ناشناس
میخواهم ماه را رها سازم وحتی کره زمین را نجات بدم
اما قبل از همه اینها میخواهم با پدرم صحبت کنم..
پاسخ تبیان :
سه شنبه 14/11/1393 - 0:50
ناشناس
بسیار زیبا و غم انگیز بود ای کاش دوباره هشت ساله می شدیم وبه زمان قدیم بر می گشتیم ممنون از متن زیبا یتان اما بابا پول نداره که آب بده
پاسخ تبیان :
سه شنبه 26/9/1392 - 22:4
ناشناس
چه دوران بودش مداد گلی (قرمز) یادمه با دستایه کوچیکم هر چقدر تلاش میکردم بین حروف خط فاصله راست بکشم نمیشدش وقتی پای تخته سیاه میرفتیم از ترس که غلط املایی نداشته باشیم میلرزیدیم
پاسخ تبیان :
يکشنبه 14/3/1391 - 13:38
8520475
ای کاش بر می گشتیم به اون روزا
پاسخ تبیان :
پنج شنبه 20/11/1390 - 17:11
ناشناس
یادش بخیر
پاسخ تبیان :
شنبه 5/9/1390 - 7:19
ناشناس
ای کاش برمی گشتیم به اون روزهای معصومانه
پاسخ تبیان :
دوشنبه 30/8/1390 - 1:40
ناشناس
اه خیلی ممنونم خیــــــــــلی خاطره انگیز بود:)
پاسخ تبیان :
سه شنبه 24/8/1390 - 10:57
543210ahmad
واقعا خوش به حال اون روزها
پاسخ تبیان :
دوشنبه 16/8/1390 - 13:15
asadesans
قشنگ بود و خاطزه انگیز و غمناک
پاسخ تبیان :
جمعه 13/8/1390 - 15:31
sasandalili
کاشکی اون موقع بود... .
پاسخ تبیان :
چهارشنبه 11/8/1390 - 15:23