• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
دور از هیاهوی شهر
تعداد بازدید : 528
آفتاب داغ مثل تیغه های تیز , هر روز تن فرسوده اش را زخم می زند . باد می آید و باران می شود و پیاده رو , چسبیده به خاک , رو به آسمان خاکستری ناله می کند . تاریکی که سایه می کند روی سر شهر , لمیده در آغوش سیمان و سنگ , بی صدا به خواب می رود ...فردا دوباره آفتاب می شود , باد می آید و باران تن تفدیده اش را آب می زند و او پیر و پریشان , در هیاهوی سرب و دود نفس تنگ می کند. وضعیت پیاده رو ها در سطح شهر , داستان تکراری رعایت نکردن حقوق شهروندی است . داستان ناتمام از مشکلاتی که گریبان مردم کوچه و خیابان را می گیرد . وقتی که سالها می گذرند و پیاده رو هر روز پیرتر می شود , عابران پیاده می مانند و آرزوی دیدن مکانی که از قدم زدن در آن لذت ببرند . چرا که پیاده رو در اصطلاح شهرسازی محلی است برای راه رفتن و قدم زدن . مکانی که در ابتدا با هدف آسایش و راحتی رفت و آمد جماعت شهر نشین ساخته شده است اما مدتهاست که در میان انبوه مشکلات شهری از یاد رفته است .
: نظرات کاربران
ناشناس
بسیار خوب
0
موافقم
0
مخالفم
يکشنبه 8/8/1390 - 15:41
نظر خود را درباره اين عکس بيان کنيد .