تخریب و استهزا
فیلم نوح از دسته فیلمهای سینما و اعتقادات دینی است که آرنوفسکی به عنوان کارگردان در آن به زمینههای مختلف دینی و اعتقادی همچون پروردگار، پیامبران، فرشتگان و... پرداخته است. اگرچه فیلمنامه برگرفته از «تورات: سفر پیدایش، فصل ششم، توفان نوح» است، منتها همانگونه که عدهای از منتقدان غربی هم به آن اشاره کردهاند، بسیاری از آنچه در این فیلم به آن پرداخته شده پشتوانهای نداشته و بیشتر جنبه جذابیت و گیرایی برای فیلم داشتهاند، تا جایی که آرنوفسکی فیلم را از ژانر تاریخی و دینی خارج کرده و بیشتر به آن ژانر فانتزی بخشیده است به گونهای که این فیلم در قالب فانتزی،حماسی و اکشن شباهت زیادی به سهگانه اربابحلقهها پیدا کرده است. از آنجا که هدف از نگارش این سطور نقد محتوایی فیلم است نه نقد قالب و ساختار حرفهای آن، لذا با توجه به رویکرد فیلم به بخشی از زندگی نوح نبی تنها به بررسی محتوای دینی و اعتقادی فیلم و رویکرد سینمای دینی غرب میپردازیم. سینمای دینی غرب از بدو تولد تاکنون مسیر و هدف یکنواخت و واحدی نداشته و همواره با فرازها، فرودها، تغییر رویکردها و حتی تحریفات اساسی مواجه بوده است. این فیلم هم مستثنا از این رویکرد غرب نبوده و اینبار برخلاف فیلم داستان آفرینش که در آن نوح پیرمردی سالخورده، ناتوان، با ظاهری زشت، بیبهره از هوش و البته عابد نشان داده شد، در این فیلم آرنوفسکی نوح را جوانی شجاع، قوی، زیبا، هوشیار و البته جنگجو نشان میدهد که وظیفه او حفظ و مراقبت از خانواده و در آخر اجرای دستور آفریدگار است. آرنوفسکی در این فیلم به هیچ عنوان رویکرد رسالت نوح و هدایتگری اش را به تصویر نمیکشد و حتی او را فردی غیر هدایتگر نشان میدهد که با وجود قابلیت انسانها برای هدایت آنها را رها کرده و به نظاره مرگشان مینشیند، با اینکه مطابق مستندات اسلامی نوح 950 سال رسالتش به طول انجامید و به هدایتگری انسانها و امتش مشغول بود. تنها چهرهای که آرنوفسکی از نوح به نمایش میگذارد، جنگجویی شجاع و پرتوان است که در مسیر نیل به هدف و دستوری که از آفریدگارش به او رسیده تمام تلاش خود را برای تحقق آن به کار میبندد.
شخصیتپردازی و فیلمنامه فیلم(Noah)
به گونهای است که نوح در دریافت و فهم وحی و دستور الهی ناتوان بوده و در این مسیر پدربزرگش متوشالح، همسرش و عروسش ایلا به کمکش آمده و او را از سرگردانی و گمراهی خارج میکنند. این درحالی است که پیامبران و انبیا به صورت مستقیم وحی را دریافت میکردند و در فهم و ابلاغ آن به هیچ عنوان خطا و اشتباهی نداشتند. از طرف دیگر آرنوفسکی طبق تورات در این فیلم نشان میدهد خداوند از خلقت خود پشیمان بوده و حال در صدد از بین بردن آن است. (تورات، سفر پیدایش، فصل ششم، توفان نوح، آیات 5 الی 8) منتها مطابق قرآن (سوره نوح، آیات26 الی 28) زمانی که نوح از تبلیغات طولانیمدت خود و هدایت انسانها ناامید میشود، از خداوند درخواست عذاب برای آنها میکند تا دیگر جلوی هدایت باقی انسانها را نگرفته و مجازات شوند البته اینها تنها تحریفات آرنوفسکی در این فیلم نیست و او حتی در این فیلم به تحریف فرشتگان هم پرداخته و آنها را موجوداتی نافرمان و شورشگر نشان میدهد که همزمان با اخراج آدم از بهشت عدن برای کمک به او به زمین آمده که در این راه آفریدگار آنها را مجازات کرده و با غالبی از سنگ و خاک ماهیت و وجود آنها را محبوس میکند! منتها طبق آموزههای اسلامی و قرآنی فرشتگان موجوداتی مجرد و به دور از گناه و اشتباه هستند که حتی تصوری از نافرمانی نداشته و همواره فرمانبردار هستند، چراکه فرشتگان برخلاف انسان که دارای 3 بعد غضب، شهوت و عقل است، تنها دارای عقل بوده و از 2 بعد دیگر بیبهره هستند و همین امر موجب برتری انسان بر فرشتگان شده است.
با توجه به تحریفات صورت گرفته در تورات و البته برداشت آزاد نویسنده این فیلم را با چنان لرزشی مواجه میکند که حتی منتقدین غربی، زبان به اعتراض گشوده و علاوه بر ایرادات ساختاری، محتوای آن را هم نقد کردهاند که البته با توجه به نقایص بویژه ساختاری و حرفهای این فیلم، انتقادات جدیای متوجه آرنوفسکی شده است.
از دیگر تحریفات صورت گرفته در این فیلم که برگرفته از تورات است مساله شرب خمر نوح و برهنگی او است (تورات، سفر پیدایش، فصل نهم، عهد خداوند با نوح، آیات 20 الی 27) که این ادعا درست برخلاف نص صریح آیات و روایات و اسناد تاریخی اسلامی است که همواره پیامبران و انبیا را به دور از گناه و اشتباه مطرح کردهاند. همچنین در آخر فیلم خداوند که دوباره از کرده خویش پشیمان شده برای آنکه بار دیگر انسانها و حیوانات را با این عذاب مواجه نکند، دست به خلقت رنگینکمان زده تا هر بار با دیدن آن به یاد عهدش با نوح بیفتد و دیگر اینگونه مخلوقات را عذاب نکند! (تورات، سفر پیدایش، فصل نهم، عهدخداوند با نوح،آیات8الی15) و این درست در تضاد با حکمت، علم و عدالت خداوند است، خدایی که نه تنها عالم به کار خویش نیست بلکه حکمت و عدالت را در نظر نگرفته و در آخر هم از آنجا که فراموشکار است، باید نشانهای برای خود قرار دهد، لذا رنگینکمان را خلق کرده! و اینگونه به خود یادآوری میکند!
لذا به طور کل میتوان گفت با توجه به تحریفات صورت گرفته در تورات و البته برداشت آزاد نویسنده این فیلم را با چنان لرزشی مواجه میکند که حتی منتقدین غربی، زبان به اعتراض گشوده و علاوه بر ایرادات ساختاری، محتوای آن را هم نقد کردهاند که البته با توجه به نقایص بویژه ساختاری و حرفهای این فیلم، انتقادات جدیای متوجه آرنوفسکی شده است.
غرب و سینمای دینی مجعول
همانگونه که پیش از این بیان شد غرب در مواجهه با سینمای دینی و اعتقادی مسیر مستقیم و ثابتی را طی نکرده و در طول دوره سینما اهداف گوناگونی را طی کرده است که شاید بتوان همه آن اهداف را تحت عنوان یک هدف واحد با نام ارزشزدایی دینی قرار داد. در اصل غرب با پرداختن به موضوعات دینی و اعتقادی و تحریف و حتی توجیه آنها پا در مسیر ارزشزدایی دینی در جهت ساخت جهان به دور از معنویت گذاشته و در تمام این فیلمها حتی فیلمهایی که از متون دینی خودشان برگرفته شده درصدد نمایش چهره مخدوشی از خداوند، پیامبران، وحی، فرشتگان، بهشت، جهنم و به طور کل تخریب و استهزای تمام امور معنوی و مذهبی است، چراکه ایدئولوژی و جهانبینی توحیدی درست در نقطه عکس و تضاد ایدئولوژی و جهان بینی مادی غربی است که در آن اصالت یا با ماده(ماتریالیسم) یا با انسان(اومانیسم) یا با سرمایه(کاپیتالیسم) است. به طور کل نظام امپریالیسم غربی و ضددینی از آنجا که دین و معنویت را مانع رسیدن به اهداف و برنامههای خود میبیند لذا با پرداختن به این دسته از فیلمها در تلاش برای ارزشزدایی جهانی است.
بخش سینما وتلویزیون تبیان
منبع: وطن امروز -حجتالاسلام مهدی زبردست برزین مدرس و منتقد سینما