابجر»، «یزید بن حارث‏»، «قرة ‏بن قیس‏»، «عمرو بن حجاج زبیدى‏» و «محمدبن عمیر بن عطارد» (الاخبار الطوال،229) كه چندان دل‏خوشى از خاندان اهل بیت عصمت نداشتند براى آن كه از قافله عقب نمانند و در حكومتى كه به وسیله امام حسین ‏علیه‏السلام تشكیل مى‏شود، نفوذ و ریاست‏ خود را حفظ كنند، عاطفى‏ترین نامه‏ها را به امام حسین‏ علیه‏السلام نوشتند و آن حضرت‏ را به كوفه دعوت کردند؛ اما همین كه ورق برگشت، آنها در موقعیتهاى حساس سپاه عمر بن سعد قرار گرفتند؛ به گونه‏اى كه امام حسین‏علیه‏السلام در روز عاشورا در مقابل لشگر كوفه تک تک این افراد را به اسم صدا کردند و فرمودند:

«یا شبث ‏بن ربعى و یا حجار بن ابجر و یا قیس بن الاشعث و یا یزید بن الحارث الم تكتبوا الى ان قد اینعت الثمار و اخضر الجناب و طمت الجمام و انما تقدم على جند لك مجند فاقبل‏». (تاریخ طبرى، 4/323)

اى شبث‏بن ربعى و اى حجار بن ابجر و اى قیس بن اشعث و اى یزید بن حارث!! آیا شماها نبودید كه به من نوشتید: میوه‏ها رسیده و هنگام چیدن آنها شده و خرماها سبز گردیده و زمین پر از گیاه شده است و سپاهى آماده در انتظار توست! پس بشتاب؟!»

بى‏تردید كسانى كه گفتند: پروردگار ما خدا است سپس [در میدان عمل بر این حقیقت‏] استقامت ورزیدند، فرشتگان بر آنان نازل مى‏شوند [و مى‏گویند:] مترسید و اندوهگین نباشید و شما را به بهشتى كه وعده مى‏دادند، بشارت باد


2. دین داران عافیت طلب


تركیب مردم كوفه

 

 

 

 

 

 

 

این عده هم دل باخته امکانات مادی اند و هم مدعی دین داری. دین را برای فقط برای ثوابهای بی دردسرش می خواهند. اینها آن قسمتهایی از دین را انتخاب می کنند که بی خطر باشد. نماز، روزه، قرائت قرآن، تسبیح به دست بودن و خلاصه هر کاری که آسیبی به دنیایشان نزند بسیار مورد علاقه اینهاست اما در صحنه جهاد و مبارزه اثری از اینها یافت نمی شود.

دین داری این گروه عافیت طلب تا مرز خطر است. از این رو اگر هواداریشان از دین خطری را متوجه دنیایشان کند بلافاصله با خود می گویند از خیر ثوابش گذشتیم و به سرعت میدان را خالی می کنند و بعد دست به توجیه می زنند.

تعداد زیادی از مردم کوفه و دعوت کنندگان امام حسین علیه السلام را همین افراد تشکیل می دادند که گمان می کردند که حمایت از امام علیه السلام و یاری فرستاده اش هم ثوابی بی دردسر دارد و هم دنیای آنها را آبادتر خواهد کرد. اما وقتی که هنگامه جنگ و شمشیر و خون و مبارزه بر پا شد به سرعت به خانه هایشان خزیدند و رفتند.

امام حسین علیه السلام در مورد این گروه فرمود:

«النَّاسُ عَبِیدُ الدُّنْیَا وَ الدِّینُ لَعِقٌ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ یَحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَایِشُهُمْ فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلَاءِ قَلَّ الدَّیَّانُونَ»

مردم بنده دنیا هستند و دین را برای لذت در دهان و روی زبانهایشان می چرخانند. تا وقتی با دین هستند که دنیایشان را تامین کند ولی همینکه صحنه آزمون پیش آید چه کمند دین داران.

«آیه 24 سوره مبارکه توبه» هم در تحلیل و بیان علت و نوع گرایش این گونه افراد نازل شده است.

 

3. دین مداران:

این عده تمام هدفشان دین است و سعادت سرایی دیگر و دنیا را هم به منزله مزرعه ای حاصلخیز برای محصول آخرت می دانند و می خواهند چرا که باوردارند الدُّنْیَا مَزْرَعَةُ الْآخِرَةِ (إرشاد القلوب ج‏1ص8)

اما کشش دنیا را هم نباید دست کم گرفت از این رو می بینیم که دین دار و دین بان واقعی شدن و ماندن عملا کار سختی است.

امام حسین علیه السلام می فرمایند: مردم بنده دنیا هستند و دین را برای لذت در دهان و روی زبانهایشان می چرخانند. تا وقتی با دین هستند که دنیایشان را تامین کند ولی همینکه صحنه آزمون پیش آید چه کمند دین داران

در این کش و قوس بین دین و دنیا این گروه خود به دو دسته تقسیم می شوند:

الف. دین مدارن سست قدم

عده ای مقاومت نکرده و در نهایت اسیر دنیا می شوند و به دسته اول یا دوم می پیوندند. اگر عده اگر بر روی دین و حجت خدا شمشیر نکشند حداقل این است که او را تنها می گذارند شکایت علی علیه السلام و امام مجتبی و ابا عبدالله علیهما السلام همه ناظر به این دسته از دینداران سست ایمان است که بالاخره اسیر دنیا شدند و نابود شدند.

در این باب می توان به مجاهدین تنگه احد که آن را رها کردند و سراغ غنایم رفتند و نیز طلحه و زبیر اشاره کرد که به روی حجت خدا تیغ کشیدند.

 

ب. دین مداران ثابت قدم

در مقابل عده کمی هستند که الحق و الانصاف در دین داری و دین بانی سرفراز شدند و تا آخرین لحظه دست از عقیده و ایمان خود بر نداشتند. اینان کسانی اند که قرآن در مورد آنان می فرماید:

«إِنَّ الَّذِینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی كُنْتُمْ تُوعَدُون‏» (30/فصلت)

بى‏تردید كسانى كه گفتند: پروردگار ما خدا است سپس [در میدان عمل بر این حقیقت‏] استقامت ورزیدند، فرشتگان بر آنان نازل مى‏شوند [و مى‏گویند:] مترسید و اندوهگین نباشید و شما را به بهشتى كه وعده مى‏دادند، بشارت باد.

این گونه افراد در کوفه یا قبل از رسیدن امام علیه السلام به کربلا شهید شدند مانند هانی بن عرو? و میثم تمار و یا اسیر شدند و در زمان واقعه در بند بودند و یا از محاصره نظامی گریختند و به امام علیه السلام پیوستند مانند حبیب بن مظاهر و مسلم بن عوسجه و یا با سپاه کوفه خارج شدند و در فرصتی مناسب به امام علیه السلام پیوستند.

یا شهید کربلا

از این رو می توان گفت هیچ شیعه ایی عقیدتی در سپاه کوفه نبوده است و این سخن که شیعیان خودشان امامشان را دعوت کردند و خودشان راه بر او بستند و خودشان او را به شهادت رساندند تهمتی است که تحلیل های دقیق حکم به بطلان آن می کند.

حال ما بیندیشیم که آیا دینداریمان در حدی است که حسین علیه السلام و مکتب او را یاری کنیم؟

دوشنبه 29/9/1389 - 9:53
اخبار

شهید مطهری : شعار های ما در تکیه ها و دسته ها باید مُحیی باشد نه مخدّر !

 

شعارهای ابا عبدالله شعار احیای اسلام است ، این است که چرا بیت المال مسلمین را یک عده خاص به خود اختصاص داده اند؟

چرا حلال خدا را حرام و حرام خدا را حلال می کنند؟ چرا مردم را دو دسته کرده اند : مردمی که فقیر فقیر و دردمندند  و مردمی که از پرخوری نمی توانند از جایشان بلند شوند؟

آن حضرت در بین راه در میان هزاران نفر از لشگریان حرّ آن خطبه معروف را خواندند ، که طی آن حدیثی از پیغمبر را روایت کرد ، گفت : پیغمبر چنین فرمود که اگر زمانی پیش بیاید که اوضاع چنین بشود ، بیت المال چنان بشود ، حلال خدا حرام و حرام خدا حلال بشود ، اگر مسلمانِ آگاهی اینها را بداند و سکوت کند، حق است بر خدا که چنین مسلمانی را به همانجا ببرد که آن ستمکاران را می برد


پس این است مکتب عاشورا و محتوا های شعارهای عاشورا . شعار های ما در مجالس ، تکیه ها و دسته ها باید مُحیی باشد نه مخدّر ! باید زنده کننده باشد نه بی حس کننده !

اگر بی حس کننده باشد نه تنها اجر و پاداشی نخواهیم داشت بلکه ما را از امام حسین دور می کند . این اشک ریختن برای امام حسین خیلی اجر دارد اما به شرط اینکه حسین آنچانکه هست در دل ما وارد بشود . اگر در دلی ایمان نباشد نمی تواند حسین را دوست داشته باشد ، چون حسین مجسمه ای از ایمان است .
دوشنبه 29/9/1389 - 9:51
اخبار

سایت زاهدان پرس تصاویری از دو تروریست روز تاسوعای چابهاررا منتشر كرد و نوشت جندالشیطان بار دیگر از نوجوانان برای این اقدام ضدانسانی سوءاستفاده كرده است.

 
دوشنبه 29/9/1389 - 9:50
موبایل
دوشنبه 29/9/1389 - 9:49
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته