تبیان، دستیار زندگی
توافق ژنو با بیانیه ای سیاسی تمدید شد اما گویا قرار نیست کسی چیزی از گفتگو های رد و بدل شده بداند اما تجربه و شواهد از موضوعی دیگر حکایت دارند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بندی مخفی از توافق هسته ای+ فیلم


توافق ژنو با بیانیه ای سیاسی تمدید شد اما گویا قرار نیست کسی چیزی از گفتگو های رد و بدل شده بداند اما تجربه  و شواهد از موضوعی دیگر حکایت دارند.

مذاکرات

توافق هسته ای بعد از ماه ها رایزنی نتوانست به سرانجام برسد و مذاکرات روی خوش خود را به مذاکره کنندگان نشان نداد با اینکه فرزندان انقلاب همه سعی و تلاش خود را به کار گرفتند اما زیاده خواهی های غرب این اجازه را نداد تا اینبار هم آنها بتواند از حسن نیت جمهوری اسلامی استفاده کنند. اتفاقی که در ده سال گذشته هم تکرار شده است و غرب با نشان دادن دست چدنی باعث شد صنعت هسته ای ایران اسلامی آنچه باشد که امروز به صورت داخلی پیشرفت چشمگیری را به دست آورده است.

اما حالا که این توافقات آنطور که می بایست به نتیجه نرسیده و یا حتی اگر می رسید یک بند ناگفته از کش و قوس های هسته ای است که در طول این چند ماه با اینکه از سوی رهبری به مسئولین توصیه شد اما تا به حال آنطور که شایسته و بایسته بود، انجام نپذیرفت و جناح های سیاسی چه اصولگرا و چه اصلاح طلب و چه رسانه ها و سایر مرجع های فکری مانند دیگر توصیه های رهبری این موضوع را هم پشت گوش انداختند. رهبری در طول شروع مذاکرات همواره حمایت های بی دریغ خود را از جریان مذاکرات بیان داشتند و حمایت خود را در برابر نقدهای تند و تیز برخی از منتقدان حفظ کردند و البته همواره توصیه های لازم و کاربردی را به تیم مذاکره کننده بیان داشته و مدیریت و هدایت کاملی بر روند کلان مذاکرات داشتند؛ از جمله این توصیه ها جمله طلایی بود که در دیدار دانشجویان و دانش آموزان در تاریخ ١٢ آبان 92 بیان داشتند " همانطور که در مشهد هم گفتم،به مذاکره خوشبین نیستم ولی باذن الله از این مذاکرات ضرری هم نمیکنیم و این تجربه،ظرفیت فکری ملت ما را بالا خواهد برد"

سر خط های توصیه های رهبری در این مدت چند کلمه بوده است؛ یک. سازشکار نبودن و انقلابی بودن تیم مذاکره دو. لزوم حمایت و نه تضعیف تیم مذاکره سوم. خوش بین نبودن اما تلاش برای رسیدن به نتیجه و  چهارم. ایستادن روی پای خود و تکیه به پتانسیل داخلی به جای مذاکرات. کلماتی کلیدی که هر کدام می توانست خط دهی کلی، جریان سازی و برنامه ریزی راهبردی برای ایجاد ظرفیت در افکار عمومی و بالا بردن آن داشته باشد. اگر این امر صورت بپذیرد چه در صورت توافق و چه عدم توافق، مردم بدون توجه به هیچ موج رسانه ای ،جو سازی و جنگ روانی می توانند نسبت به شرایط پیش آمده منطقی فکر کنند، تصمیم بگیرند و تحلیل کنند اما آیا رسانه ها و نهادهای ذی ربط توانستند برنامه ای هدایت شده برای بالا بردن ظرفیت افکار عمومی در این جهت پیاده سازی کنند.

تا آنجا که معلوم است روند مذاکرات هسته ای بیش از اینکه درگیر چنین جریانی باشد درگیر بازی ها و رقابت های سیاسی شده است از طرفی برخی از مرجع های فکری و رسانه های همسو دولت سعی دارند این موضوع را به هر روشی به سرانجام برسانند حتی با گذر از خط قرمزها یا انفعال و از طرف دیگر  بخشی از جریان منتقد دولت گاهی بیش از دلسوزی در این رقابت ها بدون توجه به توصیه های رهبری تنها به تخریب و تضعیف مذاکرات پرداختند.

بالا بردن ظرفیت افکار عمومی در اینباره بیش از ایجاد نگاه درست به معادلات هسته ای، بالا بردن روحیه خود باوری و ما می توانیم در مسئولین و مردم است

آیا در کنار  نقد ها و حمایت ها این گروه ها توانستند موارد زیر را برای افکار عمومی نهادینه سازی کنند یا تنها به رقابت های سیاسی خود پرداختند:

* آیا معنی و ابعاد نرمش قهرمانانه را برای افکار عمومی جا انداخته ایم؟

* آیا حمایت همه جانبه نظام و رهبری از تیم هسته ای و خنثی سازی اتهام مانع تراشی مسئولان بالارتبه در  راه حصول حل مشکلات به خوبی اطلاع رسانی شد؟

* آیا حمایت  و تقویت تیم هسته ای اجرایی شد و نقد ها موثر و مناسب مطرح شد؟

* آیا کارنامه سیاه آمریکا در زمینه انباشت  و استفاده از سلاح هسته ای و فشارهای ناروا به ایران درست پیام سازی و منتقل شد؟

* آیا عوامل خوش بین نبودن به مذاکرات  به خوبی تشریح شد؟

* آیا منتقدان توانستند با رفتار و نقد درست خود را از اتهامات ناروا و سیاست بازی ها مبرا کنند؟

* آیا این پیام که آمریکا از ایران اسلامی می هراسد نه ایران هسته ای و این موضوع که در صورت رفع تحریم های هسته ای باید منتظر اتهامات بیشتر حقوق بشری و تروریستی باشیم برای افکار عمومی به خوبی بیان شده است؟

* آیا تلاش تیم هسته ای در راه رفع موانع  و تبعیت آنان از منویات رهبری به درستی  منعکس شد؟

* آیا توانستیم مزایا و منافع ایران هسته ای و فواید آن  و ارزش ایستادگی برای رسیدن به این نقطه را به مردم  منتقل کنیم؟

* آیا جا انداخته ایم که حصول توافق به معنای رابطه با آمریکا نیست  و آمریکا هنوز هم در جریان مذاکرات دشمنی خود را با ایران ادامه داده است؟

* آیا منطق، ادبیات و رفتار نامحترمانه و زور گویانه  غرب را در برابر رفتار دیپلماتیک طرف های داخلی به مردم نشان داده ایم؟

* آیا توانستیم شمه ای از اطمینان ناپذیری  آمریکا در توافق های گذشته و توافق اخیر در پرداخت اقساط را برای مردم تصویر سازی کنیم؟

* آیا اکنون مردم به خوبی درک کرده اند که چرا نباید سرنوشت مذاکرات به اقتصاد و مشکلات داخلی گره بخورد و  اهمیت خوداتکایی و اقتصاد مقاومتی  در اینباره برای مردم جا افتاده است؟

مذاکرات

کار رسانه ای و عملیاتی در رابطه با هر کدام از این موارد در کنار یکدیگر می توانست جبهه فکری قوی ای در کنار مذاکره کنندگان قرار دهد که با تکیه بر آن برای رسیدن به نتیجه تلاش کنند و با تکیه بر آن در برابر تهدید ها و فشار ها ایستادگی کنند.

اگر علت خوش بین نبودن ها را در گذشته و حال برای مردم تشریح کنیم، زیاده خواهی و زورگویی های غرب را به مردم نشان دهیم و آن را در کنار حمایت های راس نظام و مسئولین از تیم هسته ای قرار دهیم مردم به خوبی متوجه تلاش بدنه نظام اسلامی برای برطرف شدن مسائل می شوند و مقصر اصلی را در صورت عدم توافق خواهدشناخت و درگیر جنگ روانی رسانه های سودجو نخواهند شد.

اگر گروه های منتقد در کنار حمایت از تیم هسته ای به نقد دلسوزانه می پرداختند و در این راه مطابق منطق رهبری حرکت کنند دیگر جایی برای تهمت های ناروا و ترس از دست دادن موقعیت های آینده برای آنان نبود  و تصویر سازی بهتری برای خود می کردند.

اگر پالس های منفی غرب در موضوع مذاکرات را به خوبی پیام رسانی کنیم دیگر مشکلی در درک درست از چیستی مذاکرات، انتظارات نادرست و نگاه اشتباه به ارتباطات به وجود آمده نخواهیم داشت. اگر مردم اثرات  دست چندی و دستکش مخملی را درک کنند دیگر مذاکره را به معنای شروع رابطه نخواهند پنداشت بلکه تنها یک دیپلماسی می انگارند.

اگر مسولان هسته ای به درستی فواید و اثرات هسته ای شدن یا حتی شمه ای از آن را برای مردم ملموس سازند دیگر شاهد انتقادها نمی باشیم و خواهیم دید خود مردم بر ایستادگی بر حقوق هسته ای بیش از پیش پافشاری خواهند کرد و اگر توافق بدی هم صورت گیرد قبل از هر کسی خود آنها اولین منتقد خواهند بود.

حال باید کارهای عقب مانده پیرامون این وظیفه را جبران کنیم، رقابت ها و ترس های نابجا را کنار بگذاریم و بدانیم پتانسیل این جمله طلایی رهبری" بالا بردن ظرفیت افکار عمومی" خود چندین هزار برابر سانتیرفیوژها می باشد و در آینده به کار خواهد آمد

اگر مردم اهمیت اقتصاد مقاومتی را بدانند و  بدانند مذاکرات تنها راه و راه اصلی رفع مشکلات نیست دیگر با بسیاری از انتقادها و انتظارات مواجه نخواهیم شد راه حل های دیگر رونق بهتری خواهد یافت.

اما در این یکسال کدام یک از موارد بالا به درستی  برای افکار عمومی اقناع سازی شده است این یکسال به واقع  پتانسیل بالابردن ظرفیت افکار عمومی به هدر رفته است اما هنوز دیر نشده و ما در این عرصه و عرصه های دیگر داخلی و خارجی ظرفیت سازی های بسیاری را پیش رو داریم که باید برای آن کاری انجام دهیم.

رهبری فرمودند به اذن الله از این مذاکرات ضرری نخواهیم کرد اما وقتی ما کاری نکردیم که مردم این ضرر نکردن را درک و حس نکنند بعد ها باید ساعت ها کار رسانه ای کنیم تا منفعلانه  ذهن های ناآگاه و تحت تاثیر جنگ روانی  رسانه های سود جو را توجیه کنیم.

سوال دیگر این است که به جز افکار عمومی داخلی برای افکار عمومی خارج از کشور در این یکسال و قبل از آن چه کردیم در بزنگاه هایی که همواره غرب سعی داشته تا  ایران را کشوری نافی حقوق بشر و حامی تروریسم قلمداد کند آیا توانسته ایم ذهن ملت ها را روشن و با خود همراه کنیم. آیا توانستیم ارزش های بین المللی انقلاب را ترویج دهیم تا این روزها و در آینده بتوانیم از این بیداری استفاده کنیم، در این زمینه شبکه های بین المللی سیما تاثیرهایی داشتند که جا دارد با هماهنگی نهادهای مسئول دیگر تلاش بیشتری صورت گیرد.

بالا بردن ظرفیت افکار عمومی در اینباره بیش از ایجاد نگاه درست به معادلات هسته ای، بالا بردن روحیه خود باوری و ما می توانیم در مسئولین و مردم است.

حال باید کارهای عقب مانده پیرامون این وظیفه را جبران کنیم، رقابت ها و ترس های نابجا را کنار بگذاریم  و بدانیم پتانسیل این جمله طلایی رهبری" بالا بردن ظرفیت افکار عمومی" خود چندین هزار برابر سانتیرفیوژها می باشد و در آینده به کار خواهد آمد.

  • بیانات رهبری در دیدار دانشجویان بیانات رهبری در دیدار دانشجویان
  • امیر رضوانی

    بخش سیاست تبیان


    مطالب مرتبط:

    ظریف از فیس بوک به تبیان آمد

    واکنش های بین المللی به تمدید مذاکرات

    مذاکرات هسته ای به کجا می رسد؟