تبیان، دستیار زندگی
تا چند ماه پیش تاثیر و گرمی دعای والدین رو تو کارهام حس میکردم. بصورتی که همه جا میگفتم که اگه هرچی دارم و به هرجا رسیدم و خدا روی خوش داره بهم نشون میده ناشی از این دعای خیره. فکر کنم شیطون فهمید که چرا نمیتونست منو زمین بزنه. درست از همون ناحیه ح
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دعای یک مادر برای فرزندش
مادر و فرزند

الهی و ربی من لی غیرک!

قصه مادربزرگم را مرور می کنم که...دو مادر بودند و دو فرزند، مادر موقع همراهی فرزند می گفت: مواظب خودت باش و مادر دگر می گفت: تو را به خدا می سپارم!

خداوندا من هم فرزندم را به تو می سپارم که تو ، بهترین نگهبانی. خدایا مرا یاری رسان تا فرزندم را انسان تربیت کنم، با شأن انسانی. خدایا طعم لذیذ انسانیت را به او بچشان و عاقبت بخیرش کن.

دعای یک مادر برای فرزندش

تا چند ماه پیش تاثیر و گرمی دعای والدین رو تو کارهام حس میکردم.

بصورتی که همه جا میگفتم که اگه هرچی دارم و به هرجا رسیدم و خدا روی خوش داره بهم نشون میده ناشی از این دعای خیره.

فکر کنم شیطون فهمید که چرا نمیتونست منو زمین بزنه. درست از همون ناحیه حالم رو گرفت.

یه دعوای خونوادگی 2ماه پیش به پا شد و از اونروز به بعد (تا الان) دیگه یه سایه دلمردگی و دلگرفتگی رو دل همه اعضای خونواده از همدیگه افتاده.

دقیقا از همونروز هم بد بیاریها و بدشانسی ها به من رو کرده.

دارم سعی میکنم که کاری کنم اون سایه بد رو بتونم از دل پدر و مادرم پاک کنم. ولی مستلزمش اینه که اول دل خودمو پاک کنم.

اگه شما تجربه این کار رو دارید بهم کمک و برام دعا کنید .

آسان شدن گناه!

«این كه می بینی معصیت در نظرت سهل شده، به جهت اموری چند است كه بعضی از آنها را ذكر می كنیم:

اولاً؛ فكر خود را تماماً متوجه به دنیای دنی كرده ای. از این جهت بالمره (بسیار) از نفع و ضرر اخروی غافل شده ای. نمی دانی چه بسیار بسیار منافع و سعادت ابدیه از تو فوت شد و چقدر ضررهای بزرگ به خود زده ای!

ثانیاً؛ نمی دانی كه در هر آنی، در هر جزء از اجزاء بدنت، نعم (نعمتهای) غیر متناهیه، مرحمت از او شده و می شود كه به بیان و بنان، ممكن نیست حصر آنها. با این حال، چگونه نعمت او را در معصیت او صرف می كنی؟

ثالثاً؛ چگونه غافلی از عقوبات سخت او، مگر نمی دانی كه ما بین مرگ و قیامت هزار غصه هست و آسان ترین آنها تلخی جان كندن است. چرا از شداید قیامت، غافلی؟ خلاصه، اینها مختصرنویسی است و این فقراتی كه گفته شد، از هزار یك بیان نشد.»

شیخ العرفا ملا حسینقلی همدانی


باشگاه كاربران تبیان - ارسالی از ارمیای نبی