عوامل پشت پرده ناتوانی جنسی همسران
در سالهای اخیر آمارهای متعددی از سرد مزاجی بانوان منتشر شده است از جمله اینکه بعضی از آمارها در صد بالایی از طلاقهای صورت گرفته را عوامل جنسی عنوان می کنند و این مسئله را به سرد مزاجی افراد از جمله بانوان گره می زنند و در نهایت عدم آموزشهای مناسب مسائل جنسی را عامل بسیاری از طلاقها قلمداد می کنند، اما آیا به نظر شما این موضوع واقعا مربوط به عدم آموزش و سردی است یا عوامل دیگری پشت پرده هستند که ما بی خبریم؟
بگذارید مسئله را جور دیگر بیان کنیم، در سالهای نه چندان دور طلاق امری بسیار مذموم بود و به ندرت کسی پیدا می شد که طلاق گرفته باشد، آن هم دلیل موجهی داشت و قطعا همه عقلا چنین جدایی را لازم و ضروری می دیدند چرا که ممکن است بعضی مواقع جدایی لازم با شد ،لذا در گذشته اگر گسستی هم در خانواده ای به وجود می آمد طبیعی بود، اینجا جا دارد سوالی را مطرح کنیم و آن اینکه به گواهی آمار و ارقام همچنین تجربه بزرگان ما ثابت می کنیم که آمار امروزی گسست خانواده ها طبیعی نیست، تا اینجا همه دکتر ها امر مسئله را قبول دارند و اما متخصصین در دلیل مسئله نظرات متفاوتی دارند، گروهی می گویند عامل اصلی طلاق اعتیاد می باشد و عده ای دخالت خانواده ها را عامل اصلی مشکلات می دانند اما عده کثیری در سالهای اخیر می گویند عامل در صد بالایی از این اتفاقات سرد مزاجی خانمها و عدم آموزش مناسب مسائل زناشوئی است. حال من از گروه آخر سوالم این است مادربزرگها و اجداد ما که دهها سال عاشقانه در کنار هم زیستند و نقاشی زندگی را با خوشبختی رنگ کردند آیا آنها کتاب «رازهایی درباره مردان» خانم باربارادی آنجلیس آمریکایی را مطالعه کرده بودند؟ یا اینکه کتاب «مردان مریخی و زنان ونوسی» جان گری بریتانیایی را خوانده بودند؟ که نه سرد مزاج بودند و نه مشکلات جنسی داشتند. من می توانم قسم یاد کنم که هیچ کدام از این منابع را مطالعه نکرده بودند اما با این وجود زندگی های عاشقانه ای داشتند.
اینکه بسیاری از مشکلات خانواده ها امروزه مشکلات جنسی عاطفی است، شکی نیست اما با کمی دقت در ریشه مسائل لا ینحل خانواده ها علت این مشکلات را غیر از سردی طبیعی و عدم آموزش خواهیم یافت در ذیل به چند مورد از این عوامل اشاره می کنم.
1- دوستی های قبل از ازدواج: خانمی در نامه ای برایم نوشته بود که من مجبورم در دانشگاه چادر نپوشم چون می گویند دهاتی هستی و دخترهایی که مثل من دوست پسر ندارند می گویند امل!! با توجه به سخنان از این دست می توان گفت که ارتباطات نامشروع گسترش یافته است و همین ارتباطات باعث می شود بعد از ازدواج همسر با دوستان قبلی مقایسه شود و در نهایت لذت بی بند و باری های گذشته در دل مان زنده شود و دوباره به سمت دنیای کثیف ارتباط نامشروع کشیده شویم به قول شاعر که می گوید: هر کسی کو دور ماند از اصل خویش***باز جوید روزگار وصل خویش و وقتی همسر دنبال ارتباط نامشروع باشد طبیعتا در خانواده نمی تواند وظایف خود را به جا بیاورد و همین امر باعث سرد شدن خانواده و همسر می گردد.
2- فیلم های مستهجن: مینا از تهران برای مان چنین نوشته است «شوهرم به فیلم های پورنو اعتیاد دارد و انتظار دارد من هم مثل هنر پیشه های فیلم ها باشم اما من چنین روابطی را دوست ندارم چون همیشه فکر می کنم شوهرم در فکر آن خانم هاست و موقع مباشرت با همسرم عذاب می کشم تا زودتر تمام شود...» این نامه بخشی از دهها نامه ای است که به دست مان رسیده و متاسفانه این مسئله نیز مثل ارتباط نامشروع و چه بسا بدتر از آن آتش به خانواده ها می زند.
3- ماهواره: یکی دیگر از عوامل سرد شدن کانون خانواده ها استفاده از شبکه های ماهواره ای است، توضیح مطلب اینکه سودجویان و سوداگران مسائل جنسی با ساختن انواع فیلم ها سعی در متزلزل کردن خانواده ها دارند، در این فیلمها غیرت مرد را تعبیر به سخت گیری می کنند و از مردان بی غیرت به عنوان افراد با کلاس و روشن فکر یاد می شود همچنین سعی در عادی سازی روابط بین افراد نامحرم دارند. این مسائل باعث می شود ارتباطات نامشروع گسترش پیدا کند و به همسر توجهی نشود در نهایت هم فکر کنیم که وی سرد شده است غافل از اینکه با رفتارهای خود احساسش را سرکوب کردیم و کشتیم.
4- وجود چهره های آرایش کرده در خیابانها: این افراد نیز سهم خوبی در سردی روابط زوجین دارند چرا که با انواع آرایش خود را در معرض مقایسه قرار می دهند و افراد نا پاک و چشم چران این اشخاص را با همسران خود مقایسه می کنند و در نهایت نسبت به همسر خود سرد می شوند.
با توجه به مطالب فوق می توان گفت درست است علت اصلی سردی و بی روح بودن زندگی زوجین مسائل جنسی است اما این بی روحی به دلیل عدم آموزش و سردی ذاتی نیست بلکه به خاطر رفتارهای نامشروع زوجین است که خانواده ها را با مشکل مواجه می کند.
حسین وجدانی
بخش خانواده ایرانی تبیان
مطالب مرتبط:
گرم وعاشقانه حتی باوجود نفر سوم
