تبیان، دستیار زندگی
مسعود ده نمکی دیگر یک پدیده نیست، استثناء است. با جهش غیر قابل وصفی در سینما و تلویزیون پیشرفت کرده و حالا خودش ستاره فیلم و سریال هایش شده. خودِ خودش.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : منیژه خسروی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

رازهای مسعود ده نمکی


مسعود ده نمکی دیگر یک پدیده نیست، استثناء است. با جهش غیر قابل وصفی در سینما و تلویزیون پیشرفت کرده و حالا خودش ستاره فیلم و سریال هایش شده. خودِ خودش.

رازهای مسعود ده نمکی

تازه ترین ساخته اش فیلم – مجموعه «معراجی ها» است که هم اکران موفقی داشت و هم روی آنتن پربیننده شده. ده نمکی اما هیچ گاه از حاشیه جدا نبوده ؛ خواسته یا ناخواسته. او زمینه فعالیت مطبوعاتی دارد؛ «جبهه» و «شلمچه» اش جریان ساز و پرتیراژ بوده و می داند خیلی وقت ها برای رسیدن به موفقیت جنجال و حاشیه کمک حال خوبی است.

اما مگر حاشیه و هیاهو چند بار جواب می دهد؟

دو مستند ساخت که هر دو به طرز عجیبی دست به دست می شدند. وقتی پشت نخستین فیلم بلندش ایستاد کسی او را جدی نمی گرفت. در جشنواره فیلم فجر اما در میان بهت همگان «اخراجی ها» رقیبان قدر را کنار زد و فراتر ازنام های مطرح در صدر آرا مردمی ایستاد. باز هم کسی او را جدی نگرفت. فیلم اکران شد و رکورد زد. بعد از سراغ سری دو و سه «اخراجی ها» رفت. این بار هم در گیشه موفق بود. منتقدان هر چه قدر از منظر فنی این سه گانه را تحلیل و نقاط ضعف شان را گوشزد کردند ، مخاطب گوشش بدهکار نبود و باز هم برای دیدن حاجی گرینف و رفقا صف کشیدند.

«رسوایی» هم با وجود سوژه جدی و تلخش مردم را به سینما کشاند. با این حال اوج رازآلود بودن ده نمکی به فیلم «معراجی ها» بر می گردد. او ابتدا به قصد ساخت سریال پشت دوربین ایستاد. در ادامه اما دید که بخش های مربوط به دوران جنگ قابلیت تبدیل به اثری مجزا دارد پس یک نسخه سینمایی از دل آن بیرون کشید و روانه اکران کرد.

نزدیکان ده نمکی مدام هشدار می دادند که این ریسک را نکن. فیلم جدی است؛ فضای آن با سه گانه «اخراجی ها» متفاوت است، بازیگر مطرح ندارد، از بایرام و مجید و دیگران خبری نیست ....او کار خودش را کرد و موفق بود. با هیچ متر و معیاری جور در نمی آید که «معراجی ها» بدون سوپراستار فروش معدل شش میلیاردی را تجربه کند. نسخه تلویزیونی آن هم با استقبال مواجه شده و از جمله سریال های پربیننده است.

راز موفقیت ده نمکی چیز دیگری است. او به سلیقه مخاطب دست یافته و بر اساس همان فیلم می سازد. حرفش را رو می زند و حتی كلی شعار قاطی اش می كند اما مخاطب پس نمی زند و با آن «حال» می كند. خوب و بدش مورد بحث ما نیست

مسعود ده نمکی رگ خواب مخاطب را می داند

بلد است کی ، کجا و چه خوراکی تجویز کند که باب طبع شان باشد. زمانی که مطبوعات در دایره تنگ تری فعالیت می کردند سرمقاله های آتشین چاپ می کرد و حرف دل مردم را می زد. مردم نیز استقبال بالایی از مجلاتش داشتند.

سراغ مستند که رفت «فقر و فحشا» و «کدام استقلال کدام پیروزی» را ساخت. یعنی می دانست تب فوتبال و معضل فقر و خود فروشی مبتلا به کل کشور در آن سال ها است. در «اخراجی ها» روی دیگری از جبهه را نشان داد و در«رسوایی» روحانیت را از منظری دیگر تعریف کرد. حالا هم در «معراجی ها» دو فکر متضاد را روبروی هم قرار داده و با وصل کردن اتفاقات امروز به دوران جنگ لحظات ملتهبی برای بیننده رقم زده . او اما به هر دو دیدگاه حق می دهد؛ جوری سریالش را پیش برده که مخاطب نسبت به آن یکی فکر مخالف، احساس نفرت نکند.

اگر قشر به اصطلاح روشنفکر دانشجویان یک بچه لوس ( علی صادقی ) دارد ، در میان بسیجی ها هم یک آدم ساده لوح ( امیر نوری) می بینیم. اگر بچه های بسیج دانشگاه در ستایش تدفین شهدای گمنام صاحب دفاعیه هستند، ده نمکی نظر مخالفان را نیز بیان کرده.

او ابایی ندارد که نماینده ولی فقیه در سازمان بسیج به تصویر کاریکاتورگونه نماینده این قشر ( امیر نوری) اعتراض کند. حالا دیگر مثل 10 سال قبل جواب های را با هوی نمی دهد. از همین منظر در برابر انتقاد اندیشه فولادوند و کارن همایون فر به خاطر استفاده از ترانه و موسیقی آن ها که از فیلم «طهران تهران» عاریت اعتراض ندارد و وارد مباجثه ژورنالیستی نمی شود.

او سرش به کار خود گرم شده بتازگی پروانه ساخت فیلم جدیدش«رسوایی2» را دریافت كرده ، فیلمی كه البته نام «همشهری ها» را هم با خود یدك می كشد. در واقع ده نمكی در این كار از الگوی فیلم های دنباله دار هالیودی پیروی كرده و در ذیل عنوان اصلی فیلمش كه «رسوایی» است عنوان فرعی« همشهری ها» هم انتخاب كرده است. اما نكته قابل شباهت نعل به نعل لگوی فیلم جدید به لگوی روزنامه «همشهری» است. او با هوش تر از این است که اجازه مسولان موسسه همشهری را نگرفته باشد وگرنه تا الان خبر اعتراض مسولان این موسسه هم رسانه ای شده بود.

رانت پنهان و آشکار

منتقدان می گویند مسعود ده نمکی از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و تلویزیون طبق یک حکم نانوشته اجازه دارد به برخی خطوط قرمز ورود کند. آدم های لات را ببرد وسط میدان جنگ و پشت خاکریز ، تصویر اغواگر یک دختر را در «رسوایی» ترسیم کند و حالا در سریال «معراجی ها » شوخی و جدی به این و آن نیش بزند. ارجاعات آثار ده نمکی و بویژه «معراجی ها» واضح است و با کمی دقت می توان ضمیر مورد اشاره او را پیدا کرد. با این تفاوت که او در سریالش زبانی طنز انتخاب کرده و شوخی شوخی متلکش را به سیاسیون می پراند. نه فقط سیاسیون كه به سیاست بازها هم نقد دارد حال می خواهد استاد دانشگاه باشد یا یك بسیجی ساده لوح.

منتقدان می گویند مسعود ده نمکی از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و تلویزیون طبق یک حکم نانوشته اجازه دارد به برخی خطوط قرمز ورود کند. آدم های لات را ببرد وسط میدان جنگ و پشت خاکریز ، تصویر اغواگر یک دختر را در «رسوایی» ترسیم کند و حالا در سریال «معراجی ها » شوخی و جدی به این و آن نیش بزند

در این شکی نیست که ده نمکی از حوزه اختیار عمل مطلوبی برای بیان داستانش برخوردار است. این را از جنس شوخی های سیاسی و حتی نامتعارف تلویزیونی می توان فهمید. منتهی این فقط مسعود ده نمکی نیست که اجازه جابجایی خطوط قرمز را دارد. دیگران هم دارند ولی یا به قدری زیاده روی کرده اند که داد همه در آمده یا نتوانسته اند بخوبی از آن استفاده کنند.

راز موفقیت ده نمکی چیز دیگری است

او به سلیقه مخاطب دست یافته و بر اساس همان فیلم می سازد. حرفش را رو می زند و حتی كلی شعار قاطی اش می كند اما مخاطب پس نمی زند و با آن «حال» می كند. خوب و بدش مورد بحث ما نیست. خیلی ها خواسته اند این راه را بروند اما موفق نبوده اند. حال چطور ده نمکی از دل جوک و شوخی و حرف های روزمره مردم فیلم و سریال پرمخاطب می سازد و رمز و راز این موفقیت رشک برانگیز چیست سوالی است که خود ده نمکی هم جواب قانع کننده ای به آن نداده.

حاتمی کیا چندی پیش گفته بود تحلیلگران باید تحقیق کنند تا بفهمند راز موفقیت فیلم های ده نمکی چیست؟ این مخاطب میلیونی از كجا می آید؟

ده نمکی

مسعود ده نمكی این روزها خیلی آرام است؛ از عصبیت همیشگی اش خبری نیست این در برنامه «بعضیا» بخوبی مشهود بود. بخشی از پاسخ های او به علی ضیا را بخوانید شاید رمز موفقیت ده نمكی از دلش هویدا شود:

- خیلی‌ها از امکانات دولتی استفاده می‌کنند، از بانک‌ یا جاهایی که به نوعی به سیاستمدارها وصل است پول می‌گیرند و فیلم می‌سازند. جریان دولتی هم از برخی فیلمسازان حمایت می‌کند. گرچه کار فرهنگی هزینه بر است اما باید خودگردان باشد. تا یک فیلمساز خودش اثرش را تعریف کند نه اینکه آن را متناسب با خواسته کسانی که از آنها سرمایه گرفته فیلم بسازد. یا اینکه درباره من که فیلم‌هایی با نگاه سیاسی می‌سازم، سرمایه گذارها مذاکره کنند و بعد از توافقات دست به سرمایه گذاری بزنند.

- من سعی می‌کنم حرفی بزنم که دیگران نمی‌زنند. من به حرفی که دیگران نمی‌زنند اعتقاد دارم. اگر کسی اعتقاد نداشته باشد اثرش در نمی‌آید. چرا که کارهای اعتقادی سفارشی نیست. بنابراین محصولی که می‌خواهند از آن در نمی‌آید حتی اگر پول خرج کنند کار ضد جنگ می‌شود چون طرف اعتقاد نداشته است. احساس کردم فیلم‌هایی که باید را کسی نمی‌سازد. به خودم گفتم کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من.

- من همیشه اول دکمه می‌گیرم بعد لباس میدوزم؛ اول ایده اولیه را خلق می‌کنم و بعد بر اساس آن قصه را طراحی می‌کنم. مثل این ایده یک خطی که یک روحانی عارف داریم که به فردی کمک می‌کند منحرف نشود. من این را دارم بعد برایش داستان می‌نویسم. سرمقاله هم همینطور است، یک سرمقاله نوشته می‌شد و دیگر مطالب مثل گزارش، گفتگو، کاریکاتور و... حول محور آن جلو می‌رفت.

- تجربه ثابت کرده است اگر از دنیا فرار کنی دنیا به سمتت می‌آید. اگر از شهرت فرار کنی شهرت به سمتت می‌آید. خیلی‌ها دنبال این هستند که من چه می‌کنم که آثارم جنجالی می‌شود؟! به خدا من کاری نمی‌کنم. حتی معمولا از آمدن به برنامه‌ها هم عذرخواهی می‌کنم و در رودربایستی مجبور می‌شوم بیایم.

منیژه خسروی

بخش سینما و تلویزیون تبیان


مطالب مرتبط:

ده نمکی کلا راحت است!