سر پیری معرکه بگیرید!
همه میدانیم که سالمندان عزیزند و چشم و چراغ خانههای ما هستند، همه به این فرهنگ بومی که احترام سالمندان واجب است معتقدیم، همه باور داریم که وجودشان، مغتنم است و اگر روزی از دستشان بدهیم، جامه میدریم و مجلس ختم میگیریم و روزها و شبها گریه میکنیم اما ...
تا وقتی هستند گویی آنها را نمیبینیم، سالمندان در خانههای ما عزیزند تا وقتی به عنوان مهمان بیایند و بروند و اگر روزی نیازشان را به خودمان ببینیم، دلخور میشویم، تحملمان کم میشود، از یاد میبریم نیازهایی را که آنها برآورده کردهاند و حالا طلبکار ما هستند و موظفیم بدهیشان را بپردازیم آن هم نه با غیظ که با عشق اما با آنها چه کینم؟
مقابله با حس تنهایی در سالمندان
برای مقابله با حس تنهایی در سالمندان باید از شیوه های مشاوره شناختی با فرد، آموزش جامعه به منظور تغییر نگرش نسبت به کهولت ، و دارو درمانی استفاده کرد. سالمندان منبعی از تجارب و خاطرات تلخ و شیرین گذشته هستند که نباید بلا استفاده باقی بمانند. رویکرد داستان گویی و نقل تجارب و خاطرات گذشته توسط سالمندان، علاوه بر اینکه نسل حاضر را در جریان وقایع موثق گذشته قرار می دهد، موجب می شود سالمندان در جامعه نقش شایسته و به حقی برای خود به دست آورند.
نیاز به سخن گفتن و مستمع داشتن در انسان بسیار نیرومند است، زیرا بخش عمده حمایت های روانی انسان از طریق تعاملات کلامی با دیگران تأمین می شود.
الزایمر(کندی در سخن گفتن و فراموشی) مستمعان خود را از دست می دهند و جامعه کمتر با آنها به گفت و شنود می پردازد.
مهمترین ویژگی دوره سالمندی تنهایی و احساس تنهایی است. مرد یا زنی که در چرخه زندگی، خانه خود را تنها آشیانهای خالی میبیند، نیاز به ازدواج دارد؛ چراکه پیامد این احساس تنهایی افسردگی است و حتی در شرایطی به مرحله خودکشی میرسد
اما داستان تنهایی در این ایام از زمانی آغاز میشود که فرد، همسر خود را از دست میدهد. مواجهه با این تنهایی و تحمل رنج آن شاید در روزها و ماههای اول راحتتر باشد؛ زیرا فرزندان، نوهها، دوستان و آشنایان طبق سنت و فرهنگ پسندیده قدیمی فرد را تنها نمیگذارند. اما به هر حال هرکس بعد از گذشت مدتی به سر کار و زندگی خود برمیگردد و سرانجام فرد داغدیده تنها میشود در این صورت بیشک حضور یک شریک و همدم در این سالها، رنج زیستن را کمتر میكند و انگیزهای است برای ادامه زندگی.
شاید وقتی ازدواج یک سالمند را در دهه 60 می شنیدیم تعجب می کردیم چرا که در آن دهه فرهنگ ازدواج آن هم در تمامی سنین بزرگسالی آن طور که باید و شاید مطرح نبود.
دلشان می گیرد از تنهایی و هیچ نمیگویند و فكر میكنند اگر جوانتر بودند می توانستند نیاز به یك همدم و مونس را بیان كنند و درحالحاضر از بیان آن هم ناتوانند و از ترس پیامدهای آن نمیتوانند به زبان بیاورند اما واقعیت این است كه نمیتوان از كنار نیاز آنها به یک هم صحبت بهراحتی گذشت. شاهد مدعایمان زنی كه ركورد زنگ زدن به اورژانس را داشت و وقتی كه مسئولان و پرستاران اورژانس مراجعه میكردند می دیدند كه زن درد جسمانی ندارد و فقط برای رفع تنهایی و حرف زدن با كسی زنگ زده است. ازدواج زنان و مردانی كه یك پله از میانسالی گذشته و وارد برهه سالمندی شدهاند را تقریبا همه ما دیدهایم. چند سریال هم در این مورد ساخته شده اما هنوز همان باور همیشگی و قدیمی با كمی تعدیل در جامعه وجود دارد كه پیرمرد و پیرزن را چه به ازدواج؟! اما میتوان امیدوار بود كه حضور مددکاران اجتماعی با آموزش قبلی در منزل سالمندان، برای صحبتهای رودررو و آموزش و آگاهسازی و بسترسازی سالمندان، میتواند راهکاری باشد تا زنان و مردان سالمند آشیانه تنهایی خود را با مشارکت و همدلی پر کنند. شاید اهمیت این موضوع بود كه مسئولان به فكر برگزاری نشست «ازدواج سالمندی؛ افتادند.ازدواج سالمندی نوعی تابوشکنی و درنوردیدن خط قرمزهاست باتوجه به اینکه ازدواج سنت اسلامی و ملی است اما ازدواج سالمندی نوعی تابوشکنی و درنوردیدن خط قرمزها محسوب میشود.ساختارهای اجتماعی و فرهنگی جامعه ما تاکنون چنین موضوعی را برنتابیده و در تقابل با ساختارهای اجتماعی است. ارزشها و هنجارهای جامعه ما این اجازه را به مرد سالمند داده است که ازدواج کند. حتی خانواده نیز این نیاز را برای مرد سالمند حس میکنند، اما زن سالمند نمیتواند و حتی اگر میل به ازدواج مجدد داشته باشد، هرگز جرئت و جسارت مطرح کردن آن را ندارد.
دلشان می گیرد از تنهایی و هیچ نمیگویند و فكر میكنند اگر جوانتر بودند می توانستند نیاز به یك همدم و مونس را بیان كنند و درحالحاضر از بیان آن هم ناتوانند و از ترس پیامدهای آن نمیتوانند به زبان بیاورند اما واقعیت این است كه نمیتوان از كنار نیاز آنها به یک هم صحبت بهراحتی گذشت
مهمترین ویژگی دوره سالمندی تنهایی و احساس تنهایی است. مرد یا زنی که در چرخه زندگی، خانه خود را تنها آشیانهای خالی میبیند، نیاز به ازدواج دارد؛ چراکه پیامد این احساس تنهایی افسردگی است و حتی در شرایطی به مرحله خودکشی میرسد. در ازدواج سالمندی نباید صرفاً به مساله ارتباط جنسی توجه کرد اصلا عادت كردهایم كه همه مسائل را به نوعی به مسائل جنسی ربط دهیم مخصوصا اینكه مساله ازدواج سالمندی پیش می آید در ذهنمان این موضوع شكل می گیرد اما در ازدواج سالمندی نباید صرفاً به مساله ارتباط جنسی توجه کردبلکه این ازدواج پاسخ به نیاز عاطفی و روحی زنان و مردان سالمند است. بیشترین هدف ازدواج سالمندی پاسخ به همین نیاز است. .
ضرورت تبلیغ و فرهنگ سازی
نکته آخری که باید به آن اشاره کرد این است که این امر نیاز به فرهنگ سازی و تبلیغ دارد و برای کمک به سلامت روانی و جسمی سالمندان بسیار لازم و ضروری ست. البته باید در کنار آن کانون هایی نیز وجود داشته باشند که این رویه را سرعت ببخشند با معرفی افراد سالمند به یکدیگر به خصوص معرفی زنان سالمند ما که نسبت به مردان با موانع بیش تری مواجه اند و خودشان نمی توانند مستقیم اقدام به این کار کنند. باید در این کانون ها مشاورانی حضور داشته باشند که افراد بدون مراجعه به فرزندان و آشنایان شان با مشاوره و راهنمایی این کارشناسان و با در نظر گرفتن تمام جوانب به یکدیگر معرفی شوند و زندگی سالم تری را در پیش بگیرند.
منابع : به دخت / تابناک / وبلاگ مددکاری اجتماعی / آکا ایران