تبیان، دستیار زندگی
دلایلی را که در پاسخ به سؤالاتی که از ما پرسیده می شود می دهیم، استدلال نام دارد، در دل هر استدلال چند قضیه وجود دارد، به مرکّب تامّی که قابل صدق وکذب باشد قضیه می گویند. ...
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : رضا هاشمی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

جایگاه قضیه در استدلال و اقسام آن

اهداف کلی:

هدف از ارائه این بخش این است که دانش آموز:

1- معنا و مفهوم قضیه را بشناسد.
2- با معنا و مفهوم استدلال آشنا شود.
3-  با واژه ها و اصطلاحات این مبحث آشنا شود.

چکیده:

دلایلی را که در جواب به سوالاتی که از ما پرسیده می شود می دهیم، استدلال نام دارد، در دل هر استدلال چند قضیه وجود دارد، به مرکّب تامّی که قابل صدق و کذب باشد قضیه می گویند.

استدلال:

منطق استدلال، مهم ترین بخش منطق است و به همین جهت منطق را به دانش استنتاج ها تعریف کرده اند. استدلال یک جریان فکری است که در این جریان ذهن از تصدیق یا تصدیق های پیشین (مقدمات) به تصدیقی جدید (نتیجه) دست می یابد. اگر به محاورات و گفتگوهای روزمره خود از کودکی تا به الان خوب بیندیشید متوجّه خواهید شد که از استدلال زیاد استفاده می کنید، به عنوان مثال: قطعاً پدر، مادر، معلّم، دوست، فامیل و... این سوالات را از شما پرسیده اند:

چرا کتاب خواندن را دوست داری؟
در آینده چرا می خواهی نویسنده شوی؟
چرا به مدرسه دیر آمدی؟
چرا درس نمی خوانی؟

و هزاران سوال مشابه دیگر که افراد مختلفی هر روز به طرق گوناگون از ما می پرسند و ما نیز به هریک از آن ها پاسخی می دهیم، به دلایلی که درجواب به این پرسش ها می دهیم استدلال می گویند. استدلال مانند تعریف یک قسم از تفکر و قدرت فطری است که خداوند به انسان عطا فرموده است که حتی بدون آن که متوجه باشد آن را به کار می گیرد.

با این که استدلال فعالیت طبیعی ذهن است، امّا گاهی در فرایند دلیل آوردن اشتباهاتی رخ می دهد که با شناخت دقیق ماهیت و اجزای استدلال می توان از اشتباهات کاست، هر استدلال ترکیبی از حداقل دو قضیه که با رعایت شرایطی به قضیه دیگری منجر می شود که قضیه به دست آمده را نتیجه استدلال می گویند، در واقع قضایا تشکیل دهنده اجزای یک استدلال هستند.

قضیه:

در مباحث گذشته دانستیم که علم و ادراک انسان به دو دسته تصور و تصدیق تقسیم می شود و دانستیم که نام دیگر تصدیق (قضیه) است.

عبارت های (ارسطو و افلاطون، حکیم اند)، (برف سفید است)، (اگر این عدد زوج است پس بر 2 قابل تقسیم است)، (اگر خورشید طلوع کند، روز است)، (ربا حرام است)، (آهن فلز است)، (عدالت پسندیده است)، (دروغگو مورد اعتماد نیست)، (بخیل شریف نیست)، همگی قضیه هستند.

محتوای قضایا ممکن است از راه های گوناگونی چون احساس، تجربه، حدس علمی و قرارداد به دست آید، اما با وجود این تفاوت ها هنگامی که در قالب استدلال به کار می روند باید از ضوابط و قوانین معین منطقی پیروی کنند.

بدین ترتیب می توان گفت قضیه عبارت است از:

الفاظ و کلمات مرکّبی که روی هم رفته یک جمله با معنی را می سازند و در باره چیزی خبر می دهند و می توان راجع به درست یا غلط بودن آن ها سخن گفت، یعنی می توان آن را به نحو معنا دار صادق یا کاذب دانست، به عنوان مثال جمله (الف، ب است) صرف نظر از این که (الف) و (ب) چه مدلولی داشته باشند یک قضیه است چراکه این جمله نسبت (ب) بودن (الف) را بیان می کند به گونه ایی که می توان به نحو معنا داری از صادق یا کاذب بودن آن سوال کرد و پرسید:

آیا (الف، ب است) صادق است یا کاذب؟ درحالیکه جملاتی از قبیل: (کاشکی زمستان سرد نبود) یا (خدایا بیمارم را شفا بده)، (این کتاب را به من بده) مبین نسبت خبری نیستند بلکه صرفا آرزو، دعا و درخواستی را بیان می کنند و لذا سوال از صدق و کذب چنین جملاتی، سوال معنا داری نخواهد بود، پس قضیه به اصطلاح منطقیون باید دارای همه شرایط زیر باشد:

لفظ مرکب تامُ معنا دار که احتمال صدق و کذب داشته باشد.

طبق تعریف فوق، قضیه، معادل جمله نیست؛ چراکه قضیه شامل جملات بی معنا و یا جملات معنا دار انشائی نیست؛ در حالی که جمله اعم است از جملات بی معنا و با معنای خبری و انشائی.


مرکز یادگیری سایت تبیان - نویسنده: رضا هاشمی

تنظیم: مریم فروزان کیا