کی و چگونه به دیگران تذکر دهیم؟
اسلام شناسان و مراجع معظم تقلید، شرایطی را برای امر به معروف و نهی از منکر بیان کردهاند که در این جا هر یک از آن شرایط را با توضیح مختصری بیان میکنیم.
1- شناخت معروف و منکر
مهمترین شرایط انجام درست امر به معروف و نهی از منکر، شناخت معروفها و منکرها و شرایط و شیوههای آن است. اگر کسی معروف و منکر را نشناسد، نمیتواند دیگران را به انجام کاری دعوت و یا از آن باز دارد. از قدیم گفتهاند: خفته را خفته کی کند بیدار!
یک پزشک معالج زمانی میتواند به درمان بیمار بپردازد که درد را بشناسد و به نوع و ریشههای آن آگاه باشد. استاد شهید مرتضی مطهری (ره) درباره لزوم شناخت معروف و منکر میفرماید: آیا (من و شما میفهمیم که امر به معروف و نهی از منکر چیست و چگونه باید انجام شود؟ تا حالا که امر به معروف و نهی از منکرهای ما در اطراف دگمه لباس و بند کفش مردم بوده است [درباره] موی سر و دوخت لباس مردم بوده است! …منکر چه میشناسیم که چیست! ما گاهی معروفها را به جای منکر میگیریم و منکرها را به جای معروف… چه منکرها که به نام امر به معروف و نهی از منکر به وجود نیامد. آگاهی و بصیرت میخواهد… دانایی، روان شناسی و جامعه شناسی میخواهد تا انسان بفهمد که چگونه امر به معروف و نهی از منکر کند؛ یعنی راه معروف را تشخیص دهد، ببیند معروف کجاست، منکر را تشخیص بدهد، ریشه منکر را به دست بیاورد، [بداند] از کجا منکر سرچشمه میگیرد. از این رو ائمه ما فرمودهاند: جاهل بهتر است امر به معروف و نهی از منکر نکند، چرا؟ … چون جاهل هنگامی که امر به معروف و نهی از منکر میکند میخواهد بهتر کند بدتر میکند و چقدر در این زمینه مثالها زیاد است)
البته این که ائمه فرمودهاند: جاهل بهتر است امر به معروف و نهی از منکر نکند، برای آگاهی دادن به خسارتهای ناشی از برخوردهای جاهلانه است، نه این که تکلیف امر به معروف و نهی از منکر از جاهل ساقط است. علم و شناخت در موضوع مورد نظر، مانند طهارت برای نماز است که شرط آن به شمار میرود و باید آن شرط را به دست آورد.
نتیجه آن که، هر یک از ما مسلمانان وظیفه داریم در راستای تبلیغ احکام نورانی اسلام و جلوگیری از منکرات، اول، بدانیم چه چیزهایی معروف و چه چیزهایی منکرند و ثانی، شیوههای مناسب را برای بازگرداندن خطا کاران از بی راههها باز شناسیم تا از آفات اقدامات جاهلانه در امان بمانیم.
2 - احتمال تأثیر
دومین شرط از شرایط امر به معروف و نهی از منکر، احتمال تأثیر است. همان طور که قبلاً گفتیم، امر به معروف و نهی از منکر کاری بیهوده و بی هدف نیست، برنامهای است حساب شده با مقررات خاص و شرایط ویژه. اهمیت این وظیفه همگانی به حدی است که خداوند بزرگ اجرای آن را حتی در صورت گمان قوی به تأثیر نداشتن امر به معروف و نهی از منکر، واجب میداند. از این رو مراجع بزرگ تقلید فرمودهاند: (حتی اگر احتمال زیاد دهیم که امر به معروف و نهی از منکر در جایی اثر ندارد، وجوب آن ساقط نمیشود؛ پس اگر گمان کنیم که اجرای آن تأثیر گذار است، واجب است به آن عمل کنیم)
حتی برخی از کارشناسان علوم اسلامی معتقدند که به بهانه تأثیر نداشتن امر به معروف و نهی از منکر نمیتوان دست روی دست گذاشت و این فریضه را رها کرد، بلکه هر فردی باید در پی تأثیر امر به معروف و نهی از منکر باشد و هر جا با شکست مواجه شد، آن را ریشه یابی کند و علل آن را بشناسد و بر طرف نماید.
درباره شرط (احتمال تأثیر) توجه به این نکته ضروری است که گاهی ممکن است تکرار یک سخن و ادامه امر و نهی، در کسی اثر داشته باشد یا باعث دست برداشتن خطا کار از عمل زشتش در آینده باشد. همچنین ممکن است امر و نهی باعث شود خطا کار عمل زشت خود را دیرتر انجام دهد، یا احتمال دهیم مقداری از گناهش بکاهد، یا گناه بزرگ را به گناه کوچک تبدیل کند، در همه این موارد انجام امر به معروف و نهی از منکر واجب است.
3 - ضرر و زیان نداشتن
شرط دیگر امر به معروف و نهی از منکر، ضرر و زیان نداشتن است. این فریضه الهی، پیامدهای مهم و ارزشمندی دارد، بنابراین اگر به شکل صحیح و خوب اجرا نشود و یا زیانبار باشد، نمیتواند یک امر خدایی به شمار آید، چرا که با هدف آن سازگار نیست؛ ممکن است کسی را بخواهیم امر به معروف یا نهی از منکر کنیم، اما از یک کار زشت یا ناپسند کمک بگیریم؛ مثلاً او را بترسانیم یا ناسزا بگوییم. قطعاً این گونه امر به معروف و نهی از منکر، درست نیست، زیرا نه تنها با این کار، فردی را ارشاد نکردهایم، بلکه ممکن است او را به دین بدبین کنیم.
استاد شهید مرتضی مطهری (ره) با اشاره به این که وجوب امر به معروف و نهی از منکر تا جایی است که مفسده و فتنهای نداشته باشد، مینویسد:
(ممکن است من گاهی امر به معروف و نهی از منکر بکنم، بخواهم خدمتی به اسلام بکنم، ولی همین امر به معروف و نهی از منکر من… مفسدهای برای اسلام به وجود آورد که آن مفسده از این خدمتی که من از این راه به اسلام میکنم، بیشتر است. بسیارند افرادی که نهی از منکر میکنند، ولی نه تنها نتیجهای نمیگیرند؛ بلکه با نهی از منکرشان آن کسی را که نهی از منکر میکنند، به کلی از دین بری [و بیزار] میکنند)
البته باید توجه داشت که منظور از ضرر و زیان نداشتن، ضرر و زیان شخصی نیست که بگوییم این فریضه به شرطی واجب است که خطر و خسارتی برای جان و مال و آبروی امر کننده به معروف و نهی کننده از منکر نداشته باشد. هر چند که ضرر و زیان شخصی هم در آن حائز اهمیت و قابل بررسی است.
امام خمینی (ره) ضمن اشاره به این که هرگونه ضرر جسمی موجب سقوط این تکلیف نیست، میفرماید: باید دید در قبال این امر و نهی چه به دست میآید و چه از دست میرود… در صورتی که حفظ شعائر دین و از بین بردن گمراهی، نیازمند خون باشد، نه تنها از اموال گذشتن، که جانبازی نیز در چنین شرایطی واجب است.
شهید مطهری (ره) نیز با تأکید بر این نکته میفرماید:
ببین در چه موضوعی میخواهی امر به معروف و نهی از منکر کنی؟ یک وقت موضوع کوچکی است؛ مثلاً کسی کوچه را کثیف میکند، پوست خربزه را میاندازد در کوچه که نباید بیندازد، شما این جا باید نهی از منکر کنید… حالا اگر شما برای نهی از منکر کردن در چنین مسئلهای به خاطر پوست خربزه در کوچه انداختن، بدانید یک فحش ناموسی به شما میدهد، در این صورت این کار آن قدر ارزش ندارد که شما یک فحش ناموسی بشنوید. یک وقت هم هست …میبینید قرآن به خطر افتاده است… وضعیت در سرحدّ به خطر افتادن قرآن و اصول قرآنی است، در سرحد به خطر افتادن عدالت است، آیا در این جا میگویی امر به معروف نکن، حرف نزن، نهی از منکر نکن، که اگر این را بگویم جانم در خطر است، آبرویم در خطر است!؟
این که در قرآن و حدیث، این همه از ارزش و پاداش استقامت و جانبازی در راه خدا و امر به معروف و نهی از منکر سخن به میان آمده، خود تأییدی است بر این که در راه اجرای این وظیفه الهی در موارد بسیار مهم و حیاتی، باید به استقبال خطر و سختیها رفت.
4 - ادامه گناه
همان طور که برخی از بیماریها، سطحی و زودگذرند و بعضی هم به دلیل قوی بودن بیمار در برابر میکروبها، بدون نیاز به مصرف دارو، خود به خود از بین میروند، در بین خطاکاران نیز چنین افرادی هستند که ممکن است به دلیل ضعف ایمان و یا بر اثر اتفاق و غفلت، خطایی را مرتکب شوند؛ ولی بلافاصله وجدانشان آنها را سرزنش کند، یا از هدایتهای الهی بهرهمند گردند و دست از کجروی بردارند.
بدیهی است که این قبیل افراد نیازی به امر و نهی ندارند و چه بسا اجرای امر به معروف و نهی از منکر در مورد آنان، به نوعی عیب جویی، آبروریزی و نمک بر زخم پاشیدن باشد که خود گناه بزرگی است.
بنابراین، عمل به این مسئولیت اجتماعی زمانی واجب است که شخص بر انجام گناه اصرار بورزد و خود در صدد اصلاح و بازگشت به راه راست بر نیاید.