محدودیت های ارتباطی
هر وسیله ای در ابتدای آمدنش اما و اگرهای زیادی را به دنبال دارد. اینکه استفاده از آن خوب است یا بد؟ چه مضرات یا فوایدی دارد؟ و خلاصه اینکه هر تکنولوژی جدیدی بخاطر ناشناخته بودنش نگرانی هایی را به دنبال می آورد.
بهانه جدید طرفداران محدود و مسدودسازی فضای مجازی برای فیلترکردن شبکههایی مانند وایبر و واتس آپ، به طور ویژه به «انتشار گسترده محتوای مجرمانه» اشاره میکند.
اینکه شبکه های اجتماعی برای عده ای به عنوان دستاویزی برای انجام کارهای مجرمانه و خلاف اصول و ارزش های ما تبدیل شده شکی نیست و باید برای حل این معضل به دنبال راه حل بود. اما در نظر گرفتن نکاتی هم خالی از لطف نیست.
بررسیها نشان می دهد که درصد بسیار پایینی از کاربران ایرانی (در حد 2 تا 3 درصد، بر اساس بررسی وزارت ورزش و جوانان) به دنبال مطالب خلاف عفت عمومی در اینترنت هستند.
بد نیست اگر موافقان فیلترینگ یک بار تفاوت ابزار با ابزار و رسانه با رسانه را مشخص کنند و مثلا بگویند فرق اینترنت و ابزارهای شبکه اجتماعی با کتاب و دستگاه چاپ چیست به این ترتیب میتوان فهمید که چرا بنیانگذار انقلاب در مواجهه با موضوعی مثل اهانت سلمان رشدی به پیامبر اعظم (ص) فتوای کتاب سوزی یا بستن چاپخانهها و کتابفروشیها ندارد و تکفیر، دامن نویسنده را گرفت. در این مورد نیز آیا مسدودسازی وایبر یا تانگو راه شیطنت معاندان را میبندد؟
دنبال کردن زنجیرهای که به انتشار محتوای مجرمانه میپردازد برای مسئولین قوه قضائیه ساده است. به نظر میرسد به جای مسدودسازی شبکههای اجتماعی، میتوان با انتشار اطلاعیههایی، عواقب انتشار این مطالب را به کاربران گوشزد کرد تا آنان که ناخواسته و از سر ناآگاهی با این شیطنتها همراه میشوند، اطلاع بیابند و بعد، همان گونه که در قانون هم پیشبینی شده، میتوان با متخلفان برخورد کرد. همانگونه که اگر کسی با بلندگو کفر بگوید، گوینده را مجازات میکنند و خورد کردن یا از کار انداختن بلندگو، روشی نیست که عقلا آن را تایید کنند.
انسداد وایبر و تانگو، ورود دوباره به چرخه باطل دیگری است. یک شبکه را میبندیم و شبکهای دیگر سربرمی آورد که در مقابل فیلترینگ و کنترل مستحکمتر است. در عین حال کاربران، با ابزارهای دور زدن فیلتر، باز هم وایبر و واتساپ را در دسترس دارند و این، یعنی صدور حکمی که به راحتی نقض میشود و حرمت دستگاه قضا و احکامش را میشکند.
دکتر احسان پوری پژوهشگر حوزه رسانههای اجتماعی : قطعا مخابرات از لحاظ اقتصادی با آمدن یکسری از اپلیکیشها ضرر کرده است و امروزه خیلی از پیامها و ارتباطات از طریق وایبر و امثال آن صورت میگیرد که استفاده از هر کدام مبتنی بر استفاده از اینترنت است و هزینه کمی را برای مخاطب دارد که از نظر اقتصادی ضرر هنگفتی به سیستم ارتباطی ما وارد کرده است اما آیا ما جایگزینی برای این ابزار ارتباطی داریم؟
در شرایط فعلی نمیتوان از راه فیلترینگ با شبکه های اجتماعی مبارزه کرد. در زمان گذشته این موضوع درباره ماهواره ها اتفاق افتاد. اقداماتی که برای جمع آوری ماهواره ها بود، نتیجه ای در بر نداشت و هنوز هم دیش های ماهواره بر پشت بام منازل دیده می شوند
اگر ما امروز وایبر را فیلتر کنیم، جایگزین آن چه ابزاری را می خواهیم ارائه دهیم؟ آیا هدف بستن این تکنولوژی است یا نظارت بر این فضا؟ شاید نظارت موردی نداشته باشد اما قطعا فیلتر کردن تبعات خودش را خواهد داشت.
اگر اینترنت پر سرعت در اختیار داشته باشیم و اپلیکیشنی نیز داشته باشیم که کار وایبر را انجام دهد، مطمئنا گرایش به سمت آن بیشتر خواهد بود.
یک گزینه و پیشنهاد دیگر به کاربرمان بدهیم و سپس وایبر را از او بگیریم. اگر امروز وایبر را بگیریم و گزینه و جایگزین دیگری هم نداشته باشیم انواع تکنولوژی ها و اپلیکیشن های دیگری وجود دارند که از وایبر قویتر و بهتر است و جای آن را میتوانند بگیرند.
تاکنون با هر مورد برخورد کردیم نتیجه معکوس گرفتیم، از ویدئو، ماهواره و شبکههای اجتماعی گرفته تا اپلیکیشنهای مبتنی بر موبایل. ما تاکنون از برخوردهای قهرآمیز جواب مثبتی نگرفتهایم که بخواهیم ادامه دهیم.
متاسفانه ضعفی که در حال حاضر وجود دارد بیشتر در بحث آموزش است، ما آموزش استفاده از این ابزار را نیز به کاربرمان نمی دهیم.
ابزارهای ارتباطی به خودی خود خوب یا بد نیستند بلکه نوع استفاده و کاربر است که خوب و بد بودن آنها را تعریف می کند. تکنولوژی هم فرصت است و هم تهدید .
شبکههای اجتماعی یا اپلیکیشنهای اجتماعی مبتنی بر موبایل مثل وایبر و امثال آن، باعث شدند که ارتباطات از این تکنولوژی همراه استفاده بیشتری کند و ارتباطات شبکهای و اجتماعی توسط این وسیله ارتباطی نیز شکل بگیرد؛ بنابراین این ابزارها تسهیلگر فضای ارتباطی بودند.
مهاجرت به سمت شبکههای اجتماعی جدید
علیاصغر محکی مدیرکل سازمان مطالعات فرهنگی - اجتماعی شهرداری تهران میگوید: به محض اینکه یکی از مقامات قضایی سخنانی در زمینه مسدود شدن وایبر و واتساپ مطرح کرد، مهاجرت غیربرنامهریزی شدهای به سمت شبکههای اجتماعی جدید راه افتاد.
اگر ما به مختصات و نیازهای جامعه خود توجه نکنیم و صرفا به آنچه در غرب درباره سواد رسانهای و پروتکلهای یونسکو و سازمان ملل مطرح میشود، اکتفا کنیم شاید نتوانیم راه به جایی ببریم. اگر رویکردهایی که جامعه ما در زمینه سواد رسانهای دارد دستهبندی شود میبینیم که ما معمولا یک رویکرد سلبی، قهری و انسدادی و یک رویکرد با تأکید بر فرهنگسازی و آموزش داریم.
تنگنای ارتباطی
جلال خوش چهره، روزنامه نگار معتقد است: با فیلترینگ شبکه های اجتماعی نمی توان از دسترسی مردم به آن ها جلوگیری کرد. من براین باورم در شرایط فعلی نمیتوان از راه فیلترینگ با شبکه های اجتماعی مبارزه کرد. در زمان گذشته این موضوع درباره ماهواره ها اتفاق افتاد. اقداماتی که برای جمع آوری ماهواره ها همراه بود، نتیجه ای در بر نداشت و هنوز هم دیش های ماهواره بر پشت بام منازل دیده می شوند.
به نظر من افزایش محدودیتها چاره حل مشکلات نیست. گاهی با اقدامات دایره جرم آنقدر بسته می شود که کوچکترین عملی مجرمانه محسوب می شود. من فکر می کنم چنین فضایی نباید در جامعه نهادینه شود.
مردم نباید احساس کنند در فضای بسته اجتماعی زندگی کرده و دایره ارتباطات آن ها تنگ میشود من بر این باورم که اگر مسئولان قرار است چنین سیاست هایی را اتخاذ کنند باید همه عواقب آن را بسنجند.
رواج مطالب توهین آمیز به ساحت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران امام خمینی (ره) اقدامی مشکوک و توطئه آمیز است. پیش تر از رواج مطالب توهین آمیز به دکتر شریعتی و برخی چهره های دیگر نیز شاهد بوده ایم. به نظر من این اقدامات هرگز با استقبال مردم رو به رو نشده است.
فیلترینگ چاره رفع چنین رفتار غیر قانونی و غیر اخلاقی انجام شده نیست بلکه هوشیاری مردم و احترام به شخصیت های ارزشی و سیاسی سبب می شود تا چنین رفتارمشکوکی بلا موضوع شود و دستگاه های امنیتی نظارتی باید با شناسایی خاطیان با آنان بر خورد کنند.
فرآوری: زهرا فرآورده
بخش ارتباطات تبیان
منابع: ایسنا/ فناوران اطلاعات/ آفتاب
مطالب مرتبط:
اینترنت ملی و قطع ارتباط با شبکه جهانی؟!