خطای بچهها و تصمیم بزرگترها
بچهها هم مثل بزرگترها خطا میکنند، اما گاهی تجربه کم و تلاششان برای استقلالخواهی و خودی نشاندادن، این اشتباهها را فراوانتر میکند.
پدر و مادرها، هر کدام برای برخورد با اشتباه بچهها رفتارهای مختلفی دارند و این تصمیمهای مختلف، قدرت پدر و مادرها را در تربیت و اصلاح رفتارهای مختلف نشان میدهد. بالاخره تصمیم بزرگترها به کدام نوع تربیت ختم میشود؟
چطور با خطای فرزندتان برخورد میکنید؟
اگر فرزند شما از دستورتان سرپیچی کند، لجباز شود یا با بازیگوشیهایش دردسر بسازد، احتمالاً برای کنترل رفتار فرزندتان، دست به تنبیه میشوید؛ اما اگر این حواس جمع برای مچگیری خطای دیگران را هنگام کارهای خوب بچهها و حتی بزرگترها بهکار ببرید، خیلی بهتر نتیجه میگیرید. پدر و مادرها در تنبیه و کنترل اشتباههای فرزندانشان، چند گروه میشوند و به شیوههای مختلفی عمل میکنند که نمونههایش را برای شما میآوریم:
عبور غافلانه:
بعضی از والدین در مشغلههای خود و حتی سختیهایی که برای زندگی راحت فرزندانشان پیدا کردهاند، تا حدی گم میشوند که اصلاً متوجه خطاهای فرزندان نمیشوند یا آن خطا را خطای بزرگی نمیدانند و حلشدن آن را به زمان میسپرند. این گروه از والدین، احتمالاً فرزندان پرتوقعی تربیت خواهند کرد که هیچگاه انتظار انتقاد و توبیخ را ندارند و اشتباهاتشان دائماً بزرگتر میشود.
تنبیههای برعکس:
گاهی کودک یا نوجوان، حرف نادرستی میزند یا رفتار خطایی انجام میدهد و بزرگترها با تعجب و گاهی خنده با آن روبهرو میشوند و بعد از دقایقی، ظاهر جدی بهخود میگیرند؛ مثلاً کودک حرف زشتی میزند و مادر اول با سر تکان دادن، میخندد و بعد با جدیت میگوید: «نگو، زشته!» اما کودک و نوجوان، اینجا فقط جلب توجه شما برایش مهم میشود و تصمیم میگیرد تا به خطایش ادامه دهد. این گروه از والدین، زمان اصلاح رفتار را درست تشخیص میدهند، اما شیوه اشتباهشان کار را بدتر میکند.
تنبیههای خشک:
پدر و مادرهایی که بسیار نگران تربیت فرزندشان هستند و ابزار تشویق و تنبیه آنها دائم در حال استفاده است، کمکم فرزندانی تربیت میکنند که بهطور خودجوش نمیتوانند درست و غلط را تشخیص دهند و خود را کنترل کنند. پدر و مادرهای جدی برای اصلاح رفتار اشتباه فرزندشان، دست به خشونت و اهانت میزنند و اینگونه مثل فردی که بخواهد روی برگهای درحال لرزش نوشتهای را بنویسد، اول با برهمزدن آرامش و عزتنفس فرزندشان، آنها را بیتمرکز میکنند و بعد از آنها میخواهند که خوب رفتار کنند! این پدر و مادرها فراموش میکنند که ادب را باید مودبانه به فرزندان بیاموزند.
تنبیههای کاربردی:
به شیوهای گفته میشود که بتواند انتقاد یکطرف را بهطرف دیگر، مثلاً موضوع ناراحتی پدر و مادر را به فرزند منتقل کند و او را در شرایط آرامشبخشی متنبه کند تا مثلاً فرزند تصمیم بگیرد اشتباهش را ترک یا جبران کند. برای اینکه بتوان تنبیه خوبی را با بیشترین فایده و کمترین آسیب برای فرزندان داشت، علاوه بر شیوههای درست، به روشهای استفاده خوب هم نیاز داریم که در ادامه به تعدادی از آن اشاره میشود.
قلقهای برخورد با خطای فرزند
برای اصلاح رفتار بچهها میتوان از شیوههایی مناسب استفاده کرد که در آن، رابطه والد و فرزند آسیب نبیند و بچهها هم به سمت تغییر رفتار خود حرکت کنند. قبل از تعیین شیوه اصلاح رفتار، بهتر است توان اثرگذاری خود را بالا ببرید، سعی کنید ملایم و آرام صحبت کنید تا بچهها منظور شما را بهتر بشنوند و تمرکزشان به هم نخورد، هرچه تعداد امر و نهی شما کمتر و میزان وقتگذاری برای فرزندتان مثل بازی، صحبت کردن، گردش، شوخی و... بیشتر باشد، بچهها راحتتر حرفهای شما را میپذیرند. از انتقاد جلوی جمع هم دوری کنید.
1- تقویت همه کارها جز رفتارهای اشتباه:
کودکی را تصور کنید که در اغلب ساعتهای روز، رفتار خوبی دارد اما اگر چیزی را هم بخواهد، لجبازی و جیغ و فریاد راه بیندازد. در این شیوه، پدر و مادر میتوانند در تمام طول روز به حرفهای کودک، فعالانه گوش کنند، با او صحبت کنند و... اما وقتی به زمان لجبازی کودک رسیدند، وانمود کنند که کارهای دیگری دارند و فرصت ندارند به حرفهای کودک گوش کنند، حتی اگر بهشدت گریه کند.
2- تقویت رفتار برعکس رفتار اشتباه:
وقتی مادری از بینظمی فرزندش گله دارد، یکی از راههای اصلاح رفتار او را با این راهحل میتواند پیدا کند. در این صورت بهجای تنبیه کودک یا نوجوان بهخاطر اتاق بینظم او، میتوان حتی اگر هفتهای یکبار اتاق او برای چند ساعت منظم است، به آن توجه کرد و بهخاطر سلیقهای که به خرج داده او را تشویق کرد.
3- سیری:
گاهی موضوع دلخوری والدین بهخاطر تشنگی زیاد کودک به فعالیتی است که دائم او را منع کردهاند و او بهخاطر نابلدی، به شیوهای اشتباه به آن فعالیت پرداخته است. کودکی را فرض کنید که بهخاطر نقاشی روی دیوار خانه، موجب عصبانیت پدر و مادرش شده. میتوان بهجای توبیخ کلامی، تنبیه یا داد و بیداد، فرصت انجام آن فعالیت را در حد زیاد برای او مهیا کرد؛ مثلاً روی دیوار اتاق کودک، پلاستیکی بزرگ نصب کرد و با دادن ماژیک و نشستن کنار او، کمکم به او یاد داد که میتواند هرچقدر که بخواهد و هر روز روی آن پلاستیک نقاشی کند یا قبل از حمام کردن کودک، به او رنگ گواش داد تا روی دیوارهای حمام نقاشی کند و بعد بهراحتی آن را پاک کرد. اینبار کودک بهخاطر نقاشی روی دیوار نهتنها تنبیه نمیشود، بلکه به حد اشباع میرسد و تشویق هم میشود.
4- هوشمندی:
وقتی فردی رفتار اشتباهی انجام میدهد، خودش انتظار برخورد بد را دارد، اما رفتار کنترلشده ما میتواند به او درس بهیادماندنی بدهد. فکرش را کنید، نوجوان دیرتر از ساعت معمول به خانه آمده و پدر از این کار ناراحت است، اما بهجای پرخاشگری به او میگوید: حیف شد امشب یک ساعت کمتر با هم بودیم!
5- الگوسازی:
اقوام و فامیل بهصورت انتسابی با ما رفتوآمد دارند، ولی دوستان، انتخاب ما هستند؛ یعنی میتوانید با توجه به موضوعی که مورد نیاز تربیت فرزند خانواده شما یا علاقهتان است، انتخاب کنید. فرض کنید فرزندتان حجاب مناسبی ندارد یا پسرتان سرگرمی مناسبی ندارد و شما با انتخاب یک خانواده و رفتوآمد با آنها که دارای فرزندانی با ایدهآل رفتاری شما و همسن فرزندتان هستند، به اصلاح فرزندانتان آن هم بدون تنبیه میپردازید. این دوستیهای خانوادگی اگر جذاب، بهاندازه و با برنامهریزی باشد و در آن مقایسه کردن بچهها پیش نیاید، میتواند یک شبکه حمایتی برای تربیت بهتر فرزندانتان باشد.
6- تغافل:
همیشه لازم نیست به دیگران نشان دهید که متوجه خطایشان شدهاید، چراکه اینطوری زمان زیادی صرف بحث و... میشود. گاهی اگر خودتان را بهغفلت بزنید تا زمانتان را بهجای گله و بحث به راههای درمان صرف کنید، موفقتر خواهید بود. از طرفی در مورد موضوعات حساس، مثل کودکی که رفتارهای جنسی انجام میدهد، تغافل راه بهتری برای ترک عادت او است؛ مثلاً میتوان وقتی کودک مشغول فعالیت اینچنینی است، بهجای داد و فریاد، او را برای خوردن یک خوراکی صدا بزنید تا بدون آنکه گستاخ شود، حواسش پرت شود و کمکم به پختگی او کمک کنید.
7- دعوت به تفکر:
گاهی لازم میشود که کودک بهخاطر خطایش تنبیه شود، اما مهم است که به علت اشتباه خود و رفتار درست جایگزین آن پی ببرد. بهتر است اگر خطای او برایتان خیلی آزاردهنده بوده، مثلاً او را از دیدن برنامه تلویزیونی محروم کنید و بگویید: «بهتره بهجای فیلم، یک ساعت به کاری که کردی و اینکه میتونستی بهجایش فلان رفتار را انجام دهی فکر کنی».
8- جریمه:
گاهی میتوانید برای برخی رفتارهای بچههای بالای 8 سال، از جریمه استفاده کنید. جریمه وقتی قابل استفاده است که بخشی از امتیازهای فرزندتان را با توضیح کافی در مورد علت رفتار خطای او حذف کنید. مدت زمان اجرای جریمه را با آرامش برای فرزندتان توضیح دهید. حذف برنامه پارک آخر هفته شما که مدتهاست در خانه شما انجام میشود، نوعی جریمه است. اگر موضوع جریمه برای فرزندتان مسئله مهمی نباشد یا برعکس خیلی طاقتفرسا باشد، ممکن است به نتیجه نرسید.
9- جبرانکردن:
گاهی کودک یا نوجوان شما باید بداند که اگر خطایی انجام میدهد که قابلجبران است، باید برای آن تلاش کند. برای نمونه، کودکی که زحمت شما را برای تمیز کردن اتاقش ندیده گرفته و دوباره اتاق را کثیف کرده، اینبار باید خود دست بهکار شود.
10- نتیجه طبیعی:
اگر کودکتان هنگام خواب شما، مزاحمت ایجاد کند و شما نتوانید استراحت کنید، میتوانید از نتیجه طبیعی استفاده کنید. با این روش، شما میتوانید از قولتان برای بازی بعد از ظهر یا پختن یک شام عالی صرفنظر کنید و به فرزندتان بگویید که خستگیتان مانع انجام این کارهاست. اگر او بازی با شما یا شام عالی و... را میخواهد، باید به شما فرصت استراحت بدهد تا بتوانید بعد از استراحت، با انرژی باشید.
تنبیه بکارید، اشتباه درو کنید!
اگرچه امروز نوع تنبیه بدنی نسبت به قبل کاهش یافته، اما هنوز هم نمیتوان از کنار آسیبهای تنبیههای خشن و آزاردهندهای که در آن، کودک نه دلیل اشتباه خود را درک میکند و نه راه درست جایگزین آن را درمییابد، ساده گذشت. وقتی اینگونه تنبیهها اتفاق میافتد، شاید کودک یا نوجوان در کوتاهمدت رفتار خود را اصلاح کند، اما بهزودی به اشتباه خود برمیگردد و در این مدت، نسبت به فرد تنبیهکننده، احساس بدی پیدا میکند. این بچهها در آینده بهاحتمال بیشتر پرخاشگر یا دروغگو میشوند و رفتارهای حقهآمیز و آزاردهنده دیگران در آنها بیشتر دیده میشود. بچههای تربیت تنبیهی، کمتر درست و اشتباه را تشخیص میدهند و احتمال اینکه در غیاب پدر و مادر خطا کنند، بیشتر است.
سهم پدر و مادرها در اشتباه بچهها
گاهی خطای بچهها را باید پای پدر و مادرها یا بزرگترها نوشت. چه زمانی؟ وقتی پدر و مادری خودشان الگوی بچهها باشند و رفتار خطای امروز بچهها، تکرار رفتار اشتباه امروز یا دیروز پدر و مادر است، نمیتوانید برای تغییر شرایط، فقط به فکر بچهها باشید. مهم است که اول شما بهعنوان الگو تغییر کنید. بچهها اگر بینظمی ببینند، بینظمی را یاد میگیرند. اگر بیاحترامی ببینند، بیاحترامی کردن را میآموزند و... .
خودتان را در تنبیه، تنها نگذارید، پدر و مادری که برای اصلاح فرزندش از دیگران کمک نمیگیرد، کمکم به بچه این پیام را میدهد که این انتقاد، نظر شخصی من است، نه اجتماں مثلاً اگر در یک مهمانی فرزندتان خطایی کرد، بهتر است از صاحبخانه بخواهید به او تذکر بدهد، نه اینکه دائم خودتان را تصحیحکننده خطای بچهها بدانید.
شاید از اینکه مطلبی را بارها به فرزندتان گفتهاید و او گوش نکرده، ناراحت باشید. بهتر است کمی به این موضوع فکر کنید که شاید نوع و شیوه اصلاح شما درست و منطبق با درک و سن بچهها نبوده. گاهی خطای بچهها هم ادامهدار میشود، چون ما فکر میکنیم که برای اصلاح او کاری کردهایم، درحالیکه اینطور نیست. فرزندی که در زمان درست و با شیوه درست رفتار تربیتی شما مواجه نشده، ممکن است هنوز هم نداند چرا کارش اشتباه است.