برای اینكه طنز بنویسی هیچ گاه سعی نكن طنز بنویسی!
کل آیتم ها 7
سلامجدی چه جالب اره منم تا حالا سعی نکردم درس بعدی را بده
به طواف كعبه رفتم ،به حرم رهم ندادند كه برون درچه كردي، كه درون خانهآئي
سلامدرساتون چقدر پیچیده است...منكه میرم و تابستون میام..تا اون موقع هم كلی از بقیه تقلب میگیرم:)ممنونمحق یارتون
السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله
ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلاآن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)
یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک
عالیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
سلام به همه
عجب درست باحالی بود
کاش درسهای دانشگاه هم به همین زیبایی طراحی میشدن !
ولی کاش میگفتید درسش که به این باحالیه ،
امتحان آخر ترمش هم همینقدر توپه ؟؟؟
لبتان پر خنده
:-)
جاده دوستی پایانی ندارد، اگر بیایی و همسفرم باشی
دوستان هنوز فصل هندونه نرسیده- البته به جز نوبرانه و هندونه های سردخونه ای- پس خواهش می كنم دست از این عالی عالی گفتنها بردارید و وارد بحث بشید.dehkade2010 عزیز نترس اونقدر كه نشون میده پیچیده نیست. طنز بر خلاف اونچه كه در ابتدا به نظر می آد نتیجه نوع نوشتار نیست بلكه اصل قضیه پس این ظاهر قایم شده؛ طنز حاصل از نوع نگاه متفاوته. به خاطر همین هم هست كه تو درس اول می گم طنز ننویسید؛ چرا كه قراره طنز نگاه كنید! حالا دوست دارم راجع به این نوع نگاه هر چی می دونید بگید.یاس گرامی درس بعدی رو فردا ارائه می كنم.حق یارتون!
با نام خدا و سلامحتما تو کلاستون شرکت میکنم و تلمذ.اینجاست که میگن:چشمها را باید شست ........... جور دیگر باید دید
«اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم»
رواق منظر چشم من آشیانه توست کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست
انجمن تعلیم و تربیتیها
اغلب وقتی از ما خواسته می شود مطلب را به طنز بنویسیم یا اینكه خودمان عزم اینچنین كاری را می كنیم؛ بی اختیار به دنبال ردیف كردن كلمات و جملات خنده دار نیش دار و پر از كنایه هستیم ؛آن هم نه اینكه خودمان آستین همت بالا زده و كلمات و اصطلاحات شیرین را با دستها و دانش خود داغ داغ و تازه و نو خلق كنیم ؛ كه سریع و بی زحمت سراغ رایج ترین و متداول ترین ها رفته و از دایرةالمعارف نازك لغات طنز خود – كه البته حاصل تلاش دیگران است- بهره جسته متنمان را با آنها گلباران می كنیم. این شیوه راحت الحلقومی دو نوع مرگ را با خود به همراه دارد : یك) مرگ اثر به علت زیاده روی در استفاده از لغات و اصحلاحات خوشمزه و بامزه! دو) مرگ خلاقیت هنرمند! این دو مرگ دست در دست هم داده یك نتیجه را سبب می شوند: لوس شدن اثر هنرمند! نتیجه اینچنین نوشتنی برخلاف انتظار طنزنویس بی مزگی مطلبش خواهد بود. شاید پیش خودتان بپریسد ایراد كار كجاست؟ غافل ماندن از اصل موضوع و مدفون ماندن محتوی زیر ظاهر لعاب دار ؛ گیر كار این دسته از طنزنویسان افراطی ست.نكته: به هنگام طنزنویسی منطقی ترین ترفند امساك در استفاده از لغات خوشمزه است. لغات و اصطلاحات بامزه برگهای برنده طنزنویس هستند كه نباید آنها را زود خرج كند- چرا كه یا در انتها دستش خالی خواهد شد یا اینكه از همان ابتدا دستش برای خواننده رو خواهد شد- همچنین طنزنویس نباید آنقدر دیر لغات و اصطلاحات خوشمزه و طناز را به متنش بیآورد كه دیگ حوصله خواننده سرریز شده باشد و متن را كنار گذارده باشد.