تبیان، دستیار زندگی
ابراهیم حاتمی کیا نخستین بار بود که دعوت برنامه «هفت» را می پذیرفت و رو به روی دوربین این برنامه تلویزیونی می نشست او مثل همیشه تند بود و با صراحت.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حرف های تند حاتمی‌کیا در برنامه هفت


ابراهیم حاتمی کیا نخستین بار بود که دعوت برنامه «هفت»‌را می‌پذیرفت و رو به روی دوربین این برنامه تلویزیونی می‌نشست او مثل همیشه تند بود و با صراحت.

حرف های تند حاتمی‌کیا در برنامه هفت

حاتمی‌کیا پیش از هر چیز ابراز امیدواری کرد که بحثش (جمعه شب 28 شهریور) بحث گرمی باشد و هم به کار دنیا بیاید و هم آخرت. او که از زمان برپایی جشنواره فیلم فجر در بهمن سال 1392 با صراحت زبان به نقد سینما گشوده بود، در این برنامه هم همان رویکرد را پی گرفت.

حاتمی‌کیا ابتدا از چند بعدی بودن شخصیت شهید چمران گفت و به بعد علمی، عرفانی، چریکی و دولتمردی او اشاره کرد و گفت: «وقتی این رنگ‌ها را کنار هم می‌گذاشتم شخصیت شهید چمران برایم بهترین بود، اصلا قشنگی شخصیت چمران به این بود که همه این‌ها را با هم داشت.»او البته تاکید کرد که ادعا ندارد توانسته باشد همه موارد گفته شده را در فیلمش نشان دهد، چرا که می‌خواسته روایت خودش را از این شخصیت و مقطعی که انتخاب کرده ، ارائه کند.

دنبال بهانه بودم «چ» را نسازم

او پس از ترسیم ویژگی‌های شخصیت شهید چمران به سختی نوشتن فیلمنامه «چ»‌اشاره کرد: «خیلی سخت بود، گاهی وحشت می‌کردم، بارها می‌نوشتم و هی خودم بهانه می‌آوردم و از خودم می‌پرسیدم نکند من با این فیلم یک عده‌ای را سرخورده کنم، اصلا در مقطعی دنبال بهانه بودم که این فیلم را نسازم.»یکی از دلایل این ترس به بالا رفتن سن حاتمی‌کیا باز می‌گشته: «طبیعی است سن آدم که بالاتر می‌رود آدم محافظه‌کارتر می‌شود.»

اگر به مساله‌ای جواب ندهم کار برایم حرام است

او پس از این مقدمه به سراغ رویکردش در فیلمسازی رفت و گفت که اگر قطب‌نمایش را از او بگیرند، او گم می‌شود و نمی‌تواند کار کند: «سعی من همیشه این بود که به مسائل روز جامعه‌ام بپردازم و یک مساله‌ای را جواب بدهم، اصلا اگر نتوانم به مساله‌ای جواب بدهم کار کردن برای من حرام است.»

کارگردان فیلم «از کرخه تا راین» گفت مشکل سینمای ما از جایی آغاز شد که ممیزی‌ها، کوته‌بینی‌ها و سخت‌گیری‌ها جلوی هنرمندان و فیلمسازان ما را گرفت: «می‌خواستیم حرف بزنیم، نمی‌شد. به همین خاطر عطایش را به لقایش بخشیدیم و رفتیم به سمتی که مسائل روز را نبینیم.»

او وضعیت فعلی سینما را که محصول همین رویکرد بود «خیلی غم‌انگیز» توصیف کرد و ادامه داد:‌ «جشنواره فیلم فجر حاصل کارنامه یک سال سینمای ایران است. من وقتی به جشنواره می‌روم و فیلم‌هارا می‌بینم احساس می‌کنم این‌ها متعلق به یک سیاره دیگر هستند.»

او تاکید کرد که بحثش این نیست که از مشکلات روز و زن و بچه و این‌ها حرفی زده نشود، بلکه:«مشکل اصلی این است که ما یک افقی در فیلمسازی و کار هنری داشتیم که حالا نداریم و به همین خاطر احساس می‌کنیم تولیدات متعلق به سیاره دیگری هستند.»

کارگردان «به رنگ ارغوان» تاکید کرد: «قرار بود در سینمای ما یک سری افراد باشند که مساله‌هارا مطرح کنند تا ما آینده بهتری داشته باشیم، اما چه اتفاقی افتاد در این سینما؟»

او پس از ترسیم ویژگی‌های شخصیت شهید چمران به سختی نوشتن فیلمنامه «چ»‌اشاره کرد: «خیلی سخت بود، گاهی وحشت می‌کردم، بارها می‌نوشتم و هی خودم بهانه می‌آوردم و از خودم می‌پرسیدم نکند من با این فیلم یک عده‌ای را سرخورده کنم، اصلا در مقطعی دنبال بهانه بودم که این فیلم را نسازم.»

او به گذشته نقبی زد و به یاد آورد که دو سال پس از پایان جنگ منتقدی خطاب به او گفته که جنگ تمام شد و شما هم بحث جنگ را تمام کنید و به مسائل روز بپردازید: «کسی که این حرف را می‌زد یادش رفته بود که هزار و 200 کیلومتر از مرزهای ما درگیر جنگ بود و ما 300 هزار شهید دادیم، اگر ما از این‌ها حرف نمی‌زدیم از چه حرف می‌زدیم؟ این منتقد در واقع می‌خواست نشان بدهد که من آدم کهنه‌ای هستم تا کهنه به نظر بیایم.»

سه جریان سینمای ایران

کارگردان فیلم «خاکستر سبز» سینمای ایران را به سه بخش با سه رویکرد متفاوت تقسیم کرد و گفت: «ما سه نوع فیلمساز در ایران داریم، دسته اول کسانی هستند که در زمینه سینمای بدنه فعالیت می‌کنند و برای گیشه فیلم می‌سازند که اتفاقا نان آن‌ها حلال‌ترین نان است. دسته دوم سینمای جشنواره‌ای و روشنفکری است که فیلمسازانش برای مخاطب آن طرف آب فیلم می‌سازند و دیده‌بان آنها برای آن طرف و نگاه چشم‌آبی‌هاست.»

حاتمی کیا سومین دسته فیلمسازان ایرانی را کسانی دانست که دغدغه سینمای ملی و بومی ایران را دارند و کسانی هستند که برای گفتن از دردها وارد سینما شده‌اند.او کمال تبریزی را مثال زد که در ابتدای پیروزی انقلاب از دیوار سفارت آمریکا در تهران بالا می‌رود تا بتواند از ماجرای گروگانگیری فیلم‌برداری کند:‌«خب این آدم مساله داشته که دست به چنین کاری می‌زند، یا خود من که به جبهه رفتم تا بجنگم، اما بعدها دیدم که باید حیرت‌هایی را که در جبهه دچارش می‌شدم به فیلم تبدیل کنم.»

او به نقد جریان سینمای روشنفکری پرداخت و گفت:‌«وضع آن‌ها که مشخص است و خیلی هم خوب زندگی می‌کنند، چون دلارها از آن طرف می‌آید و مثل مارکوپولو همه جا هم می‌روند، در سینمای بدنه هم که گاهی یک فیلم را 12 روزه می‌سازند و حرفی هم در این زمینه نیست.»

کارگردان «موج مرده» گفت:‌«نوک پیکان این سینما باید همان جریانی باشد که به سینمای ملی و بومی می‌پردازد. آن‌ها باید در این سینما مصونیت داشته باشند تا بتوانند حرف بزنند، سیاستگذاران باید برای آن‌ها وقت بگذارند و بدانند که این نوع فیلمسازی وقت می‌برد و هم سیستم و هم بخش خصوصی باید به آن کمک کنند.»او با ابراز تاسف از این که واژه «فیلم فاخر» به «متلک» تبدیل شده گفت: «این جریان که می‌تواند فیلمی بسازد که مردم بفهمند و با آن ارتباط برقرار کنند الان در بدترین شرایط قرار دارد.»

قرار بود شهید شوی، چرا عوض شدی؟

کارگردان فیلم «به نام پدر» در بخش دیگری از سخنانش به عوض شدن فیلمسازان هم قبیله‌ایش اشاره کرد و گفت:‌ بنده خدا قرار بود شهید شوی، چرا عوض شده‌ای، چرا باید معاشت را به سینما ببندی، قرار بود پله پله بالا بروی.»

او با تاکید بر این که من با بقیه کاری ندارم و با فیلمسازانی کار دارم که در سینمای جنگ کار کرده‌اند و نسل فیلمسازان انقلاب هستند گفت: «سینما و خانه سینما و ... هر کدام کار خودشان را می‌کنند. ما باید بدانیم این گربه‌ای که ساخته شده، درش مساله هست، و در خاورمیانه و جهان حرف دارد. قرار بود همان بچه‌های شیرخواره دهه 40 بخشی‌شان بشوند آقای ظریف و کار خودشان را بکنند و بخشی بشوند امثال من و کارشان را انجام دهند.»

او تاکید کرد:‌«مگر من کم کشیده‌ام، کم تحقیر شدم؟ وقت بود که با گروهم می‌رفتم در پادگان به عنوان کارگردان و پادشاه گروه. یک سرباز جلوی کار من را می‌گرفت و کار را می‌خواباند. آیا این‌ها باید باعث می‌شد که من بگویم کار نمی‌کنم؟»او با بیان این که ایوبی (رییس سازمان سینمایی) و بالاتر از او روی سر بنده جا دارند، تاکید کرد: «خودمان داریم کم کاری می‌کنیم. ما نباید همان سینمای کهنه را بسازیم، باید فیلمی بسازیم که حرف امروز را پاسخ دهد.»حاتمی‌کیا به بهزاد بهزادپور و فیلم «خداحافظ رفیق» او اشاره کرد و گفت که این فیلم در گیشه شکست خورد، اما در تلویزیون موفق بود:‌«الان بهزاد کجاست؟ چرا فیلم نمی‌سازد، درست است که او حالا تئاتر کار می‌کند اما جای نگاهش در این سینما خالی‌ست.»

نفس ما تازه شد

او دیدار با رهبری را مثل نفسی تازه توصیف کرد و گفت که خدا به باعث و بانی‌اش خیر بدهد، نفس ما تازه شد. به گفته حاتمی‌کیا رهبر معظم انقلاب فیلم «چ» را دیده‌اند و در مورد آن هم خیلی زیبا صحبت کرده‌اند.

بخش سینما و تلویزیون تبیان


منبع: خبرآنلاین

مطالب مرتبط:

حاج کاظم یا قیصر؟

حاشیه ای دیگر برای حاتمی کیا؟