تبیان، دستیار زندگی
از کنار نام حامد شاکر نژاد نمی‌توان به سادگی گذشت، چرا که مدت‌هاست نامش به عنوان یک قاری برجسته ایرانی مطرح شده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

قاری خوشخوان و ساختارشکن ایرانی

گفتگویی با حامد شاکر نژاد و خانواده‌اش


از کنار نام استاد حامد شاکر نژاد نمی‌توان به سادگی گذشت، چرا که مدت‌هاست نامش به عنوان یک قاری برجسته ایرانی مطرح شده است.


حامد شاكرنژاد

از کنار نام حامد شاکر نژاد نمی‌توان به سادگی گذشت چرا که مدت‌هاست نامش به عنوان یک قاری برجسته ایرانی و به قول خودش، صاحب‌سبک مطرح شده و حتی بعضی از قرائت‌هایش در خارج از کشور سر و صدای زیادی به پا کرده. به‌ جرئت می‌توان گفت کمتر کسی پیدا می‌شود که درباره شیوه قرائت این جوان خراسانی، بی‌تفاوت باشد.

او با قاریان دیگر فرق دارد؛ از لحن صدایش گرفته تا حرکات دست و صورتش هنگام قرائت و شالی که روی دوشش می‌اندازد. حامد شاکر نژاد، بسیار جسورانه قرائت می‌کند و از اینکه عده‌ای مخالف قرائت او هستند نگران نیست.

او که در رشته مدیریت بازرگانی تحصیل کرده، یک‌بار در مسابقات داخلی و یک‌بار در مسابقات کشور عربستان شرکت کرده و بعد از آن برای همیشه، مسابقه را کنار گذاشته. البته دلایل زیادی برای کارش دارد که شاید برای خیلی‌ها قابل قبول نباشد. در میهمانی خانوادگی همشهری «آیه» که پدر و برادرش نیز حضور داشتند، درباره مسائل مختلف صحبت کردیم؛ از سبک متفاوت او در قرائت تا تأثیر قرآن بر تربیت بچه‌ها. اتفاقاً برادرش هم از قاریانی است که رتبه‌های قرآنی مختلفی را کسب کرده. پدرش هم در جوانی، در مسابقات قرآنی در رشته سبک استاد مصطفی اسماعیل، رتبه اول کشوری را کسب کرده است.

آقای شاکر نژاد، شما دارای سبک خاصی در قرائت هستید و معتقدید كه سبک مخصوص خودتان است. در حالی که خیلی از قاریان ایرانی سعی می‌کنند با سبک قاریان مصری قرآن بخوانند. درست است؟

بله، از ابتدای شروع فعالیت در عرصه قرائت، اعتقاد داشتم یک قاری نباید برای همیشه از اساتید قرائت تقلید کند. همیشه باور داشتم باید قرآن را با سبک ویژه‌ای تلاوت کنم که تقلیدی نباشد. وقتی هم از اساتید مصری صحبت به میان می‌آمد، تاکید می‌کردم که ما ایرانی‌ها هم صاحب سبک جدیدی در عرصه قرائت هستیم و حتی این توانایی و استعداد را داریم که از اساتید قرائت مصر، پیشی بگیریم.

کار آسانی نیست! به هر حال قاریان مصری، عرب‌زبانند و مسلماً رقابت با آن‌ها سخت است.

قبول دارم، اما باید از یک‌جایی شروع کنیم. شاید در ابتدا لازم باشد افراد با صوت و الحان مختلف آشنا شوند، اما این کار نباید برای همیشه تداوم داشته باشد. بنابراین با اینکه ابتدا تقلید می‌کردم، در آرزوی ایجاد سبک خاصی بودم که تقلیدی نباشد، اما به قول شما کار ساده‌ای نبود. ابتدا باید علوم مورد نیاز را یاد می‌گرفتم. برای همین کنار دروس دانشگاهی، در کلاس‌های حوزه علمیه هم شرکت کردم تا درک بهتر و بیشتری از مفاهیم قرآنی داشته باشم. این‌طور بود که سبک تلاوت جدیدی ایجاد شد که حتی مصری‌ها هم به آن اذعان دارند و رویکرد مثبتی نسبت به قاریان ایرانی به وجود آمده. زمانی برای قاریان ایرانی مشکل بود که با قاریان مصری رقابت کنند، اما الان برای قاریان مصری سخت است که با قاریان ایرانی رقابت کنند.

برتری یا امتیاز سبک قرائت شما در مقایسه با سبک اساتید مصری چیست؟

مشکل است درباره سبک قرائت خودم نظر بدهم، اما همین اندازه بگویم که تلاش کرده‌ام تلفیقی از انطباق لحن بر معنا در صوت استاد مصطفی اسماعیل، تحریرهای ظریف استاد غلوش، حزن موجود در سبک استاد رفعت، شفافیت و قدرت تلاوت استاد عبدالباسط، لطافت‌های موجود در قرائت استاد شحات را با نفس طولانی و قوی سید متولی عبدالعال ایجاد کرده و آن‌ها را همراه با نغمه‌های ظریف و ریز عربی و ایرانی همراه کنم.

بدین ترتیب است که این سبک، دارای زیبایی و پیچیدگی‌های بیشتری نسبت به سایر سبک‌هاست که شنونده را سریعاً تحت تأثیر قرار می‌دهد. چون او هر لحظه الحان و اصوات جدیدی می‌شنود. در عین حال، شیوه تلاوت به صورت یکنواخت نیست و نوآوری‌های موجود در آن باعث شده تا شنونده، تحت تأثیر کلام قرآن قرار بگیرد.

بسیاری از اساتید قرائت معتقدند كه خلق سبک جدید در قرائت، نه‌تنها لطف الهی و استعداد خوبی را می‌طلبد، بلکه نیازمند همت و پشتکار است تا قاری برای مدت‌ها در این زمینه تلاش کند. روحیه چنین کاری را چطور به دست آورده‌اید که به گفته خودتان، سال‌ها در این زمینه تلاش کرده‌اید؟

این روحیه را از الطاف مقام معظم رهبری به دست آورده‌ام. ایشان بارها تاکید داشتند که بر مفاهیم قرآنی دقت داشته باشیم. حتی تاکیدشان بر تلاوت استاد مصطفی اسماعیل بود که می‌فرمودند قرآن را طوری تلاوت می‌کند که انگار الان نازل شده. این‌طور نیست که همه باید به سبک او قرائت کنند. الگوبرداری، مهم‌تر از تقلید است. تلاش کرده‌ام از این توصیه (الگوبرداری) درس بگیرم و سبک خاصی را ایجاد کنم. در عین حال امیدوارم تمام قاریان ایرانی تلاش کنند تا هر یک در عرصه بین‌المللی، صاحب سبک باشند.

حامد شاكرنژاد

نکته دیگری که در مورد قرائت شما مطرح می‌شود، این است که شما را با استاد شحات انور مقایسه می‌کنند. نظر خودتان در این خصوص چیست؟

درست است؛ این مقایسه را بارها شنیده‌ام. ایشان وقتی در قید حیات بودند به من می‌گفتند صدایت حتی از فرزندانم به من شبیه‌تر است. البته این مورد، تنها به صوت مربوط است و نمی‌توان گفت که سبک و لحن من به استاد شحات شباهت دارد.

بنابراین شما صاحب سبکی در قرائت هستید که بسیاری از شما تقلید می‌کنند. می‌شود این نقطه را مکان اوج قرائت یک قاری دانست؟

نباید به داشتن سبک به عنوان یک هدف نگاه کرد، اما از این منظر که باعث می‌شود انسان همیشه در حال تلاش باشد تا به فرموده مقام معظم رهبری، تولید علم کند، بسیار مغتنم است. چون هدف از سبک، تولید علم است. من به عنوان یک قاری در عرصه علمی و فرهنگی، به این صورت می‌توانم تولید علم کنم تا تلاوت زیبای ایرانی‌الاصلی را ارائه دهم. البته ایرانی بودن به معنای مقامات موسیقایی ایرانی نیست، بلکه به مفهوم ماهیت ایرانی است. خانواده‌های مسلمان ایرانی باید این روحیه را در فرزندانشان ایجاد و تقویت کنند تا ضمن آشنایی با مفاهیم قرآنی، وقتی وارد عرصه حفظ و قرائت می‌شوند، تلاش کنند با داشتن روحیه قوی معنوی، به رقابت با سایر قاریان بپردازند و هر یک دارای سبک خاص خود باشند.

به نقش خانواده‌ها در ایجاد روحیه قرآنی اشاره کردید. چه شد که شما دو برادر به عنوان اساتید قرائت که عنوان بین‌المللی هم دارید در کشور فعال شدید؟

این از فضل پروردگار است. البته من و برادرم، عزممان را جزم کرده‌ایم و با توکل به خدا، از او خواسته‌ایم این عنایت را به ما داشته باشد تا بتوانیم در زمینه قرآنی فعالیتی شایسته داشته باشیم. در کودکی به دلیل فضای خانوادگی و انس پدر و مادر با قرآن، ناخودآگاه وارد این فضا شدیم. راستش را بخواهید ما در کودکی عاشق قرآن نبودیم. چون خدا به فضل خودش این عشق را در وجود طالب قرآن ایجاد می‌کند. در این میان، محیط زندگی ما هم قرآنی بود و به مرور زمان، تأثیرات خودش را نشان داد.

مگر فضای خانواده شما به چه صورت بود؟

پدر و مادرم از سنین نوجوانی، با قرآن انس داشتند و برادر بزرگ‌ترم (حمید) از قاریان بین‌المللی است. در واقع در دوران کودکی، جز موسیقی قرآن، نوای دیگری در خانه نمی‌شنیدیم. این‌طور بود که از روحیه معنوی والدین بهره بردیم و باعث انس بیشتر من و برادر و خواهرانم با قرآن شد. در واقع می‌توانم بگویم اولین اساتید من در زمینه فعالیت‌های قرآنی، پدر و مادرم بودند.

پدرم (حاج محمد شاکر نژاد) یک از قاریان خوب خراسانی است که سال‌هاست در این حوزه فعالیت دارد. البته سال‌های اوج تلاوت پدر زمانی بود که برای تقویت قرائت قرآنی من و برادرم، وقت می‌گذاشت. خودش هم در سال‌هایی که مسابقاتی از طرف سازمان تبلیغات اسلامی با عنوان «مطلع الفجر» برگزار می‌شد، در رشته سبک استاد مصطفی اسماعیل، رتبه اول کشوری را کسب کرد. این علاقه به تلاوت از ایشان به من و حمید منتقل شد. پدرم برای هر روز ما برنامه‌ریزی قرآنی داشت و به صورت مداوم از توصیه‌ها و تشویق‌هایش بهره‌مند می‌شویم.

حامد شاکرنژاد

حاج آقا؛ شما به عنوان پدر دو قاری موفق فکر می‌کنید كه تربیت، چقدر در موفقیت فرزندانتان تأثیرگذار بوده است؟

حاج محمد: حضرت علی(ع) می‌فرماید: «یادگیری در کودکی، مانند کنده‌کاری روی سنگ است». یعنی همان‌طور که نقش روی سنگ باقی می‌ماند و تا سال‌های سال از بین نمی‌رود، علم‌آموزی در سنین کودکی در ذهن آدم باقی می‌ماند و تا بزرگ‌سالی محفوظ است.

از سوی دیگر، از امام صادق(ع) روایت است که فرموده: «کسی که قرآن را در جوانی قرائت کند، قرآن با گوشت و خونش مخلوط شده و با فرشتگان بزرگوار و نیکوصفت، همنشین می‌شود». این آمیختگی به طور آنی اتفاق نمی‌افتد و به پیش‌زمینه‌هایی نیاز دارد. ما هم سعی کرده‌ایم از دوران خردسالی فرزندانمان، روحیه معنوی را در آن‌ها تقویت کنیم تا انس بیشتری با قرآن برقرار کنند. اجرای نوای قرآن و تلاوت‌های مختلف در فضای خانه، یکی از این کارها بود که باعث علاقه‌مندی آن‌ها به قرآن شد.

از طرفی تا آنجا که ممکن بود، پسرانم را با خودم به محافل قرآنی می‌بردم. البته آن زمان، محافل قرآنی بسیار خوبی در مشهد برگزار می‌شد و سعی می‌کردم تا حد امکان، در آن‌ها حضور داشته باشیم.

حامد شاکر نژاد: ما در مشهد در دو جلسه زیاد شرکت می‌کردیم: یکی جلسات استاد حاج محمود فرقانی بود که حق استادی به گردن پدر، برادر و خودم دارد. دیگری جلسات استاد سید مجتبی سادات فاطمی بود که هنوز هم فعالیت دارد. آن زمان، مسجد «کرامت» مشهد پایگاه مبارزاتی قبل از انقلاب مقام معظم رهبری در حوزه قرآنی بود. ایشان جلسات قرآنی را در آنجا برگزار می‌کردند، تفسیر قرآن می‌گفتند و به برکت حضورشان، این جلسات تا به حال در این مسجد ادامه پیدا کرده. من همراه پدر و برادرم به این مسجد می‌رفتیم و در جلسات قرآنی آن شرکت می‌کردیم.

به نقش بسیار پررنگ پدر در زندگی قرآنی‌تان اشاره کردید. کمی هم درباره نقش مادرتان بگویید.

مادرم نقش زیادی در پیشرفت قرآنی ما داشته. شاید بخش زیادی از استعداد صوتی را از مادر به ارث برده‌ایم. جلسات قرآنی از کودکی در خانه ما برگزار می‌شد و مادر،م امکانات مربوط به این جلسات را فراهم می‌کرد. در این میان، مادرم برای خانم‌های حاضر، قرآن را تلاوت می‌کرد و در عین حال، نکات مربوط به تجوید و قرائت صحیح را به آن‌ها آموزش می‌داد.

خواهرانتان چطور؟

آن‌ها هم به تلاوت قرآن علاقه دارند، اما این کار را مانند من و حمید پیگیری نکرده‌اند. البته موقع تحلیل تلاوت‌ها، به خوبی نسبت به این حوزه شناخت دارند و از نوع و فن تلاوت‌ها تا حدود زیادی بهره برده‌اند.

همان‌طور که گفتید، شما دو برادر در فعالیت‌های قرآنی که تحت نظارت پدرتان انجام می‌دادید، با هم همراه بودید. فضای رقابتی بین شما چطور بود؟

حامد شاکر نژاد: من و حمید، همیشه با هم قرآن را قرائت می‌کردیم. در کنار هم می‌نشستیم و هر کسی با بضاعت صوتی خودش، قرآن را تلاوت می‌کرد. ما الحان را یاد گرفتیم و آیات را به تفکیک، با هم می‌خواندیم و نکات مربوط به صوت و لحن یکدیگر را مطرح می‌کردیم تا بهتر بخوانیم. بعد از اینکه الحان، ملکه ذهن ما شد با هم چندین سوره را تلاوت می‌کردیم.

حمید شاکر نژاد: همان‌طور که حامد اشاره کرد، فضای رقابتی در میان ما وجود نداشت و همیشه برادرانه در کنار هم حضور داشتیم تا قرائت‌های یکدیگر را تقویت کنیم. بعد از آن، به مرور زمان تمریناتمان از هم جدا شد.

در مسابقات قرآنی هم با یكدیگر شرکت می‌کردید؟

حامد شاکر نژاد: در دوران نوجوانی، بیشتر از حمید در مسابقات قرآنی شرکت می‌کردم. چون او کمی خجالتی بود و من بیشتر در محافل حضور پیدا می‌کردم. بعد از اینکه در مسابقات شرکت کردم، حمید هم وارد عرصه مسابقات شد. این نکته را هم یادآوری کنم که او در مسابقات عربستان، تأثیر زیادی در کسب رتبه اول من داشت. چون همیشه با هم قرائت می‌کردیم و او نکاتی را به من یادآوری می‌کرد.

حمید شاکر نژاد: این اتحاد و برادری به لطف خدا تا به حال ادامه پیدا کرده. البته از لحاظ مکانی از هم فاصله داریم. چون من همراه همسر و فرزندم در مشهد زندگی می‌کنم و حامد به دلیل فعالیت‌هایش ساکن تهران است، اما از تماس تلفنی غافل نمی‌شویم و هر وقت ممکن باشد به دیدار هم می‌رویم. در عین حال، تلاوت‌های یکدیگر را از طریق رسانه‌ها پیگیری می‌کنیم.

حامد شاكرنژاد

آقای شاکر نژاد، به فعالیت‌های خودتان برگردیم. به خاطر دارید که اولین بار در چه سنی قرآن را در حضور جمع تلاوت کردید؟

بله، اولین بار تقریباً شش ساله بودم که قرآن را در مسجد «کرامت» تلاوت کردم. آن موقع پدرم من را به دیگران معرفی و از تلاوتم تعریف کرد. من هم که جرئت تلاوت در حضور مردم را داشتم، فوراً در بالای جایگاه حاضر شدم و سوره مبارکه طارق را به تقلید از شیخ مصطفی اسماعیل خواندم.

چه شد که همگی از سبک استاد مصطفی اسماعیل، تقلید کرده‌اید؟

در آن سال‌ها، بیشتر مردم تنها استاد عبدالباسط را به عنوان قاری قرآن می‌شناختند. در چنین شرایطی بود که مقام معظم رهبری، استاد مصطفی اسماعیل را به مردم شناساندند و نوارهایی را ارائه کردند و تاکید کردند استاد مصطفی اسماعیل، طوری قرآن را می‌خواند که انگار الان نازل شده. این‌طور بود که پدرم به سبک استاد علاقه‌مند شد و من و حمید در دوران کودکی از او تقلید می‌کردیم. یک‌بار در همان سال‌ها، در حضور حضرت آقا، قرآن را به سبک ایشان تلاوت کردم.

این اولین دیدار شما با مقام معظم رهبری بود؟ چقدر این دیدار باعث پیشرفت فعالیت‌های قرآنی‌تان شد؟

آن زمان تقریباً هشت ساله بودم و دیدار قاریان قرآن با مقام معظم رهبری در روزهای اول ماه مبارک رمضان برگزار می‌شد. بعد از آن جلسه که قاریان سراسر کشور حضور داشتند، دیدار خصوصی حضرت آقا با قاریان مشهدی برگزار شد و من هم در این دیدار، در حضور ایشان قرآن را تلاوت کردم. ایشان در آن جلسه، توصیه‌ها و رهنمودهایی فرمودند که بهره بسیاری از آن‌ها بردم؛ به طوری که در چند مسابقه قرآنی، حائز رتبه اول شدم.

شما یکی از افرادی هستید که خیلی زود رتبه‌های اول در مسابقات کشوری و بین‌المللی را کسب کردید و بعد، از فضای مسابقات خارج شدید! چرا؟

معتقد بودم باید محکم و با تسلط وارد فضای رقابت قرآنی شوی و با کسب رتبه‌های برتر، از این فضا بیرون برویم. این باور را از پدرم یاد گرفتم و آن را عملی کردم. اولین باری که در مسابقات دانش‌آموزی و سازمان اوقاف در رشته قرائت شرکت کردم، رتبه اول را به دست آوردم. بعد در مسابقات بین‌المللی قرآن در کشور عربستان رتبه اول قرائت و هدیه تشرف به داخل کعبه را دریافت کردم.

 بعد از خارج شدن از مسابقات، چه برنامه‌هایی داشتید؟

به نظر من، مسابقه قرآنی تنها یک انگیزه است که باعث پیشرفت حفاظ و قراء می‌شود. متأسفانه ما گاهی اوقات فراموش می‌کنیم که مسابقه، راه انگیزه ما برای طی یک مسیر طولانی است و بارها در مسابقات شرکت می‌کنیم. چون مسابقه را یک هدف می‌بینیم و با رسیدن به آن، متوقف می‌شویم؛ در حالی که مسابقه، نقطه آغاز پیشرفت‌های قرآنی است.

باید به یاد داشته باشیم که در مکتب قرآنی، حتی با کسب رتبه‌های نخست، همیشه شاگردیم و نکات زیادی برای یادگیری وجود دارد. من هم با تشویق و راهنمایی والدین و اساتید وارد فضای رقابت شدم و با کسب رتبه برتر، از این فضا بیرون آمدم تا تحت تعالیم بیشتری در رشته قرائت قرار بگیرم و قرائتم را تقویت کنم. در عین حال به عنوان داور قرآنی و سرپرست گروه‌های قرآنی که به کشورهای گوناگون می‌رفتند بوده‌ام. همچنین تلاش برای خلق سبک مختص به خودم را به صورت مداوم پیگیری می‌کنم.

از شما ابتهال حب الحسین(ع) را در مجالس و محافل گوناگون شنیده‌ایم. چه شد که به ابتهال‌خوانی روی آوردید؟

من ابتهال‌خوان نیستم. ابتهال حب‌الحسین(ع) را هم فقط و فقط به دلیل عشق و ارادتی که نسبت به آن حضرت دارم، اجرا کردم و قبل و بعد از آن، به هیچ‌وجه وارد فضای ابتهال‌خوانی نشده و نمی‌شوم.

چرا؟

چون باور دارم که ابتهال‌خوانی مانند سایر فضاهای مذهبی ما دارای سبک و سیاق مختص به خودش است و قرار نیست قاری قرآن، حتماً ابتهال‌خوان هم باشد. همان‌طور که عکس این قضیه هم صادق است و هر مداح یا ابتهال‌خوانی نمی‌تواند قاری موفقی باشد، چرا که فضای فعالیت در این حوزه‌ها با هم متفاوت است و نمی‌توان آن‌ها را در هم تنیده دانست.

برنامه‌تان برای آینده چیست؟

اگر نظر خدا همچنان به من باشد که بتوانم تا آخر عمر در عرصه قرآنی فعالیت داشته باشم، تلاش خواهم کرد در حد امکان، جوانان و نوجوانان بیشتری را به این عرصه علاقه‌مند کنم؛ تا جایی که به امید خدا، تعدد اساتید صاحب سبک شیعه‌مذهب در عرصه قرائت، به اندازه‌ای باشد که از قاریان مصری سبقت بگیریم.

حامد شاكرنژاد

بهترین لحظه زندگی

حامد شاکر نژاد تقریباً 11 ساله بود که در مسابقات بین‌المللی قرآن در کشور عربستان سعودی شرکت کرد. در آن مسابقات، رتبه اول رشته قرائت را کسب کرد و دو هدیه مادی و معنوی از برگزارکنندگان مسابقات دریافت کرد. البته آن زمان کسی باور نمی‌کرد که یک نوجوان ایرانی، رتبه اول را در چنین مسابقاتی بتواند به دست بیاورد.

نکته جالب توجه این بود که او برای اولین بار در مسابقات بین‌المللی حضور پیدا کرده بود. از طرفی، تا آن زمان هیچ قاری‌ای نتوانسته بود در این مسابقه، امتیاز رتبه اول را کسب کند. خودش می‌گوید: «عنایت الهی باعث شد تلاوت صحیحی داشته باشم و بتوانم هدیه مادی و معنوی آن را کسب کنم. هدیه مادی در بیشتر مسابقات قرآنی وجود دارد، اما هدیه معنوی این بود که اجازه دادند به داخل کعبه بروم. طبق الگوهایی که از والدینم یاد گرفته بودم، برای پایداری نظام مقدس جمهوری اسلامی، سلامتی مقام معظم رهبری و برای والدین و کسانی که حقی بر گردنم دارند، دعا کردم».

او حال و هوای حضور در مکانی را که مولای متقیان علی(ع) در آن متولد شده، غیرقابل توصیف می‌داند و می‌گوید: «زبانم از توصیف آن لحظات قاصر است. وقتی آنجا بودم نمی‌دانستم از خدا چه بخواهم که بهتر از آنجا باشد. واقعاً بهترین لحظه زندگی‌ام بود».

او در خصوص فضای داخلی کعبه می‌گوید: دیوارهای داخل کعبه، همانند بیرون، سنگی هستند، کف آن سنگفرش است و سطح آن مساوی درب خانه خداست. چند ستون چوبی هم وجود داشت که راهنمای عربستانی می‌گفت آنجا محل تولد علی بن ابیطالب(ع) است. در سقف کعبه، دو پرده سبز و قرمز قرار داشت و روی آن‌ها نوشته شده بود: «محمد رسول الله».

برخی از رتبه‌های حمید شاکر نژاد عبارتند از:

- کسب رتبه ممتاز در مسابقات مختلف استانی

- مقام اول مسابقات سراسری بسیج کشور در رشته قرائت در سال 1379

- مقام اول مسابقات سراسری اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال 1380

- مقام اول جشنواره قرآنی دانشجویان سراسر کشور در سال 1383

- مقام سوم مسابقات بین‌المللی مالزی در رشته قرائت در سال 1383

- مقام اول مسابقات بین‌المللی ایران در رشته قرائت در سال 1384

- مقام اول مسابقات اوقاف سراسری کشور در رشته قرائت در سال 1384

- دانشجوی نمونه از طرف وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در سال 1384

همشهری آیه/شماره 19


باشگاه کاربران تبیان - ارسالی از: heaven_h

برگرفته از انجمن: معارف

مطالب مرتبط:

اولین بانوی استاد درجه یک حفظ قرآن

چرا می‌گوییم قرآن معجزه است؟

رعایت تعادل در فرآیند حفظ قرآن

بهترین روش مرور محفوظات قرآنی