رسانه گریزی در راه است
پیش از توافق ایران و کشورهای ششگانه، در انتشار خبرهای تکراری از مذاکرات هستهای (برای مثال خبرهایی با این مضمون: پیشرفت داریم اما اختلافها همچنان باقی مانده است) عامل مهمی که مخاطب را پای رسانهها مینشاند، ارزش خبری «حفظ امید» بود زیرا خبرهایی که در مدت دو سال اخیر درباره مذاکرات منتشر میشد عمدتا فاقد اطلاعات تازه و موردنیاز مخاطب بود. با کمی تسامح، خبرها شبیه هم بودند و انتشار دورهای آنها همراه با امیدها و یأسهایی که به صورت نوبتی جابهجا میشدند، به تکرار رسیده بود. در این شرایط – همچنان که گفته شد- عامل مهمی که ارزش خبری ادامه مذاکرات را تامین و مخاطب ایران را برای دنبال کردن رسانهها و جستوجوی خبرهای تازه «وسوسه» میکرد، «حفظ امید» به موفقیت مذاکرات هستهای بود.
اما حالا پس از توافق، عمده رسانهها به ویژه برنامههای خبری صدا و سیما به عنوان فراگیرترین رسانه در ایران، دیگر جذابیت گذشته را برای مخاطبانشان ندارند زیرا مخاطبان پس از چند سال انتظار، از چیزی به نام «وسوسه خبر» تهی شدهاند. وسوسه خبر یعنی اشتیاق مخاطب برای شنیدن یک خبر و تلاش یا انتظار او برای دریافتن اطلاعاتی - هرچند تکراری- از یک موضوع. سرانجام پس از حصول توافق و شادی مردم ایران در خیابانها که نشاندهنده سطح و عمق انتظار آنها برای شنیدن این خبر بود، انگار آنها از وسوسه خبر تهی شدهاند. در خانه ها و در میان خانوادههای ایرانی کمتر از همیشه کانالهای خبری انتخاب میشوند، در تاکسیها، متروها و اتوبوسها کمتر کسی از دیگری سوالی درباره یک موضوع خبری میپرسد و البته تعداد بازدید ها از پر بازدیدترین خبرهای خبرگزاریها و سایت های خبری در ایران در مقایسه با یکی، دو ماه گذشته کاهش قابل توجهی را نشان میدهد.
افزون بر این با تکرار خبرهای مرتبط با موضوعاتی نظیر تخلف ها و فساد های اقتصادی، نوسان قیمت ها در بازار کالا های مختلف، خبرهای سیاسی مربوط به انتخابات آتی مجلس و… به این علت که دربردارنده «حفظ امید» به عنوان یک ارزش خبری نیست و تکرار در آنها خصلت «تخدیری» رسانه ها را بروز میدهد، زمینه های رسانه گریزی مخاطب بیش از پیش فراهم خواهد شد. اگر این مقدمات درست باشد، باید منتظر شیوع یک عارضه ارتباطی به نام «رسانهگریزی» یا «رکود خبری» در جامعه باشیم که احتمالا به زودی بخشهای قابل توجهی از بدنه جامعه را فرا خواهد گرفت اما گسترش احتمالی این عارضه در آستانه برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی ایران، نگران کننده خواهد بود زیرا بی اعتنایی مخاطبان به رسانه ها از یک سو و گسترش شکاف میان بدنه جامعه مدنی و دیگر لایههای مختلف اجتماعی، ظهور و بروز یک انتخابات سالم، با نشاط و پر مشارکت را به مخاطره میاندازد. هرگونه انتخابات سالم و آزادی در هر زمان و مکان، نیازمند نظارت رسانه های اثرگذار و معتبر است.
از این رو با کاهش اثر گذاری رسانه ها در شرایط «رسانهگریزی» و «رکود خبری»، امکان نظارت رسانه ها از دست خواهد رفت زیرا در چنین شرایطی دورزدن و نادیده گرفتن رسانهها برای متخلفان احتمالی در انتخابات «ارزان» تمام میشود. نیاز به توضیح بیشتری ندارد که غفلت از چنین شرایطی میتواند تبعات جبران ناپذیر یا دست کم صعبالعلاجی برای سپهر سیاسی و اجتماعی کشور به دنبال داشته باشد. در چنین وضعیتی است که مدیریت رسانه و مدیریت فضای خبری اهمیت مییابد و دولت تدبیر و امید، به عنوان نهاد حمایتگر رسانه ها و فضای باز اطلاعاتی در ایران، باید با لحاظ تمهیداتی، از بروز نشانه های ورود به این بحران خبری/ رسانهای جلوگیری کند. یکی از پروژه های ممکن دولت برای برون رفت از این وضعیت میتواند برجسته کردن یک موضوع مربوط به سیاست داخلی باشد. طبق این پروژه دولت میتواند با جریان سازی نرم خبری باعث هدایت و ساماندهی افکار عمومی در استفاده از رسانه ها، بر اساس محوریت یک موضوع عمومی مربوط به سیاست داخلی کشور شود. توجه به مطالبات حداکثری جامعه و جریان سازی خبری در این باره افزون بر اینکه موجب تثبیت و تعمیق رابطه مخاطبان با رسانهها میشود، در تقویت سرمایه اجتماعی و به ویژه گسترش اعتماد عمومی ایرانیان به کابینه رییس جمهور حسن روحانی، اثرگذار است.
منبع: مهر (شایان ربیعی)
مطالب مرتبط:
رسانه و افکارعمومی