• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 459
تعداد نظرات : 265
زمان آخرین مطلب : 4713روز قبل
قرآن
 

 

دکتر طریق السوادان آیاتی را در قرآن مجید پیدا کرده‌ است که قید می‌کند موضوعی برابر با موضوعی دیگر است، مثلاً مرد برابر است با زن.
گرچه این مسئله از نظر صرف‌و‌نحو دستوری بی‌اشکال است اما واقعیت اعجاب‌آور این است که تعداد دفعاتی که کلمه مرد در قرآن دیده می‌شود 24 مرتبه و تعداد دفعاتی که کلمه زن در قرآن دیده می‌شود هم 24 مرتبه است، درنتیجه، نه تنها این عبارت از نظر دستوری صحیح است، بلکه از نظر ریاضیات نیز کاملاً بی‌اشکال است، یعنی 24=24.
با مطالعه بیشتر آیات مختلف، او کشف نموده‌است که این مسئله درمورد همه چیزهایی که در قرآن ذکر شده این با آن برابر است، صدق می‌کند. به کلماتی که دفعات به‌کار بستن آن در قرآن ذکر شده، نگاه کنید:

دنیا 115 / آخرت 115

ملائک 88 / شیطان 88

زندگی 145 / مرگ 145

سود 50 / زیان 50

ملت (مردم) 50 / پیامبران 50

ابلیس 11 / پناه جستن از شر ابلیس 11

مصیبت 75 / شکر 75

صدقه ٧٣ / رضایت ٧٣

فریب خوردگان (گمراه شدگان) 17 / مردگان (مردم مرده) ١٧

مسلمین ۴١ / جهاد ۴١

طلا ۸ / زندگی راحت ٨

جادو ۶٠ / فتنه ۶٠

زکات ٣٢ / برکت ٣٢

ذهن ۴٩ / نور ۴٩

زبان ٢۵ / موعظه (گفتار، اندرز) ٢۵

آرزو ٨ / ترس ٨

آشکارا سخن گفتن (سخنرانی) ١٨ / تبلیغ کردن ١٨

سختی ١١۴ / صبر١١۴

محمد (صلوات الله علیه) ۴ / شریعت (آموزه های حضرت محمد (ص) ۴

مرد ٢۴ / زن ٢۴

همچنین جالب است که نگاهی به دفعات تکرار کلمات زیر در قرآن داشته باشیم:

نماز 5، ماه ١٢، روز ٣۶۵

دریا ٣٢، زمین (خشکی) ١٣

دریا + خشکی = 45=13+32

دریا = %1111111/71= 100 × 45/3

خشکی = % 88888889/28 = 100 × 45/13

دریا + خشکی = % 00/100

دانش بشری اخیراً اثبات نموده که آب 111/71% و خشکی 889/28 % از کره زمین را فراگرفته است.

آیا همه اینها اتفاقی است؟

يکشنبه 5/10/1389 - 10:0
اخبار
صدور فتوایی از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران، حضرت آیت الله سید علی خامنه ای در عدم جواز توهین به عایشه، همسر پیامبر (ص) واکنش مثبتی را در بین اهل تسنن و شیعه در برداشت و همگان از این عمل استقبال نمودند.
به گزارش شیعه آنلاین، سال 2010 میلادی نیز مانند سال‌های گذشته شاهد حوادث و رخدادهای مهمی بود. این سال شاهد 10 حادثه دینی بزرگ با پشت صحنه های سیاسی در جهان اسلام و مسیحیت بود. آنچه در پی می آید، مروری است بر مهمترین حوادث دینی که در طول یک سال گذشته میلادی در گستره جهان روی داده و مستند بر ارزیابی های کارشناسان و گزارشهای مطبوعات غربی و عربی از جمله مجله «تایم» آمریکایی، در خصوص مهمترین حوادث دینی جهان در سال 2010 به شمار رفته است.

1- دعوت کشیش آمریکایی برای قرآن سوزی: دعوت «تیری جونز» کشیش کلیسایی در ایالت فلوریدای آمریکا خود را جهت برگزاری «روز جهانی قرآن سوزی» در سالگرد روز 11 سپتامبر سر و صدای زیادی در رسانه‌ها ایجاد کرد و این حادثه به عنوان برجسته ترین حادثه دینی سال 2010 شناخته شده است. این حادثه طوفان اعتراضات گسترده ای را بر ضدّ سوزاندن قرآن کریم از سوی مراکز و مؤسسات اسلامی و مسیحی برانگیخت که همگی نسبت به این عمل ننگین، ابراز انزجار و نفرت نموده و این کشیش افراط گرا را از عاقبت شوم سوزاندن این کتاب مقدس و الهی به سبب افزایش تشنج بین مسلمانان و مسیحیان در سراسر جهان بر حذر داشتند.

2- ساخت مرکز اسلامی در گراند زیرو: پروژه ساخت یک مرکز اسلامی در منطقه معروف به «گراند زیرو» در نزیکی محلّ برج های دو قلوی تجارت جهانی که در روز 11 سپتامبر مورد حمله قرار گرفت - به سبب بحث و مشاجراتی که در پی داشت - از حوادث برجسته سال 2010 شناخته شده است. بر حسب نظرسنجی‌ها کمتر از 60 % آمریکایی‌ها با ساخت این مرکز اسلامی مخالف بودند. در همین حال «باراک اوباما» رئیس جمهور آمریکا نیز با استناد بر قانون آزادی مدنی کشورش، حقّ مسلمانان در ساخت این مرکز را تأیید کرد، در حالی که بازماندگان قربانیان حملات 11 سپتامبر به سبب یادآوری خاطره دردناک آن حملات، به شدّت با ساخت این مرکز مخالف بودند.

3- رشد اسلام هراسی در اروپا: در 12 ماه گذشته علیرغم تلاش بسیاری از مسلمانان میانه رو برای نزدیک کردن افکار و گفتگوی مستمر با کشورها و مراکز مختلف اروپایی، موج اسلام هراسی در غرب اروپا رو به افزایش نهاد. از جمله بارزترین تحرّکاتی که در این سال رخ داد، ادامه فشار علیه پوشیدن حجاب و نقاب بخصوص در غرب اروپا بود و از جدیدترین این موارد اسپانیا بوده که قانونی در ممنوعیت پوشیدن نقاب در اماکن دولتی وضع کرد. فرانسه اولین دولت اروپایی بود که ممنوعیت پوشین نقاب در اماکن دولتی را اجرا نمود و راه را برای اسپانیا، هلند، دانمارک، انگلیس و بلژیک باز کرد.

4- تعیین دکتر «احمد طیب» به عنوان رئیس جدید الأزهر: پس از درگذشت «محمد سید طنطاوی» رئیس سابق دانشگاه الازهر مصر، تعیین دکتر «احمد طیب» به عنوان رئیس و شیخ الازهر در ماه مارس میلادی از برجسته ترین حوادث دینی جهان اسلام بود.
از آنجا که وی بر اهمیت پر رنگ کردن نقش اسلام میانه رو در حلّ بحران‌ها تأکید دارد، برخی تحلیلگران انتصاب وی را نقطه تحول بزرگی در ایفای نقش فعال الازهر در حوادث داخلی و جهانی دانستند.


5- واکنش گروه های شیعی در ردّ توهین به عایشه: صدور فتوایی از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران، حضرت آیت الله سید «علی خامنه ای» در عدم جواز توهین به عایشه، همسر پیامبر (ص) واکنش مثبتی را در بین اهل تسنن و شیعه در برداشت و همگان از این عمل استقبال نمودند. به گفته کارشناسان مختلف، صدور این فتوا که در لحظه‌ای بسیار حساس انجام شد، مانع وقوع جنگ طایفه‌ای میان شیعیان و اهل سنت در کشورهای مختلف اسلامی به ویژه در خاورمیانه شد. گفتنی است شیخ «یاسر الحبیب» روحانی کویتی تبار در ماه رمضان گذشته با برگزاری مراسمی سالمرگ «عایشه» در حسینیه‌ای در لندن، خشم شدید اهل سنت سراسر جهان را برانگیخت.


6- اظهارات ضد اسلامی کشیش مصری: کشیش «پیچوی» دبیر مجمع مقدّس و مرد شماره دو کلیسای مسیحیان قبطی در مصر در ماه سپتامبر گذشته طی اظهاراتی خشم شدید مسلمانان را برانگیخت. وی در اظهارات خود مسلمانان را میهمانان مصر نامید و مسیحیان قبطی را صاحبان اصلی این کشور نامید. وی همچنین در آیاتی از قرآن کریم در نفی به صلیب کشیده شدن مسیح علیه السلام تشکیک کرد. این اظهارات وی انتقادات گسترده ای را در بین مسلمانان مصر برانگیخت.


7- مهمترین خبر جهان مسیحیت: امّا در جهان مسیحیت، قضیه تحت فشار بودن مسیحیان خاورمیانه، اولویت مذاکرات اسقف های خاورمیانه در نشست مشترک ایشان با اسقف های واتیکان بود. در دیگر کنفرانس های مسیحیان در این سال، کشیشان مسیحی در مورد کاهش جمعیت مسیحیان خاورمیانه و هجرت تعداد بی شماری از آنان در اثر فشارهای سیاسی و یا زندگی مخفیانه آنها هشدار دادند.
این اسقف‌ها اوضاع اجتماعی تهدید کننده در عراق و عدم ثبات سیاسی در لبنان را از عوامل هجرت مسیحیان خاورمیانه برشمردند. گفتنی است تنها بر اثر یک انفجار در کلیسای «مریم عذرا» بغداد، بیش از 300 مسیحی عراقی کشته و زخمی شدند.

8- واتیکان و رسوایی در قضیه کودک آزاری کشیشان کلیسا: مطبوعات سراسر جهان، ماه مارس 2010 گزارشاتی در خصوص صدها مورد کودک آزاری مربوط به تجاوز جنسی به کودکان که کشیشان کلیسا در ایرلند، بلژیک و برخی دیگر کشورها مرتکب شده بودند را فاش کردند اما علیرغم این امر، روؤسای کلیسا به راحتی از کنار این مسأله گذشتند و گویا چشم پوشی و اغماض را ترجیح دادند. در حالی که ناظران سیاسی این قضیه را از حساس ترین بحران هایی دانسته‌اند که در طول سال های اخیر کلیسا با آن مواجه شده است.


9- تأیید پاپ برای استعمال عایق ذکری: «پاپ بندیکت شانزدهم» رهبر واتیکان تا قبل از دو ماه پیش همواره استعمال عایق ذکری را ردّ می کرد، اما حدود دو ماه پیش، برای اولین بار با تغییر موضع صریح خود، استعمال عایق را در برخی حالات شخصی، مانند ابتلا به ایدز تأیید کرد. تحلیلگران اروپایی رأی جدید پاپ را تغییری بسیار مهم برآورد کردند؛ زیرا این رأی از مبتلایان به ایدز در حال و آینده حمایت می کند همچنین آن را تحولی در آراء کلیسای کاتولیک که تا پیش از این با هرگونه وسیله ای برای ممانعت از بارداری را «عملی شیطانی» می دانست، برداشت کردند.

10- موافقت با ردّ یا قبول رتبه کاهن توسط زنان: برای اولین بار در تاریخ مسیحیت، نمایندگان کلیساهای انجیلی «پروتستانی خاورمیانه» در سال 2010 بر خلاف عرف موجود در کلیساهای کاتولیک و ارتودوکس، بر حقّ زنان در قبول یا ردّ مرتبه کاهن برای شخصی معین در تمام کلیساهای کشورهای خاورمیانه و از جمله مصر، موافقت کردند.
يکشنبه 5/10/1389 - 9:51
اخبار
در شرایطی که مسئولین هر روز نوید و بشارت ظهور آرمانشهر مورد نظر انقلاب اسلامی را می دهند ، کماکان به لطف صدور مجوزها و پروانه های ساخت از سوی همین مراجع، شاهد ساخت هیولاهای عظیم الجثه ای با نام ساختمان های مدرن و پست مدرن در سطح کلاان شهر ها که البته اغلب کاربری اقتصادی دارند، هستیم .

به گزارش مشرق، هر از گاهی خبری از دغدغه های مسئولین و پیگیری های آنها در خصوص معماری بی قواره معاصر ایران و به طور خاص شهر تهران منتشر می شود و جامعه معماری و فرهنگیان کشور را آسوده می نماید که مسئولین و مجریان امر به فکر وضعیت اسف بار معماری امروز ایران هستند. لیکن سالهاست که از تاکیدات مقام معظم رهبری در خصوص رسیدگی به وضعیت معماری امروز، مصوبات مجلس شورای اسلامی، شورای عالی معماری و شهرسازی، شورای اسلامی شهر تهران ، شهرداری و ...در این زمینه می گذرد و ما همچنان چشم به راه روزگاری نو در ارائه الگوی اسلامی درعرصه معماری و شهرسازی هستیم.

در چنین شرایطی که مسئولین امر هر روز در مصاحبه های خود با رسانه ها، نوید این الگو را و بشارت ظهور آرمانشهر مورد نظر انقلاب اسلامی را می دهند ، کماکان به لطف صدور مجوزها و پروانه های ساخت از سوی همین مراجع، شاهد ساخت هیولاهای عظیم الجثه ای با نام ساختمان های مدرن و پست مدرن در سطح کلاان شهر ها که البته اغلب کاربری اقتصادی (بانک ومراکز خرید تجاری) دارند، هستیم . کثرت این ساختمان ها در حدی است که با وجود فرهنگ پایه بودن کشورما سایه این ساختمان های با کاربری اقتصادی، آنچنان بر سر شهر مستولی شده که فرهنگ گذشته ما را به محاق برده و اثری از بیش از 7000 سال تاریخ مدون معماری و شهرسازی ایرانی در این شهر ها دیده نمی شود، آنچنان که گویی در شهری از کشوری زندگی می کنیم که تازه سرزمین آن کشف شده و فاقد تاریخ، فرهنگ و هویت است.

نکته حائز اهمیت اینجاست، به رغم ترسیم تصویر اتوپیای ایران در سند چشم انداز 20 ساله نظام جمهوری اسلامی، به عنوان سند بالادستی که طرح های معماری و شهرسازی نیز در هماهنگی با آن قرار است تدوین شود ونیز به رغم وعده های مسئولین امر، شاهد تصویری از شهر تهران هستیم که در اسناد شهرداری تهران به عنوان طرح های آینده شهر تهران ثبت گردیده و در تعارض ماهوی با فرهنگ ، هویت و معماری ایرانی – اسلامی است که در زیر مشاهده می کنید.
این طرح ها مصادیقی از معماری پست مدرن هستند که عقبه فرهنگی کشور ما را گم کرده اند. اما ای کاش پست مدرن به معنای واقعی بودند ، چراکه در معماری پست مدرن زمینه گرایی یکی از مهمترین مولفه هاست. این یعنی انعکاس و تبلور زمینه های فرهنگی ، اجتماعی و ... در طرح معماری. حتی اگر یک معمار پست مدرن همچون پیتر آیزنمن آمریکایی را مکلف به ساخت بنایی در شهر تهران می کردیم، حداقل در مقام کانسپت به ریشه های فرهنگی این شهر دقت کرده و شاید بهتر از معماران امروز ایران هویت این قوم را در معماری شان انعکاس می داد. افسوس

 

 

باید توجه داشت که تنوع و ارائه طرح های بدیع از اقتضائات حیات معماری یک جامعه است و از ابتدائیات خلق یک اثر هنری و معمارانه. اینکه این بدیعیات حاصل چه تفکری است و چه لایف استایلی را به انسان القاء وتحمیل می نماید محل بحث ماست. هیچ کس مخالف تنوع در آثار معماری نیست و ما نیز خواهان تکرار فرم های گذشته نیستیم اما خواهان ابداعات معمارانه ای هستیم که در امتداد هنر معماری گذشته ما شکل می گیرد و زیبایی را مطالبه می کنیم که به گفته تیتوس بورکهارت "ذاتا در هنر اسلامی موجود است" و" در هنر اسلامی همواره از حکمت سرچشمه می گیرد".

 

 

 

 

مهمترین نقطه آسیب معماری و شهرسازی تهران و به طور کلی کشور ما، برگزار نشدن مسابقات معماری است. درواقع باید برای هرکدام از این پروژه ها که مشاهده می کنید، آن چنان که در جهان معماری مرسوم است از سوی کارفرما با اعلام عمومی مسابقه ای برگزار شود و طرح برتر، برگزیده و اجرا شود.

عموم معماران کشور ما مع الاسف با استفاده از رانت و روش های غیرمعمول برای گرفتن چنین پروژه هایی اقدام می کنند و نتیجه این می شود که طرح هایی به اجرا در می آید که مورد تایید جامعه متخصصین معماری و عموم مردم نمی باشد. لذا پایگاه تحلیلی - خبری مشرق بر آن شد تا گوشه ای از فعالیت های معماری شهر تهران را برای اطلاع عموم و متخصصان و بهره گرفتن شهر از نظرات اساتید معماری و شهرسازی، منتشر نماید.

 

 

 

 

 
يکشنبه 5/10/1389 - 9:42
مهدویت

 

عصر یک جمعه ی دلگیر، دلم گفت بگویم بنویسم که چرا عشق به انسان نرسیده است؟چرا آب به گلدان نرسیده است؟چرا لحظهء باران نرسیده است؟ وهر کس که در این خشکی دوران به لبش جان نرسیده است، به ایمان نرسیده است و غم عشق به پایان نرسیده است. بگو حافظ دلخسته زشیراز بیاید بنویسد که هنوزم که هنوز است چرا یوسف گمگشته به کنعان نرسیده است ؟چرا کلبه احزان به گلستان نرسیده است؟دل عشق ترک خورد، گل زخم نمک خورد، زمین مرد، زمان بر سر دوشش غم و اندوه به انبوه فقط برد،فقط برد، زمین مرد، زمین مرد ،خداوند گواه است،دلم چشم به راه است، و در حسرت یک پلک نگاه است، ولی حیف نصیبم فقط آه است و همین آه خدایا برسد کاش به جایی، برسد کاش صدایم به صدایی...

عصر این جمعه دلگیر وجود تو کنار دل هر بیدل آشفته شود حس، تو کجایی گل نرگس؟به خدا آه نفس های غریب تو که آغشته به حزنی است زجنس غم و ماتم، زده آتش به دل عالم و آدم مگر این روز و شب رنگ شفق یافته در سوگ کدامین غم عظمی به تنت رخت عزا کرده ای؟ ای عشق مجسم! که به جای نم شبنم بچکد خون جگر دم به دم از عمق نگاهت. نکند باز شده ماه محرم که چنین می زند آتش به دل فاطمه آهت به فدای نخ آن شال سیاهت به فدای رخت ای ماه! بیا صاحب این بیرق و این پرچم و این مجلس و این روضه و  این بزم توئی ،آجرک الله!عزیز دو جهان یوسف در چاه ،دلم سوخته از آه نفس های غریبت دل من بال کبوتر شده خاکستر پرپرشده، همراه نسیم سحری روی پر فطرس معراج نفس گشته هوایی و سپس رفته به اقلیم رهایی، به همان  صحن و سرایی که شما زائر آنی و خلاصه شود آیا که مرا نیز به همراه خودت زیر رکابت  ببری تا بشوم کرب و بلایی، به خدا در هوس دیدن شش گوشه دلم تاب ندارد ،نگهم خواب ندارد، قلمم گوشه دفتر غزل ناب ندارد، شب من روزن مهتاب ندارد، همه گویند به انگشت اشاره مگر این عاشق بیچارهء دلدادهء دلسوخته ارباب ندارد...تو کجایی؟ تو کجایی شده ام باز هوایی،شده ام باز هوایی...

گریه کن ،گریه وخون گریه کن آری که هر آن مرثیه را خلق شنیده است شما دیده ای آن را و اگر طاقتتان هست کنون من نفسی روضه ز مقتل بنویسم، و خودت نیز مدد کن که قلم در کف من همچو عصا در ید موسی بشود چون تپش موج مصیبات بلند است، به گستردگی ساحل نیل است، و این بحر طویل است وببخشید که این مخمل خون بر تن تبدار حروف است که این روضهء مکشوف لهوف است، عطش بر لب عطشان لغات است و صدای تپش سطر به سطرش همگی موج مزن آب فرات است، و ارباب همه سینه زنان کشتی آرام نجات است ،ولی حیف که ارباب «قتبل العبرات» است، ولی حیف که ارباب«اسیر الکربات» است، ولی حیف هنوزم که هنوز است حسین ابن علی تشنهء یار است و زنی محو تماشاست زبالای بلندی، الف قامت او دال و همه هستی او در کف گودال و سپس آه که «الشّمرُ ...»خدایا چه بگویم «که شکستند سبو را وبریدند ...» دلت تاب ندارد به خدا با خبرم می گذرم از تپش روضه که خود غرق عزایی، تو خودت کرب و بلایی، قسمت می دهم آقا به همین روضه که در مجلس ما نیز بیایی، تو کجایی ... تو کجایی...

شنبه 4/10/1389 - 19:17
مهدویت


بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد   
                                           

 

                                           دعا کبوتر عشق است وبال وپر دارد

بخوان دعای فرج را وعافیت بطلب

                                             که روزگار بسی فتنه زیر سر دارد

بخوان دعای فرج را ونا امید مباش

                                              بهشت پاک اجابت هزار در دارد

بخوان دعای فرج را که صبج نزدیک است

                                              خدای را شب یلدای غم سحردارد                     


بخوان دعای فرج را به شوق روز وصال

                                               مسافر دل ما نیت سفر دارد

بخوان دعای فرج را که یوسف زهرا

                                               زپشت پرده غیبت به ما نظر دارد

بخوان دعای فرج را که دست مهر خدا

                                                   حجاب غیبت از آن روی ماه بر دارد

شنبه 4/10/1389 - 19:15
اخبار
به راستی، ما را چه شده است که یکی از بی فرهنگ ترین مردم دنیا در رانندگی از آب درآمده ایم، به گونه ای که.../ در کشوری که بالاترین کشته را در تصادفات می‌دهد، یک کارخانه خودروسازی اجازه می‌یابد که پرفروشترین و در عین حال آسیب پذیرترین خودرو کشور را بدون کیسه هوا و ABS و لوازم ایمنی دیگر روانه بازار کند. این نشان می‌دهد که رانندگی و کشته هایش، هنوز برای برخی سیاستگذاران تبدیل به یک دغدغه اساسی نشده است.
شوخی نیست که یک ملت هر ساله، نزدیک سی هزار نفر از افراد خود را کشته یا مجروح کند، چون دارد به سر کار، مهمانی، خرید و یا مسافرت می‌رود. تنها در دوران پس از انقلاب، دست کم هفتصد هزار قبر برای کشته‌های رانندگی حفر شده و دست کم پانزده میلیون نفر مجروح شده‌اند که شماری از آنان باید باقی عمر را بر روی تخت و یا ویلچر بگذرانند...

به گزارش «تابناک»، همه قشرها از وزیر، وکیل و استاد دانشگاه گرفته تا ورزشکار، بازیگر، کارمند و کارگر هر از چندگاهی به سوگ یکی از همکاران خود می‌نشینند. مثل بسیاری از ما، شاید این از دست رفتگان مانند مرحوم حجت الاسلام والمسلمین ابوترابی، مرحوم کریمی راد وزیر اسبق دادگستری، مرحوم آیدین نیکخواه بهرامی و مرحومه خانم گلدره گمان نمی‌کردند جان خود را در یک تصادف ناگهانی از دست بدهند.




به راستی ما را چه شده است که یکی از بی فرهنگ ترین مردم دنیا در رانندگی از آب درآمده ایم، به گونه ای که در کنار معرفی جاذبه‌های گردشگری در ایران، «هشدار جدی نسبت به رانندگی خطرناک ایرانیان» یکی از بخش‌های جدایی ناپذیر کتابچه‌های راهنمای جهانگردان است؟ مگر ما چگونه رانندگی می‌کنیم که فیلم رانندگی و نیز نحوه عبور عابران در ایران، تبدیل به یکی از انواع کلیپ های پربیننده و خنده‌دار در اینترنت با صدها هزار بیننده شده و آبروی «ایرانی» را یکجا به حراج گذاشته‌ایم؟ هر چه هست ما اصلاح ناشدنی نیستیم، وگرنه ایستادن خودروها در پشت خط عابر پیاده و نیز بستن کمربند ایمنی، امروز در میان ما فراگیر نشده بود... .

به نظر می‌رسد، یک عامل اساسی که چنین ما را گرفتار کرده، این است که در ایران اساسا از آغاز کلمه «رانندگی»، نادرست معنا شده است...

رانندگی در دنیا، یک امر «جمعی» است، ولی در ایران یک امر «فردی» تلقی می‌شود. رانندگی در ایران یعنی «می خواهم خودم را با خودرو به مقصدم برسانم». پس رانندگان دیگر، «رقیب» من هستند و من نباید از رقبا عقب بمانم... هر فضای خالی که پیدا شد باید زودتر از دیگران آن را پر کنم.

چنین است که رانندگی ایرانی، یعنی «چپاندن خودرو یا موتور در اولین فضایی که خالی می‌شود»؛ یعنی «رفتن از هر راه ممکن نه از راه تعیین شده»؛ حاصل این نوع رانندگی چنین تصویری است:



هرچند اتومبیل سال‌هاست وارد ایران شده، اما تعریف رانندگی، چه رسد به فرهنگ آن، هنوز وارد کشورمان نشده است.

«رانندگی صحیح»، نوعی مشارکت در یک امر جمعی است. این «جریان عبور و مرور» است که راننده را به مقصد می‌رساند نه به اصطلاح «زرنگی» او. «رانندگی صحیح» که نوعی مشارکت در یک امر جمعی است، به معنای «هدایت خودرو خود در جای صحیح در بین خودروهای دیگر» است؛ بنابراین، این که خودرو فرد در بین دو خودرو جلویی جا می‌شود یا نه، تأثیری در نحوه رانندگی درست ندارد... وقتی در جامعه‌ای این نگرش به رانندگی حاکم باشد، یعنی هر کس پیش از آنکه به رسیدن به مقصدش بیندیشد، به دنبال مشارکت در حرکت جمعی خودروها باشد، این نظم در عمل چنین خود را نشان می‌دهد:


با این روش:

1. سرعت حرکت خودروها چند برابر می‌شود.
2. احتمال برخورد اتومبیل ها به شدت کاهش می‌یابد.
3. در صورت تصادف، با توجه به مسیر خالی در دو طرف، خودروهای پلیس و آمبولانس به سرعت به محل رسیده راه را باز می‌کنند.
4. در صورت پنچر شدن یا خرابی یک ماشین، به دلیل وجود فضای کافی راه بندان پدید نمی‌آید.
5. از همه مهمتر، رانندگان با اعصاب راحت رانندگی می‌کنند. دیگر لازم نیست که آنان در هر لحظه چهار طرف را مراقبت کنند تا مبادا سپر یا آینه اتومبیل کناری به اتومبیلشان برخورد کند یا از عقب کسی به آنها بزند... .

همچنین کسی که می‌خواهد در بزرگراه به راست بپیچد، از صدها متر جلوتر در مسیر تعیین شده قرار می‌گیرد و خالی بودن باند کناری، او را به قانون شکنی نمی‌کشاند. (البته اعمال شدید قانون نقش خود را دارد که محل بحث در اینجا نیست):





ترافیک در همه شهرهای بزرگ دنیا وجود دارد. وقتی بناست چند صد هزار یا چند میلیون نفر در ساعت معینی به سر کار بروند، خود به خود ازدحام پدید می‌آید؛ اما تفاوت ترافیک شهرهای بزرگ دنیا با ترافیک تهران این است که در کلان شهرها ترافیک باعث «دیرکرد» است اما در شهری مثل تهران چون رانندگی یک امر فردی است نه جمعی، ترافیک فقط موجب تأخیر نیست، موجب «کلافگی» و «خرد شدن اعصاب» هم هست...

اما پرسش مهم این است که برای اصلاح وضع موجود عملا از کجا باید آغاز کرد؟

برای روشن شدن مطلب باید توجه کرد که رانندگی ایرانی، اصطلاحات خاصی هم به دنبال آورده است که در کتاب های آموزش رانندگی هیچ کشوری اصلا «وجود ندارد»؛ اصطلاحاتی مانند «راه گرفتن» و یا «رد کردن». «راه گرفتن» یعنی جلوی دیگری را بگیر تا خودت بتوانی بروی. به دلیل نبود پاره‌ای مقررات در ایران (مثلا قانون حق تقدم هنگام گردش به چپ) مجبوریم تا می‌توانیم وسیله نقلیه خود را جلوتر و جلوتر ببریم تا خودرو مقابل چاره‌ای جز راه دادن به ما نداشته باشد.

همچنین «رد کردن» را وقتی به کار می‌بریم که خودرو خود را از فاصله بسیار نزدیک از کنار اتومبیل های دیگر یا پای یک عابر عبور می‌دهیم. پس در هر دو اصطلاح «راه گرفتن» و «رد کردن» که مختص به رانندگی ماست، معنای «نزدیک شدن شدید به خودروها یا عابران» نهفته است.

حال چرا بدون «راه گرفتن» و «رد کردن» نمی‌توان در ایران رانندگی کرد؟ نکته اصلی اینجاست: اساسا «رعایت فاصله» که عنصری بسیار اساسی در رانندگی است، در کشور ما هیچ جایگاه و تعریف مشخصی ندارد. اگر راننده سپرش را از یک میلیمتری زانوی عابر رد کند، تخلفی مرتکب نشده؛ اگر پشت چراغ قرمز اتومبیل ها پنج سانتیمتر از هم فاصله داشته باشند، قانون رعایت شده؛ وقتی یک موتورسیکلت با فاصله 30 سانتیمتر در پشت سر یک خودرو حرکت می‌کند، خلاف قانون مرتکب نشده و عملا تخلف به شمار نمی رود. باید حتما به اصطلاح «بخورد و صدا بدهد» تا اتفاقی افتاده باشد.

البته بنا بر قانون رانندگان موظفند «فاصله ایمن» را رعایت کنند، ولی این از همان کلی گویی هایی است که مصادیقش نه تعریف و نه به مردم آموزش داده شده است و نه رعایت نکردن آن به چشم کسی می‌آید، زیرا همه عادت کرده ایم چفت در چفت یکدیگر حرکت کنیم...

برای اینکه ببینیم جزییات رعایت فاصله چگونه در دیگر کشورها یک به یک به رانندگان آموزش داده شده و چگونه اعمال قانون می‌شود، مناسب است نمونه‌هایی در اینجا آورده شود.

وقتی سرویس مدرسه برای پیاده و سوار کردن دانش آموزان توقف می‌کند، خودروهای پشت سر موظف به رعایت فاصله 20 متری هستند (عکس زیر از آیین نامه رانندگی یک کشور خارجی است). تخطی از این قانون حتی برای نخستین بار، علاوه بر 400 دلار جریمه، تعلیق گواهینامه برای شش ماه را در پی دارد.



هنگام گردش به راست، حق با عابر است و راننده باید حدود دو متر از خط عابر فاصله بگیرد. به خاطر اعمال قاطعانه این قانون است که این عابر (عکس زیر) چنین آسوده عرض خیابان را طی می‌کند. او به روبه‌رو نگاه می‌کند نه به خودرو، زیرا می‌داند سپر اتومبیل از دو متری به او نزدیکتر نخواهد شد:



حال تا اندازه‌ای معلوم می‌شود که چرا در کشور ما این مقدار تصادف رخ می‌دهد و چرا بیشترین کشته‌ها در میان عابران پیاده در ایران یا «سالمند» هستند و یا «کودک»؛ تا کسی حرکات شبه آکروباتیک بلد نباشد، نمی‌تواند خود را از اتومبیل ها و موتورسیکلت هایی که چفت در چفت یکدیگر و با فاصله سانتیمتری و گاهی میلیمتری از کنار عابران می‌گذرند نجات دهد.

بنا بر آنچه گفته شد، نقطه آغاز اصلاح رانندگی در ایران، آموزش فاصله گرفتن از یکدیگر است؛ چه فاصله خودرو از خودرو که با حرکت بین خطوط حاصل می‌شود و چه فاصله گرفتن عابر و خودرو از یکدیگر، و چه فاصله گرفتن از خودروهای امداد... .

نکاتی درباره کاستی‌های رانندگی در ایران بسیار است. از جمله:

ـــ در کشوری که بالاترین کشته را در تصادفات می‌دهد، یک کارخانه خودروسازی اجازه می‌یابد که پرفروشترین و در عین حال آسیب پذیرترین خودرو کشور را بدون کیسه هوا و ABS و لوازم ایمنی دیگر روانه بازار کند. این نشان می‌دهد که رانندگی و کشته هایش هنوز برای برخی سیاستگذاران تبدیل به یک دغدغه اساسی نشده است.

ـــ نباید برخی عجولانه نحوه عجیب رانندگی در ایران را با اموری چون چند برابر ظرفیت بودن شمار خودروها یا تنگ بودن برخی معابر توجیه کنند. البته به دنبال حل این مشکلات هم باید بود اما اینها تنها می‌توانند دلیل «ترافیک» باشند، نه دلیلی برای رانندگی بی‌قانون رانندگان یا عبور بی‌قانون‌تر عابران. از این روست که نحوه رانندگی، در شهرهای کوچک هم یک معضل است.

ـــ از تابلوهای ورود ممنوع و یکطرفه که بگذریم تابلوها نقشی در رانندگی شهری ندارند. مثلا تابلوی «ایست» در ایران کاملا بی معناست و این نقش به سرعت گیرها واگذار شده است در حالی که با توجه به شرایط محیطی هر کوچه و نیز خیابان، تابلوهای حداکثر سرعت باید لااقل در ابتدای آنها نصب شود... ما با تکیه بر ذکر حداکثر سرعت شهری در آیین نامه، همه کوچه‌ها و خیابانها را به امان خدا رها کرده ایم و هر کس زورش رسیده یک سرعت گیر سیخی یا میخی و غیر آن با ارتفاع دلبخواهی در کوچه خودش قرار داده است...

ـــ از چند انیمیشن که بگذریم رسانه ملی آموزش مصداقی رانندگی را مورد توجه قرار نداده است. کاش برنامه‌هایی مانند «سفر به خیر» که غالبا به کلی گویی می‌گذرند طریق درست و نیز خطاهای رایج رانندگی را قدم به قدم به مردم یادآور می‌شدند. گاهی چند آموزش تصویری (مانند مورد زیر) می‌تواند از ده ها توصیه گفتاری در بهبود اوضاع کارسازتر واقع شود:



ـــ با وضعی که در آن هستیم، آموزش رانندگی آنقدر اهمیت دارد که اگر رسانه ملی هر روز برنامه‌های شش شبکه تلویزیون را همزمان قطع کرده و چند ثانیه‌ای به این آموزش ها اختصاص دهد کاری عادی انجام داده است.

ـــ تصور بسیاری از ما از تصادف شدید، دو ماشین له شده است و بس. شاید اگر با هشدار قبلی تصویر بانوی بارداری که با صورت خون آلود در میان آهن پاره‌ها گرفتار شده و فریاد می‌زند و یا تصویر کودکی که با کیف مدرسه به گوشه‌ای ازخیابان پرتاب شده نمایش داده شود، کمی از بلای «تعجیل برای هیچ» که در رانندگی و غیر رانندگی مانند بختک به جان ما ایرانیان افتاده، رهایی یابیم... .
شنبه 4/10/1389 - 17:24
اخبار

یک شرکت سینمای کانادایی با ساختن فیلمی سینمایی به کارگردانی "دیبا مهتا" از کتاب "بچه های نیمه شب" سلمان رشدی نویسنده کتاب "آیات شیطانی"، پس از سالها زندگی مخفیانه، قصد دارد او را زنده کند.

به گزارش مشرق به نقل از ایرنا، سلمان رشدی، نویسنده و مقاله‌نویس هندی‌الاصل تبعه انگلیس، نخستین بار با کتاب بچه‌های نیمه‌شب به شهرت رسید و جایزه بوکر را بابت نگارش این اثر دریافت کرد.
چهارمین اثر وی یه نام آیات شیطانی اعتراضاتی را در کشورهای اسلامی برانگیخت. دقیقاً در 25 بهمن ماه سال 1367 انتشار فتوایی از سوی حضرت امام خمینی(س)، خطاب به مسلمانان، دنیا را تکان داد.
در این فتوا آمده بود: مؤلف کتاب آیات شیطانی که علیه اسلام و پیامبر و قرآن، تنظیم و چاپ و منتشر شده است، همچنین ناشرین مطلع از محتوای آن، محکوم به اعدام هستند.
سلمان رشدی از لحظه صدور حکم امام خمینی(س) مخفی شد و پلیس انگلیس (اسکاتلندیارد) حفاظت از وی را در مکانهائی نامعلوم با هزینه سنگین 10 میلیون پوند برعهده گرفت.
سلمان رشدی با وجود خشم جهان اسلام علیه خود، از تجدید چاپ کتاب کفرآمیز خود صرف نظر نکرد و زمانی که انگلستان حاضر به چاپ ارزان قیمت این کتاب (بدون جلد گالینگور و با کاغذ کاهی) نشد، آن را به آمریکا برد و بصورت ارزان قیمت (برای سهولت خرید عمومی‌ آن) به چاپ رساند.
حال سالها پس از زندگی نکبت بار رشدی، شرکت سینمایی کانادایی - هندی "هامیلتون -مهتا" با همکاری خود سلمان رشدی شروع به ویرایش و نوشتن فیلم نامه بچه های نیمه شب کردند که بمدت دو سال به طول انجامید.
هر چند فیلمبرداری فیلم بچه های نیمه شب قرار بود ابتدای سال 2010 آغاز شود، اما عوامل مختلفی از جمله ترس از واکنش مسلمانان و اختلاف بین کارگردان این فیلم و سلمان رشدی، آغاز ساخت این فیلم را متوقف کرد، اما روزنامه الاخبار لبنان امروز سه شنبه در گزارشی از قراردادجدید بین کارگردان و رشدی برای آغاز ساخت این فیلم خبر داد. .
دیبا مهتا سازنده فیلم برنده اسکار " آب" است که پیش از این فیلم های سه گانه خاک محصول 1996 و آتش ساخته 1998 را نیز کارگردانی کرده است.
وی نیز هنگام ساختن فیلم آب به دلیل مخالفت هندی ها که موجب خرابی صحنه هایی از فیلم شد، مجبور شد تا فیلمش را ناتمام بگذارد و بالاخره با نامی دیگر در سریلانکا این فیلم را به پایان برساند.
سلمان رشدی در اواخر دهه 1990 فیلمنامه ای بر اساس همین کتاب برای یک مجموعه تلویزینی پنچ قسمتی نوشت، اما با مخالفت دولت سریلانکا این مجموعه به بایگانی سپرده شد. این اواخر سلمان رشدی تازه ترین کتاب خود با عنوان "افسونگر فلورانس" را به چاپ رساند که مورد توجه منتقدان ادبی قرار نگرفت.

شنبه 4/10/1389 - 17:24
اخبار
 

دستگاه اطلاعاتی انگلیس اسلحه غیر متعارفی شبیه موبایل برای انجام عملیات تروریستی وارد کشور عراق کرد تا بدین وسیله بتوانند به اهداف سیاسی و اقتصادی خود دست یابد.

به گزارش برنا به نقل از پایگاه خبری مفکره الاسلام، مقامات اطلاعاتی شهر بصره عراق اعلام کردند که سرویس اطلاعاتی انگلیس از طریق کویت اسلحه های غیر متعارفی را برای انجام عملیات تروریستی، وارد خاک عراق کردند.

این اسلحه به شکل موبایل است و قابلیت حمل چهار گلوله دارد و با فشار دکمه شماره های 1 تا 4 این گلوله ها شلیک می شوند.

شبکه خبری العراق به نقل از برخی منابع اعلام کرد که این اسلحه خیلی پیشرفته است و مجهز به صدا خفه کن است و تیر آن به خطا نمی رود.

گفته می شود که اطلاعات انگلیس این اسلحه را روی کسانی آزمایش می کند که با قرارداد صدور مجوز شرکتهای انگلیسی با وزارت نفت عراق مخالفت کنند.

 
شنبه 4/10/1389 - 9:10
اخبار
به گزارش ابنا، در حالی که مسلمانان فرانسه، بعد از پر شدن مساجد در خیابان‏ها نماز به جای می آورند «نیکولا سارکوزی» گفت: «این کار با سنت‏های سکولاریستی فرانسه مغایرت دارد؛ زیرا براساس قواعد سکورلاریسم دین از سیاست جداست».

وی قرار است که در سخنرانی رسمی رادیو تلویزیونی خود به مناسبت سال نو هم اعلام کند که نمازگزاردن در خیابان‏ها قابل قبول نیست!

سارکوزی با این نظر «ماری لوپن» از رهبران جبهه ملی فرانسه، موافق است که اجازه داده نخواهد شد که خیابان‏ها مشمول طرح توسعه مساجد شوند!!

گفتنی است که در برخی مناطق پاریس، مساجد در اوقات نماز پر می شود و نمازگزاران ـ مانند همه جای دنیا ـ به دلیل نبود جای کافی در مساجد، در خیابان ها به نماز می‏ایستند.
شنبه 4/10/1389 - 9:8
اخبار

به گزارش فارس به نقل از روزنامه "المصری الیوم "، بر اساس تازه‌ترین نظرسنجی كه مركز مطالعات اجتماعی وابسته به مركز اطلاعات و حمایت از تصمیم‌سازی كابینه مصر با همكاری مركز "الشفافیه " وزارت سرمایه‌گذاری بعمل آورده است، 85 درصد مردم جامعه مصری را فاسد می‌دانند، 94 درصد معتقدند كه فساد تبدیل به مشكل بزرگی شده است و 55 درصد نیز فساد را بخشی از زندگی می‌دانند كه نمی‌توان با آن مبارزه كرد.
بر اساس این نظرسنجی، 70 درصد شهروندان مصری معتقدند كه فساد در سال گذشته بیشتر شده است.
بنابر این گزارش، 30 درصد نظرسنجی‌شوندگان گفتند كه كارمندان دولت به صراحت درخواست رشوه می‌كنند و این در حالی است كه 16 درصد معتقد بودند كه این شهروندان هستند كه اقدام به پرداخت رشوه می‌كنند.
در این نظرسنجی، ادارات بخش مربوط به ترافیك و صدور مجوز ساخت‌وساز در راس اداراتی بودند كه شهروند مصری معتقدند كه رشوه‌گیری در آنها به شدت رواج دارد.

شنبه 4/10/1389 - 9:7
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته