تبیان، دستیار زندگی
زبان هر قوم و ملیت با سایر اقوام متفاوت است، با توجه به این موضوع ساختار و دستور زبان هر کشور هم بر مبنای زبان اصل و ملی هر کشور شکل گرفته و نوشته می شود.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شبه بدل، منادا

زبان هر قوم و ملیت با سایر اقوام متفاوت است، با توجه به این موضوع ساختار و دستور زبان هر کشور هم بر مبنای زبان اصل و ملی هر کشور شکل گرفته و نوشته می شود.

آسیه بیاتانی -بخش ادبیات تبیان
زبان فارسی

در مقاله گذشته در مورد نقش های مختلفی که یک کلمه می تواند بگیرد و نقش مضاف الیهی یک کلمه صحبت کردیم؛ در این مقاله نقش شبه بدل و منادایی یک کلمه را بررسی می کنیم.

شبه بدل

شاخص اسم یا شبه بدل یا شبه صفت، گروه اسمی یا اسمی است که بدون واسطه و درنگ بدلی همراه با اسم می آید و توضیحی درباره آن می دهد بدون آنکه صفت یا بدل باشد. اسم توضیح شده را " شبه بدل دار" یا " اسم مشخص" می نامیم، اسم هایی که شاخص دارند بیشتر اسم خاص هستند.

شبه بدل ها و شاخص ها

آقا، میرزا، شاه، مشهدی ( مشتی، مشدی)، حاجی، سید، سردار، جان، خان، دکتر، مهندس، سلطان، کی، امام، امام، خواجه، پروفسور، نایب، سرهنگ، استوار، سرلشکر، سپهبد، سرتیپ، عالیجناب، شادروان، مرحوم.

اینها در معنی نوعی صفت و وابسته اند، اما از لحاظ ساختمان به بدل نزدیکند؛ زیرا اولا کسره که بیشتر از همه علامت صفت است همراه آنها نیست و مانند بدل بیواسطه در کنار کلمه قبل از خود قرار می گیرند، ثانیا بیشتر با اسم خاص می آیند و بر لقب و غیره که از ویژگی های بدل است، دلالت می کنند ولی بر روی هم جنبه وابستگی آنها از جنبه همسانیشان بیشتر است.

منادا

منادا اسمی است که مورد ندا قرار می گیرد و نشانه لفظی آن صوت یا پسوند نداست. صوت های ندا عبارتند از: ای، یا، ایا و پسوند ندا "ا" است. مانند: ای مرد، خداوندا، یارب.

منادا امروز بیشتر بدون صوت یا پسوند ندا ولی با تکیه ای خاص بکار می رود، مانند: "احم" به جای " ای احمد" یا "هوشنگ بیا" به جای " ای هوشنگ بیا".

منادای بدل

منادا گاهی بدل برای اسم یا ضمیر است مانند: تو ای عزیز، شما ای مردم.

بعضی از سخنان خطابی از جمله دشنام ها، منادا به شمار می روند؛ مانند: جان من، عزیزم، جان برادر، احمق، نادان، بدبخت، بیچاره: مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد

حذف منادا

منادا گاهی حذف می شود مانند: " ای که" به جای ای آنکه یا ای کسی که :

ای که در نعمت و نازی، به جهان غره نباش / صبر کن کاین دو سه روزی به سر اید موعود "سعدی"

حالت مسندی یا مکملی

اسم مسند یا مکمل آن است که معنی فعل ناقص را تمام کند، مانند: "منوچهر انسانست" که " َ ست" فعل ناقص لازم و " انسان" مسند یا مکمل آنست، " من او را انسان پنداشتم" که " پنداشتم" که فعل ناقص متعدی و "انسان" مکمل آن است. در این مثالها معنی " َست" و " پنداشتم" که فعل ناقصند بدون " انسان" که اسم است نا تمام اند.

شاخص اسم یا شبه بدل یا شبه صفت، گروه اسمی یا اسمی است که بدون واسطه و درنگ بدلی همراه با اسم می آید و توضیحی درباره آن می دهد بدون آنکه صفت یا بدل باشد. اسم توضیح شده را " شبه بدل دار" یا " اسم مشخص" می نامیم، اسم هایی که شاخص دارند بیشتر اسم خاص هستند.

حالت همسانی

حالت همسانی در اسم آن است که دو یا چند اسم در جمله دارای یک نقش دستوری باشند؛ یعنی اگر یکی فاعل ست، همسان آن نیز فاعل باشد و اگر مفعولست، همسانش هم مفعول باشد.

همسانی در اسم خود بر چهار قسم است

1.       همپایگی

2.       بدلی

3.       تاکیدی

4.       تفسیری

همپایگی

همپایگی نوعی همسانی است که به وسیله پیوندهای ( حرف ربط) همپایگی (از قبیل و، یا، چه... چه و غیره) بین کلمه ها و گروه ها و جمله ها بوجود می آید، بنابراین چنین رابطه ای میان اسم ها نیز برقرار می گردد. مثل " کاغذ و قلم و مداد را از روی میز برداشتم".

بدل

گروه اسمی یا اسمی است غیر مکرر و توام با درنگی خاص که با اسم یا گروه اسمی دیگری به نام بدل دار داراس یک مرجع یا نقش دستوری ست و حذف آن خللی به ساختمان جمله وارد نمی سازد.

تاکید

حالت تاکیدی در اسم یا گروه اسمی آن است که گروه اسمی یا اسمی برای تقریر یا تاکید اسم یا گروه اسمی دیگر بیاید، مانند: " فریدون فریدون را دیدم"، " هوشنگ خودش به من گفت".

تفسیر

تفسیر آن است که گروه اسمی یا اسمی را با گروه اسمی یا اسم دیگر معنی کنیم. نشانه تفسیر امروزه " یعنی" است. مانند: دشت یعنی صحرا وسیع است.


منابع:
دستور مفصل امروز، دکتر خسرو فرشید ورد
دستور زبان فارسی، حسن احمدی گیوی