تبیان، دستیار زندگی
یكى از گناهان بزرگ تكدى و سؤال و تقاضاى از مردم بدون نیاز است، و در روایات متعددى از این كار، نكوهش شده، در حدیثى از پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله مى‏خوانیم: صدقات براى افراد بى نیاز حرام است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

صدقه ای که حرام است!!

صدقه
یكى از گناهان بزرگ تكدى و سوال و تقاضاى از مردم بدون نیاز است، و در روایات متعددى از این كار، نكوهش شده، در حدیثى از پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله مى‏خوانیم: "صدقات براى افراد بى نیاز حرام است".

لِلْفُقَراءِ الَّذِینَ أُحْصِرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ لا یَسْتَطِیعُونَ ضَرْباً فِی الْأَرْضِ یَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِیاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسِیماهُمْ لا یَسْئَلُونَ النَّاسَ إِلْحافاً وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ (بقره ـ 273)

(انفاق شما باید) براى نیازمندانى باشد كه در راه خدا محصور شده‏اند. (به خاطر دین خدا، از وطن آواره و یا در جبهه‏هاى جهاد هستند.) توان حركت و سفر در زمین را (براى تأمین هزینه زندگى و یا كسب سرمایه براى تجارت) ندارند. از شدّت عفاف و آبرودارى، شخص بى‏اطلاع آنها را غنى مى‏پندارد، امّا تو آنها را از سیما و چهره‏هایشان مى‏شناسى. آنان هرگز با اصرار از مردم چیزى نمى‏خواهند. و هر چیز نیكو و خیرى را (به این افراد) انفاق كنید، پس قطعاً خداوند به آن آگاه است.

شأن نزول:

از امام باقر علیه السلام چنین نقل شده است كه: این آیه درباره اصحاب "صفه" نازل شده است (اصحاب صفه در حدود چهارصد نفر از مسلمانان مكه و اطراف مدینه بودند كه نه خانه‏اى در مدینه داشتند و نه خویشاوندانى كه به منزل آنها بروند. از این جهت در مسجد پیامبر مسكن گزیده بودند و آمادگى خود را براى شركت در میدان هاى جهاد اعلام داشته بودند.)

ولى چون اقامت آنها در مسجد با شئون مسجد سازگار نبود، دستور داده شد به صفه (سكوى بزرگ و وسیع) كه در بیرون مسجد قرار داشت منتقل شوند.

آیه فوق نازل شد و به مردم دستور داد كه به این دسته از برادران خود از كمك هاى ممكن مضایقه نكنند و آنها هم، چنین كردند. (مجمع البیان- ابو الفتوح رازى- البحر المحیط- قرطبى- روح المعانى و تفسیرهاى دیگر (با تفاوت هایى در عبارت)

بعضى از مفسران تصریح كرده‏اند كه آنها پاسداران پیامبر صلی الله علیه و آله و محافظان او بوده‏اند. (فى ظلال القرآن، ذیل آیه مورد بحث)

" كسى كه از مردم در خواست كند در حالى كه به مقدار كفایت دارد، آتش دوزخ را براى خود افزون مى‏سازد"

بهترین مورد انفاق‏

باز در ادامه آداب و احكام انفاق، در این آیه بهترین مواردى كه انفاق در آنجا باید صورت گیرد، بیان شده است و آن كسانى هستند كه داراى صفات سه‏گانه‏اى كه در این آیه آمده است باشند.

در بیان اولین وصف آنان مى‏فرماید: انفاق شما به خصوص "باید براى كسانى باشد كه در راه خدا، محصور شده‏اند" (لِلْفُقَراءِ الَّذِینَ أُحْصِرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ).

یعنى كسانى كه به خاطر اشتغال به جهاد در راه خدا و نبرد با دشمن و یادگیرى فنون جنگى یا تحصیل علوم لازم دیگر از تلاش براى معاش و تامین هزینه زندگى باز مانده‏اند، كه یك نمونه روشن آن، اصحاب صفه در عصر پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله بودند. ( "حصر" به معنى حبس و منع و تضییق است، و در اینجا به معنى تمام امورى است كه انسان را از تأمین معاش باز مى‏دارد.)

سپس براى تأكید مى‏افزاید: "همان ها كه نمى‏توانند سفرى كنند" و سرمایه‏اى به دست آورند (لا یَسْتَطِیعُونَ ضَرْباً فِی الْأَرْضِ).

تعبیر به "ضرب فى الارض" به جاى سفر، به خاطر آن است كه مسافران مخصوصاً آنها كه براى هدف هاى مهمى پیاده به سفر مى‏روند، پیوسته پاى بر زمین‏ مى‏كوبند و پیش مى‏روند.

بنابراین كسانى كه مى‏توانند تأمین زندگى كنند، باید مشقت و رنج سفر را تحمل كرده، از دست رنج دیگران استفاده نكنند مگر اینكه كار مهم‏ترى همچون جهاد در راه خدا یا فرا گرفتن علوم واجب، مانع از سفر گردد.

در دومین توصیف از آنان، مى‏فرماید: "كسانى كه افراد نادان و بى اطلاع، آنها را از شدت عفاف غنى مى‏پندارند" (یَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِیاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ).

ولى این سخن به آن مفهوم نیست كه این نیازمندان با شخصیت، قابل شناخت نیستند لذا مى‏افزاید: "آنها را از چهره‏هایشان مى‏شناسى" (تَعْرِفُهُمْ بِسِیماهُمْ).

"سیما" در لغت به معنى علامت و نشانه است و این كه در فارسى امروز آن را به معنى چهره و صورت به كار مى‏برند، معنى تازه‏اى است، وگرنه در مفهوم عربى آن، چنین معنایى ذكر نشده است.

به هر حال منظور این است كه آنها گرچه سخنى از حال خود نمى‏گویند ولى در چهره‏هایشان نشانه‏هایى از رنج هاى درونى وجود دارد كه براى افراد فهمیده آشكار است، آرى "رنگ رخساره خبر مى‏دهد از سر درون".و در سومین توصیف از آنان مى‏فرماید: آنها چنان بزرگوارند كه: "هرگز چیزى با اصرار از مردم نمی خواهند" (لا یَسْئَلُونَ النَّاسَ إِلْحافاً).

اصولاً آنها از مردم چیزى نمى‏خواهند، تا چه رسد به اینكه اصرار در سوال داشته باشند، و به تعبیر دیگر معمول نیازمندان عادى اصرار در سوال است اما آنها یك نیازمند عادى نیستند.

انفاق

بنابراین اگر قرآن مى‏گوید: "آنها با اصرار سوال نمى‏كنند "مفهومش این نیست كه بدون اصرار سوال مى‏كنند، بلكه مفهومش این است آنها فقیر عادى نیستند تا سوال كنند زیرا سوال آنها معمولاً توأم با اصرار و الحاف است، به قرینه اینكه مى‏گوید: "آنها را از سیمایشان باید شناخت" نه از سوالشان، و الا جمله "یَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِیاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ" مفهومى نداشت.

احتمال دیگرى در تفسیر این آیه نیز هست و آن اینكه آنها در حال عادى هرگز سوال نمى‏كنند، (و هرگاه اضطرار شدید آنها را مجبور به اظهار حال خود كند، هرگز اصرار نمى‏ورزند.)

بعضى نیز گفته‏اند منظور این است كه آنها در ترك سوال كردن اصرار دارند.

(ولى این احتمال خلاف ظاهر آیه است).

و در پایان آیه، باز همگان را به انفاق از هرگونه خیرات تشویق كرده، مى‏فرماید: "و هر چیز خوبى در راه خدا انفاق كنید، خداوند از آن آگاه است" (وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ).

این جمله براى تشویق انفاق كنندگان است، خصوصاً انفاق به افرادى كه داراى عزت نفس و طبع بلندند و چه بسا در این موارد بخشش هایى در پوشش غیر انفاق، ولى در واقع به قصد انفاق، صورت مى‏گیرد تا طرف مقابل ناراحت نشود، مسلماً خداوند از این نیات پنهانى آگاه است و آنها را به تناسب نیت و زحماتشان بهره‏مند مى‏سازد.

نكته: سوال كردن بدون حاجت حرام است!

یكى از گناهان بزرگ تكدى و سوال و تقاضاى از مردم بدون نیاز است و در روایات متعددى از این كار، نكوهش شده، در حدیثى از پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله مى‏خوانیم:

لا تحل الصدقة لغنى‏: "صدقات براى افراد بى نیاز حرام است".

و در حدیث دیگرى از همان حضرت آمده است: من سئل و عنده ما یغنیه فانما یستكثر من جمر جهنم‏: "كسى كه از مردم در خواست كند در حالى كه به مقدار كفایت دارد، آتش دوزخ را براى خود افزون مى‏سازد." (تفسیر مراغى، جلد 3 صفحه 50)

انفاق شما به خصوص" باید براى كسانى باشد كه در راه خدا، محصور شده‏اند "(لِلْفُقَراءِ الَّذِینَ أُحْصِرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ) یعنى كسانى كه به خاطر اشتغال به جهاد در راه خدا و نبرد با دشمن و یادگیرى فنون جنگى یا تحصیل علوم لازم دیگر از تلاش براى معاش و تامین هزینه زندگى باز مانده‏اند، كه یك نمونه روشن آن، اصحاب صفه در عصر پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله بودند. ("حصر" به معنى حبس و منع و تضییق است، و در اینجا به معنى تمام امورى است كه انسان را از تامین معاش باز مى‏دارد)

پیام‏های این آیه:

1ـ فقرا، در اموال اغنیا حقّى دارند. «لِلْفُقَراءِ»

2ـ باید به مجاهدان و كسانى كه به خاطر فعالیّت‏هاى سیاسى براى مبارزه با طاغوت‏ها در محاصره‏ى زندان‏ها و تبعیدگاه‏ها قرار دارند و مهاجران بى‏پناه و همه كسانى كه در راه خدا دچار فقر شده و فرصت تلاش براى تأمین زندگى را ندارند، توجّه لازم صورت گیرد. «أُحْصِرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ لا یَسْتَطِیعُونَ ضَرْباً»

3ـ كسانى كه مى‏توانند با مسافرت و مهاجرت به نقطه‏اى دیگر زندگى خود را تأمین نمایند، نباید منتظر انفاق مردم باشند. «لا یَسْتَطِیعُونَ ضَرْباً فِی الْأَرْضِ»

4ـ فقیران عفیف، پاكدامن و آبرودار، مورد ستایش خداوند هستند. «یَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِیاءَ»

5ـ فقراى گمنام و محترم، در اولویّت هستند. «تَعْرِفُهُمْ بِسِیماهُمْ»

6ـ حتّى اگر ضرورتى پیش آمد، باز هم سوالِ با اصرار از مردم نداشته باشید. «لا یَسْئَلُونَ النَّاسَ إِلْحافاً» تكدّى‏گرى، ناپسند است.

شرط انصاف نیست كه گروهى خود و تمام هستى خود را فدا كرده و در محاصره قرار گیرند، ولى گروه دیگر حتّى از انفاق به آنان تنگ نظرى داشته باشند. «لِلْفُقَراءِ الَّذِینَ أُحْصِرُوا»

آمنه اسفندیاری

بخش قرآن تبیان


منابع:

تفسیر نور، ج 1

تفسیر نمونه، ج 2

تفاسیر؛ مجمع البیان ـ ابو الفتوح رازى ـ البحر المحیط ـ قرطبى ـ روح المعانى ـ فى ظلال القرآن (مطالبی ذیل آیه مورد بحث)

تفسیر مراغى، ج 3

وسائل الشیعه، ج 18

مطالب مرتبط:

دلیل حرمت صدقه به اهل بیت(علیهم السلام)

صدقه حتی شده بایک لبخند

صدقه، اما بدون ‏پول!

فیلم مرتبط:

انفاق و صدقه

فضیلت صدقه

صدقه معنوی

صدقه بدون منت