• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 269
تعداد نظرات : 379
زمان آخرین مطلب : 4404روز قبل
سخنان ماندگار

می خواستم زندگی کنم ، راهم را بستند     

ستایش کردم ، گفتند خرافات است

عاشق شدم ، گفتند دروغ است

گریستم ، گفتند بهانه است

خندیدم ، گفتند دیوانه است

دنیا را نگه دارید ، می خواهم پیاده شوم.....

پنج شنبه 8/7/1389 - 19:36
داستان و حکایت
روزی سقراط حکیم مردی را دید که خیلی ناراحت و متاثر بود .
علت ناراحتی اش را پرسید . شخص پاسخ داد :
در راه که می آمدم یکی از آشنایان را دیدم . سلام کردم.
جواب نداد و با بی اعتنایی و خودخواهی گذشت و رفت .
و من از این طرز رفتار او خیلی رنجیدم .

سقراط گفت : چرا رنجیدی ؟ مرد با تعجب گفت :
خوب معلوم است که چنین رفتاری ناراحت کننده است .
سقراط پرسید : اگر در راه کسی را می دیدی که به زمین افتاده
و از درد به خود می پیچد
آیا از دست او دلخور و رنجیده می شدی ؟
مرد گفت : مسلم است که هرگز دلخور نمی شدم .
آدم از بیمار بودن کسی دلخور نمی شود .

سقراط پرسید :
به جای دلخوری چه احساسی می یافتی و چه می کردی ؟
مرد جواب داد : احساس دلسوزی و شفقت .
و سعی می کردم طبیب یا دارویی به او برسانم .
سقراط گفت : همه این کارها را به خاطر آن می کردی که او را بیمار می دانستی .
آیا انسان تنها جسمش بیمار می شود ؟
و آیا کسی که رفتارش نا درست است ، روانش بیمار نیست ؟
اگر کسی فکر و روانش سالم باشد هرگز رفتار بدی از او دیده نمی شود ؟

بیماری فکری و روان نامش غفلت است.
و باید به جای دلخوری و رنجش نسبت به کسی که بدی می کند و غافل است دل سوزاند و کمک کرد .
و به او طبیب روح و داروی جان رساند .
پس از دست هیچ کس دلخور مشو و کینه به دل مگیر و آرامش خود را هرگز از دست مده .
" بدان که هر وقت کسی بدی می کند در آن لحظه بیمار است"

 

چهارشنبه 7/7/1389 - 21:20
داستان و حکایت


هر وقت دلش می گرفت به کنار رودخانه می آمد. در ساحل می نشست و به آب
نگاه می کرد. پاکی و طراوت آب، غصه هایش را می شست. اگر بیکار بود همانجا
می نشست و مثل بچه ها گِل بازی می کرد.

آن روز هم داشت با گِل های کنار رودخانه، خانه می ساخت. جلوی خانه باغچه
ایی درست کرد و توی باغچه چند ساقه علف و گُل صحرایی گذاشت.

ناگهان صدای پایی شنید برگشت و نگاه کرد. زبیده خاتون (همسر خلیفه) با
یکی از خدمتکارانش به طرف او آمد. به کارش ادامه داد. همسر خلیفه
بالای سرش ایستاد و گفت:

- بهلول، چه می سازی؟

بهلول با لحنی جدی گفت:

- بهشت می سازم.

همسر هارون که می دانست بهلول شوخی می کند، گفت:

- آن را می فروشی؟!

بهلول گفت:

- می فروشم.

- قیمت آن چند دینار است؟

- صد دینار.

زبیده خاتون گفت:

- من آن را می خرم.

بهلول صد دینار را گرفت و گفت:

- این بهشت مال تو، قباله آن را بعد می نویسم و به تو می دهم.

زبیده خاتون لبخندی زد و رفت.

بهلول، سکه ها را
گرفت و به طرف شهر رفت. بین راه به هر فقیری رسید یک سکه به او داد.
وقتی تمام دینارها را صدقه داد، با خیال راحت به خانه برگشت.

زبیده خاتون همان شب، در خواب، وارد باغ بزرگ و زیبایی شد. در میان باغ،
قصرهایی دید که با جواهرات هفت رنگ تزئین شده بود. گلهای باغ، عطر عجیبی
داشتند. زیر هر درخت چند کنیز زیبا، آماده به خدمت ایستاده بودند. یکی از
کنیزها، ورقی طلایی رنگ به زبیده خاتون داد و گفت:

- این قباله همان بهشتی است که از بهلول خریده ای.


وقتی زبیده از خواب بیدار شد از خوشحالی ماجرای بهشت خریدن و خوابی را که
دیده بود برای هارون تعریف کرد.

صبح زود، هارون یکی از خدمتکارانش را به دنبال بهلول فرستاد. وقتی بهلول
به قصر آمد، هارون به او خوش آمد گفت و با مهربانی و گرمی از او استقبال
کرد. بعد صد دینار به بهلول داد و گفت:

- یکی از همان بهشت هایی را که به زبیده فروختی به من هم بفروش.


بهلول، سکه ها را به هارون پس داد و گفت:


- به تو نمی فروشم.

هارون گفت:

- اگر مبلغ بیشتری می خواهی، حاضرم بدهم.

بهلول گفت:

- اگر هزار دینار هم بدهی، نمی فروشم.

هارون ناراحت شد و پرسید:

- چرا؟

بهلول گفت:

- زبیده خاتون، آن بهشت را ندیده خرید، اما تو می دانی و می خواهی بخری،
من به تو نمی فروشم!

يکشنبه 4/7/1389 - 21:34
سخنان ماندگار


آدمی اگر پیامبر هم باشد از زبان مردم آسوده نیست، زیرا :
اگر بسیار كار كند، می‌گویند احمق است !
اگر كم كار كند، می‌گویند تنبل است!
اگر بخشش كند، می‌گویند افراط می‌كند!
اگر جمعگرا باشد، می‌گویند بخیل است!
اگر ساكت و خاموش باشد می‌گویند لال است!!!
اگر زبان‌آوری كند، می‌گویند ورّاج و پرگوست ..!
اگر روزه برآرد و شب‌ها نماز بخواند می‌گویند ریاكاراست!!!
و اگر نكند میگویند كافراست و بی‌دین .....!!!
لذا نباید بر حمد و ثنای مردم اعتنا كرد
و جز ازخداوند نباید ازكسی ترسید.
پس آنچه باشید که دوست دارید.
شاد باشید ؛
مهم نیست که این شادی چگونه قضاوت شود.

شنبه 27/6/1389 - 11:50
رمضان
صدای بال جبریل است گویا                 تلاوت های آیات خدایی
الفبای خداجویی همین است                 اگر با این الفبا آشنایی

بشارت فطر - آیات 18 سوره النّبأ و 4 سوره البروج

*روزی که در «صور» دمیده می شود و شما فوج فوج (به محشر) می آیید.*1

*مرگ بر شکنجه گران صاحب گودال آتش!*2

 

1- روایت شده است « معاذ بن جبل» - یکی از اصحاب پیامبر- درباره این آیه و آیات پس از آن از پیامبر (ص) پرسش کرد. پیامبر در پاسخ او فرمود: « ای معاذ درباره مطلب بزرگی سؤال کردی».آنگاه چشمان مبارکش را فرو بست و فرمود:« ده طایفه از امت من به طور پراکنده محشور می شوند. خداوند آنها را از میان مسلمانان مشخص فرمود،.....(برای مطالعه بیشتر در مورد ده گروه به مجمع البیان، ج10 ، ص 242 مراجعه کنید)


2- اُخدود به معنای گودال بزرگ یا خندق است و منظور در اینجا خندق های بزرگ پر از آتش است که شکنجه گران مؤمنان را در آن می افکندند!
و اما ماجرا......
« ذونواس» آخرین پادشاه از سلسله «حِمیَر» (یکی از قبایل معروف یمن- پس از بعثت حضرت عیسی(ع) و در زمانی که دین یهود نسخ شده بود) بود و به آیین یهود درآمد و قبیله حمیر نیز از او پیروی کردند. پس از مدتی به او خبر دادند که در سرزمین « نجران» - در شمال یمن- هنوز گروهی بر آیین نصرانی اند.هم مسلکان ذونواس او را وادار کردند که اهل نجران را مجبور به پذیرش آیین یهود کند. او به سوی نجران رفت و آیین یهود را بر ساکنان آنجا عرضه داشت؛ ولی آنها حاضر به صرف نظر کردن از آیین خود نشدند. ذونواس دستور به حفر خندق عظیمی داد، هیزم در آن ریختند و آتش زدند و گروهی را زنده زنده در آتش سوزاندند. بعضی افزوده اند در آن بین یک تن از نصارای نجران فرار کرد و. به سوی قیصر روم شتافت و از ذونواس شکایت کرد و یاری طلبید! قیصر گفت: سرزمین شما از من دور است نامه ای به پادشاه حبشه می نویسم و از او می خواهم که شما را یاری دهد، چرا که او مسیحی است. پس از اطلاع پادشاه حبشه از این ماجرا، لشکریان حبشه به سمت یمن حرکت کردند و ذونواس را شکست دادند و گروه زیادی از یاران او را به هلاکت رساندند .و بدین ترتیب مملکت یمن به دست پادشاه حبشه افتاد و آن شکنجه گران غیر از عذاب آتش سوزان جهنم، در همین دنیا نیز مشمول عذاب الهی شدند.( تفسیر نمونه، ج 26،ص337)

 

* اِنَّ الاِنسانَ لَفی خُسرٍ*
که انسان ها همه در زیانند*
 

با آرزوی قبولی بندگی برای شما دوستان عزیز

****عیدتان مبارک****


عمریست که از حضور او جا ماندیم
در غربت سرد خویش تنها ماندیم
او منتظر ماست که ما برگردیم
ماییم که در غیبت کبری ماندیم.....

 الهم عجل لولیک الفرج...


پیغمبر چیزی نمی آورد که به انسان بیفزاید،
وحی چیزی به آدم اضافه نمی کند. آدم همه
سرمایه های خودش را دارد. هر چیزی را که
خداوند باید به او می داده، داده است.در درونش
و سرشتش گذاشته، خود خداوند در سرشت آدم
نشسته است. پیامبر آمده که فقط به یاد آدمی بیاورد.

دکتر علی شریعتی
 
 
*******************************
 
سنگینی باری که خدا به دوش ما می گذارد آنقدر نیست که کمرمان راخرد کند بلکه آنقدر است که ما را برای دعا به زانو در آورد. 
التماس دعا..

 

 


جمعه 19/6/1389 - 15:16
رمضان

قطعا قرآن را براى پندآموزى آسان كرده‏ایم پس آیا پندگیرنده‏اى هست؟


بشارت بیست ونهم- آیه 1 سوره المعارج

*تقاضا کننده ای تقاضای عذابی کرد که واقع شد.*
 

از امام صادق(ع) نقل شده است:« پس از آنکه رسول خدا حضرت علی (ع) را در روز غدیر خم به خلافت منصوب فرمود و درباره او گفت هرکس من مولای او هستم، علی مولای اوست؛ روزی شخصی به نام «نعمان بی حارث فهری» نزد پیامبر آمد و گفت: تو به ما دستور دادی به یگانگی خدا و این که تو فرستاده او هستی، شهادت دهیم ، ما هم شهادت دادیم. سپس به حج و جهاد و روزه و زکات دستور دادی، ما نیز پذیرفتیم. اما به اینها راضی نشدی تا اینکه این جوان (علی (ع)) را به جانشینی خود منصوب کردی و گفتی هر کس من مولای او هستم، علی مولای اوست. آیا این سخنی است از ناحیه خودت یا از سوی خدا؟!
پیامبر(ص) فرمود: قسم به خدایی که جز او معبودی نیست، این از ناحیه خداست. نعمان روی برگرداند؛ در حالی که می گفت: خداوندا، اگر این سخن حقی است از ناحیه تو، سنگی از آسمان بر ما بباران! اینجا بود که سنگی از آسمان بر سرش فرود آمد و او را کشت و این آیه نازل گشت»
(تفسیر نمونه، ج 25، ص 7)

**********************************************

راه معراج برای آدم های دیگه بسته نیست
نماز معراج مومن است.....

التماس دعا....

پنج شنبه 18/6/1389 - 14:32
رمضان
هدایت می کند قرآن مجید به سوی حق - در اعتقاد - و به سوی راهی راست - در عمل.
بشارت بیست وهشتم- آیه 18 سوره الحشر
*ای کسانی که ایمان آورده اید! از (مخالفت) خدا بپرهیزید؛ و هر کس باید بنگرد تا برای فردایش چه چیز از پیش فرستاده؛ و از خدا بپرهیزید که خدا وند از آنچه انجام می دهید آگاه است.*

در حدیثی ازپیامبر اکرم(ص) می خوانیم: « در راه خدا انفاق کنید؛ هر چند به اندازه یک من خرما یا کمتر یا یک مشت یا کمتر یا به اندازه یک دانه خرما یا حتی نیمی از یک دانه خرما باشد! و اگر کسی آن را هم نیابد، دل هایی را با سخنان پاکیزه شاد کند، چرا که در قیامت ، هنگامی که در پیشگاه خدا قرار می گیرید، خدا به شما می فرماید:آیا درباره تو چنین و چنان نکردم؟ آیا گوش و چشم در اختیارت نگذاشتم؟ آیا مال و فرزند به تو نبخشیدم؟
بنده عرض می کند: آری!.
خداوند متعال می فرماید: پس نگاه کن ببین برای خود چه فرستاده ای، پس او به جلو و عقب و راست و چپش نگاه می کند، و چیزی نمی یابد که صورتش را با آن از آتش دوزخ حفظ کند»
(تفسیر نمونه، ج 23،ص545)

******************************************

دوستی با ما سبب ریزش گناهان می شود آن گونه که باد برگ ها را می ریزد.

پیامبر اکرم(ص)

التماس دعا....


چهارشنبه 17/6/1389 - 14:50
رمضان
و تدریجا" فرو فرستادیم به سوی تو این کتاب را در حالی که بیان کننده هر چیزی است.

بشارت بیست وهفتم- آیات 13 سوره الرحمن و 20 و 23 سوره الحدید

 
*فَبِاَیِّ ءالاءِ رَبِّکُما تُکَذّبانِ*
*پس کدامین نعمت های پروردگارتان راتکذیب می کنید( شما ای گروه جن و انس)*

 

*بدانید زندگی دنیا تنها بازی و سرگرمی و تجمل پرستی و فخرفروشی در میان شما و افزون طلبی در اموال و فرزندان است، همانند بارانی که محصولات کشاورزان را در شگفتی فرو می برد، سپس خشک می شود به گونه ای که آن را زرد رنگ می بینی؛ سپس تبدیل به کاه می شود. و در آخرت عذاب شدید یا مغفرت و رضای الهی؛ و (به هر حال) زندگی دنیا چیزی جز متاع فریب نیست.*

 
*این به خاطر آن است که برای آنچه از دست داده اید تأسف نخورید، و به آنچه به شما داده است دلبسته و شادمان نباشید؛ و خداوند هیچ متکبر فخرفروشی را دوست ندارد.*
 

امیرالمؤمنین علی (ع) می فرماید:« همه زهد میان دو کلمه از قرآن است؛ خدای پاک می فرماید:« برای آنچه از دست داده اید تأسف نخورید، و به آنچه به شما داده است شادمان نباشید» پس کسی بر گذشته دریغ نخورد و بر آینده شادمان نباشد. زهد را از دو سوی آن گرفته است.»

******************************

- ماه رمضان داره تموم میشه!
- چند روزی بیشتر نمونده!!
- نه....
     ماه رمضان هست...
              همیشه هست....
                این ماییم که داریم تموم می شیم...
                            عمر ماست که داره تموم میشه....

التماس دعا....

سه شنبه 16/6/1389 - 14:33
رمضان
نیست قرآن مگر یادآوری برای همه جهانیان.
بشارت بیست و ششم- آیه 38 سوره محمد و آیه 19 سوره ق
*آری، شما همان گروهی هستید که برای انفاق در راه خدا دعوت می شوید، بعضی از شما بخل می ورزند؛ و هر کس بخل ورزد، نسبت به خود بخل کرده است؛ و خداوند بی نیاز است و شما همه نیازمندید؛ و هر گاه سرپیچی کنید، خداوند گروه دیگری را جای شما می آورد پس آنها مانند شما نخواهند بود.(و سخاوتمندانه در راه خدا انفاق می کنند)*1
* و سرانجام، سکرات مرگ حقیقت را (پیش چشم او) می آورد ( و به انسان گفته می شود) این همان چیزی است که تو از ان می گریختی!*2

1- اکثر مفسران نقل کرده اند که بعد از نزول این آیه جمعی از اصحاب پیامبر(ص) عرض کردند: این گروهی که خداوند در این آیه به آنها اشاره کرده چه کسانی هستند؟ در این هنگام، سلمان نزدیک پیامبر نشسته بود. پیامبر دست بر پای سلمان و طبق روایتی بر شانه او زد و فرمود:« منظور این مرد و قوم اوست، سوگند به آنکس که جانم به دست اوست اگر ایمان به ستاره ثریا بسته شده باشد، گروهی از مردان فارس آن را به چنگ می آورند»
حدیثی از امام صادق(ع) نقل شده که مکمل حدیث پیش است؛ « به خدا سوگند که خداوند به این وعده خود وفا کرده و گروهی از غیر عرب را که از آنها بهترند جانشین آنها فرمود»
(تفسیر نمونه، ج21، ص479)


2- سکرات مرگ: سکره مرگ، حالتی شبیه به مستی است که بر اثر فرا رسیدن مقدمات مرگ به صورت هیجان وانقلاب فوق العاده ای به انسان دست می دهد و گاه بر عقل او چیره می گردد و او را در اضطراب و نا آرامی شدیدی فرو می برد. علی (ع) ترسیم زنده و گویایی از لحظه مرگ و سکرات آن بیان کرده است، می فرماید:« سکرات مرگ از یک سو و حسرت از دست دادن فرصت ها از سوی دیگر، دست و پاهایشان سست و رنگ شان دگرگون شود، مرگ در کالبدشان نفوذ کند و زبانشان را از کار بیندازد،در میان اهل بیتش افتاده چشمش می بیند و گوشش می شنود و در حالی که خرد وی هنوز سالم است و فهم وادراکش باقی، می اندیشد که عمرش را در چه راهی تباه کرده و روزگارش چگونه سپری گشته است. به یاد ثروتی می افتد که جمع کرده و برای بدست آوردنش چشم خود می بسته که حلال از حرام باز نشناسد و از جایی که حلال و حرامش آشکار و برخی شبهناک بوده مال فراهم آورده.اکنون وبال گردن اوست. می داند که زمان جدایی فرا رسیده و پس از او ثروتش برای میراث خواران می ماند و آنها از آن بهرمند خواهند شد.آری، بار مظلمه بر دوش او و نعمت میراث نصیب دیگران و او در گرو آن ثروت.»(تفسیر نمونه،ج22,ص255)

التماس دعا....


دوشنبه 15/6/1389 - 16:42
رمضان
حامل او رحمة للعالمین               نوع انسان را پیام آخرین
رهزنان از حفظ او رهبر شدند        از کتابی صاحب دفتر شدند
تا دلش از گرمی قرآن تپید            موج بی تابی چو گوهر آرمید
گر تو می خواهی مسلمان زیستن     نیست ممکن جز به قرآن زیستن
از تلاوت بر تو حق دارد کتاب       تو ازو کامی که می خواهد بیاب
اقبال لاهوری
بشارت بیست و پنجم- آیه 61 سوره الزّخرف و آیات 21 و 26 سوره الجاثیة
*و او (= مسیح) سبب آگاهی بر روز قیامت است.(زیرا نزول عیسی گواهی نزدیکی رستاخیز است)؛ هرگز در آن تردید نکنید؛ و از من پیروی کنید که این راه مستقیم است.*1

*آیا کسانی که مرتکب بدی ها و گناهان شدند گمان کردند که ما آنها را همچون کسانی قرار می دهیم که ایمان آورده و عمل صالح انجام داده اند که حیات و مرگشان یکی باشد؟! چه بد داوری می کنند!2

*بگو:« خداوند شما را زنده می کند، سپس می میراند، بار دیگر در روزقیامت که تردیدی در آن نیست گردآوری می کند؛ ولی بیشتر مردم نمی دانند.»*3

1- طبق روایات متعدد عیسی(ع) در آخرالزمان از آسمان نازل می شود و این مطلب دلیلی بر نزدیک شدن برپایی قیامت است.در روایتی از پیامبراکرم(ص) می خوانیم: «حضرت عیسی (ع) نازل می شود و امیر مسلمانان (امام زمان (عج)) می گوید: بر ما نماز بگذار ( تا بر شما اقتدا کنیم) حضرت عیسی (ع) عرض می کند: نه،{شما بر ما نماز بگذارید} چرا که بعضی از شما امام و امیر بعضی دیگرید که این احترامی است که خدا برای این امت قائل شده است(سپس حضرت مسیح به حضرت مهدی (عج) اقتدا می کند.) [تفسیر نمونه،ج21،ص100]


2- در آیه 32سوره نحل درباره مرگ پرهیزکاران می فرماید: «همان ها که فرشتگان (مرگ) روحشان را می گیرند در حالی که پاک وپاکیزه اند؛ وبه آنها می گویند: سلام بر شما! وارد بهشت شوید به خاطر اعمالی که انجام می دادید». و درآیات 28 و20 همان سوره درباره مرگ کافران می خوانیم: «همان ها که فرشتگان (مرگ) روحشان را می گیرند در حالی که به خود ظلم کرده بودند؛ در این موقع آنها تسلیم می شوند (و به دروغ می گویند) ما کار بدی انجام ندادیم! آری، خداوند به آنچه انجام می دادید عالم است (به آنها گفته می شود) وارد جهنم شوید در حالی که جاودانه در آن خواهید بود؛ چه جای بدی است جایگاه مستکبران!


3- در روایتی از امیرالمؤمنان علی (ع) می خوانیم که رسول خدا (ص) فرمود:« ده نشانه است که قبل از قیامت به هر حال ظاهر می شود: سفیانی، دجّال، دخان، دابّة الاض، قیام حضرت مهدی(عج)، طلوع آفتاب از مغرب، نزول حضرت عیسی(ع)، زلزله فرو برنده ای در مشرق و زلزله ای همانند آن در جزیرﺓ العرب و آتشی که از اعماق عدن برمی خیزد و مردم را به سوی محشر می راند.»(تفسیر نمونه، ج 21، ص163)

خطا کجاست؟
بعد از کمی تأمل و قدری سکوت پی میبرم، آنجا که خالی از خداست، خطاست...

التماس دعا....

يکشنبه 14/6/1389 - 14:20
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته