قیامت اسلام تمام شد
در طول اعصار و قرون ادیان آسمانى و فرق و مذاهب مربوط به آنها، با تحریفات و التقاطهاى متعدد معنوى و لفظى مواجه بودهاند این تحریفات در مواردى از سوى دشمنان مغرض و در مواردى دیگر به دست دوستان ناآگاه و سادهاندیش و یا سودجو و فرصتطلب به انجام رسیده است.
شیعیان هم بنا به دلایلى، دچار تفرقه و تشتّت آراء گشتند و به فرقههایى با عقاید جداگانه تقسیم شدند. از آن جمله می توان غلات را نام برد. دروزیه، اهل حق و نصیریه، شیخیه، بابیه و بهائیه در زمره فرقه های غالی هستند كه برخى از طرفداران این مذاهب، به گونه اى آراء مذهب خویش را تقریر مى كنند كه نمى توان آنها را غالى دانست. از این میان تنها فرقه ضاله بابیه و بهائیه صریحا غالى و خارج از اسلام شناخته مى شوند. هدف از این نوشتار بررسی عقاید و باورهای این فرقه است. لذا از بررسی تاریخچه و پیدایش آن صرف نظر کرده و به اصل موضوع می پردازیم. اینك ما در اینجا با توجّه به اصول اعتقادات و فروع و احكام اسلام، نظرى به اصول و فروع مرام بابىگرى و بهایىگرى مىاندازیم تا از این رهگذر به پوشالى بودن، تهى بودن و پوچى مرام بابىگرى و بهایىگرى پى ببریم.
خدا از نظر اسلام و باب و بهاء
در اسلام خدا وجودى است یكتا و بىهمتا، هیچگونه شبیه و نظیرى ندارد، و هرچیزى را كه انسان به عنوان خدا در ذهن خود تصوّر كند، مخلوق است زیرا خدا قابل تصوّر نیست و از تمام عیوب و نواقص پاك و منزّه است.
از نظر باب و بهاء و پیروانشان، خدا در درّه تاریكى از افسانهها فرورفته، و توأم با موهومات بتپرستى و با بافندگىهاى تهى و بىاساس آمیخته شده است تا آنجا كه گاهى خدا در زندان مىافتد. خدا از نظر باب و بهاء خودشان هستند، و تمام موجودات، مخلوق آنها مىباشند، تا آنجا كه خود، خدا مىسازند و مىآفرینند.
نبوّت براى چیست!
پیغمبری كه از جانب خداوند متعال برانگیخته و معیّن می شود، براى این است كه مردم را بسوى معارف الهى و توحید و وظائف و آداب انفرادى و اجتماعى و پرستش پروردگار متعال دعوت كند. و بطور اجمال؛ غرض از بعثت رسول: تامین سعادت و خوشبختى و آسایش مادّى و روحانى بشر است. و ما روى همین میزان علمى: می توانیم با مراجعه به آثار و تعلیمات سیّد باب و میرزا بهاء، تشخیص بدهیم كه این دو نفر راستگو و حقیقتا پیامبر آسمانى بودند، و یا دروغگو و مدّعى برخلاف حقیقت و واقع. این دو نفر بجاى اینكه مردم را از اعمال و اخلاق سوء و از رفتار و كردار ناپسندیده تزكیه و دور كنند، ادیان گذشته را منسوخ و احكام و قوانین سابق را سپرى شده اعلان كرده، و آزادى كامل به پیروان خودشان دادهاند.
قوانین و حدودی كه این دو نفر در قرآن جدید براى مردم روشنفكر بیان كردهاند، عبارتست از پاك بودن نجاسات و رفع تكالیف عبادى از اغلب مردم و رفع موانع از معاملات ممنوعه و اباحه و جواز در مواردی كه حكم جدیدى جعل نشده است. باب و بهاء خود را در ردیف پیامبرانى مانند موسى و عیسى و ابراهیم و نوح علیهم السّلام بلكه بالاتر از آنها قلمداد مىكنند، ولى غیر از گمراهى و اضلال، هیچ گونه نجات و روزنه سعادتى در گفتار و برنامههاى آنها نیست.
مسئله خاتمیت
هركسى كه مختصر آشنایى با اسلام و قرآن و احادیث پیشوایان اسلامى دارد، موضوع خاتمیّت و آخرین پیامبر بودن پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله و سلّم و آخرین كتاب آسمانى بودن قرآن را از ضروریّات و مسلّمات اسلام مىداند، و در آن هیچگونه شك و تردید در اسلام و میان مسلمین نمىبیند.
عجیب و خندهآور تصرّف مضحك و ناروایى است كه بعضى از پیروان فرقه ضالّه بهایى درباره «خاتم النّبیین» انجام داده اند، آنجا كه خاتم را به معنى انگشتر گرفته و گفته اند چون انگشتر زینت دست حساب مىشود، پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله و سلّم نیز زینت پیامبران بود، در صورتى كه هیچگاه در لغت عرب لفظ خاتم كنایه از زینت به كار نرفته، و در تفسیر قرآن حق نداریم از پیش خود براى یک لغت، معنا بتراشیم.
سیّد باب مرد امی!
سیّد علی محمد باب براى اینكه خود را در زمره انبیاء بشمار آورده، و علوم و معارف خود را از اجانب غیب و خدا محسوب بدارد: اظهار می كند كه من امّى هستم و تحصیل نكردهام و آیات من آسمانى و نوشتههاى من از جانب خدا است. متأسّفانه چون دروغگو حافظه ندارد: از نوشتههاى او كاملا معلوم است که مدتی مشغول تحصیل علوم و زبان عربی و ریاضت بوده است.
امام دوازدهم و شیعه
اعتقاد به امام دوازدهم از اصول عقائد شیعه است، و بلكه علماى اهل سنّت نیز در این موضوع تالیفاتى دارند. در این مسیر افراد متعدّدى ادّعاى مهدویّت كردند و به سختى مورد طعن شیعه قرار گرفتند، یكى از آنها میرزا على محمد باب بود، وى نخست ادّعاى بابیّت كرد و در موارد بسیار در كتاب احسن القصص و صحیفه عدلیّه (صفحه 27 و 40) و بیان (فارسى، صفحه 58) اقرار به وجود و حیات حضرت مهدى علیه السّلام كرد، و او را دوازدهمین امام خواند، ولى ناگهان ادّعا كرد كه من همان قائم و مهدى هستم كه در انتظار ظهورش هستید.
معاد و رستاخیز از نظر اسلام و باب و بهاء
معاد از نظر اسلام یعنى پس از فانى شدن دنیا، بازگشت همه به سوى خداست، و سرانجام، همه انسانها در روزى به نام روز قیامت براى حساب آورده مىشوند و از همه آنها در مورد اعمالشان در دنیا، بازخواست مىگردد.
میرزا على محمد باب و همچنین حسینعلى بهاء منكر قیامت به این معنى هستند، باب مىگوید با آمدن من قیامت اسلام برپا شد و من تا زندهام روز قیامت اسلام باقى است، روزى كه من مردم روز قیامت اسلام به پایان مىرسد، و در مورد بهشت و جهنم گوید: آنان كه به پیغمبر پیش ایمان آوردهاند اگر به پیغمبر بعد نیز ایمان آورند به بهشت ایمان وارد مىشوند وگرنه وارد دوزخ كفر مىگردند، چنانكه این مطلب بهطور روشن در كتاب بیان باب هفتم از واحد دوم، و در بیان فارسى، باب 11 از واحد 2، و باب 16 از واحد 2، تصریح شده است.
حسینعلى بهاء نیز همین مطلب را دنبال كرده و گوید: قیامت اسلام با مرگ على محمد باب پایان یافت و قیامت بیان و آیین باب با ظهور «من یظهره اللّه» (كه خودش باشد) آغاز گردید، وقتى كه مرگ او هم فرارسد قیامت بیان نیز تمام مىگردد و قیامت اقدس و آیین بهاء با بعثت پیامبر آینده آغاز مىشود.
خلاصه
اینها نمونههایى از احكام باب و بهاء بود كه به اختصار بیان شد مقایسه و ارزیابى این دستورها را با دستورهاى منطقى و حیاتبخش اسلام بر عهده خوانندگان مىگذاریم. افراد اغفال شده از همین مسیر نیز مىتوانند به مسلك پوشالى باب و بهاء پى ببرند كه به جز جلوه دادن سراب به جاى آب چیز دیگرى نیست، به راستى آیا این احكام پوچ و غیر منطقى و دور از حساب و عقل مىتواند جایگزین دستورهاى عقلپسند و درخشان و منطقى اسلام باشد؟
مریم پناهنده
بخش اعتقادات شیعه تبیان
منابع:
1) محاکمه و بررسی در عقاید و احکام و آداب و تاریخ باب و بهاء، حسن مصطفوی، ج 1و2
2) آشنایی با فرق تشیع، مهدی فرمانیان، ج1
3) بابی گری و بهایی گری{مولود مدعیان دروغین نیابت خاص از امام زمام(عج)}، محمد محمدی اشتهاردی
4) آشنایی با فرق و مذاهب اسلامی، رضا برنجکار
5) ادیان الهی و فرق اسلامی، عبدالله ابراهیم زاده، ج1