یه روز یه .... !
یه روز یه ترکه میره سبزی فروشی تا کاهو بخره و عوض اینکه کاهوهای خوب رو سوا کنه همه ی کاهوهای نامرغوب رو سوا میکنه. ازش میپرسن چرا این کار رو میکنی میگه: صاحب سبزی فروشی پیرمرد فقیری هست که مردم همهی کاهوهای خوب رو می برند و این کاهوها روی دست او میمونند و من به خاطر این که کمکی به او بکنم این کارو میکنم. اما می خوام هم آبرویش محفوظ بماند و هم به گرفتن مال بلا عوض عادت نكند! اینها رو هم میشه خورد... این ترکه کسی نبود جز:عارف بزرگ آیت الله سیدعلی قاضی طباطبایی تبریزی
به راستی این ماجرایی که خواندید چند بار در زندگی روزمره من و شما اتفاق افتاده است؟ اصلا موقع خرید کردن و یا هر اتفاق دیگری به فکر این موضوع هستیم؟!
چقدر در زندگی هایمان صلاح و سود دیگران برایمان مفید است؟! چقدر به دیگران فکر می کنیم؟!
اصلا دیگران در زندگی ما جایی دارند یا فقط به فکر خودمان، بچه های خودمان، خوشی و رفاه خودمان هستیم؟!
اینکه خودمان چی بپوشیم، چی بخوریم کجا و چگونه تفریح کنیم؟!
به نظر شما ما به دنیا آمده ایم که فقط در رفاه زندگی کنیم و خوشی را برای خودمان چند قبضه کنیم و از آن لذت ببریم؟!
چقدر برای دیگران، برای لهجه ها و تیپ های متفاوت آدم ها جوک ساخته ایم؟! چرا کمی هم به مرام های خوب آنها، مردانگی ها و فضایل اخلاقی بزرگان توجه نمی کنیم؟!
چرا فقط عادت کرده ایم که با ساختن جوک و سخنان بیهوده دیگران را مسخره کنیم و از این راه دیگران را بخندانیم؟!!!
جمله هایی مثل لره میره .....
ترکه میگه....
شیرازیه....
تهرانیه....
اصفهانیه ....
یه روز یه آخوند ....
و......
مگر این آیه قرآن کریم را نخوانده ایم که می فرماید: یا ایُّهَا الَّذینَ امَنُوا لا یَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسى انْ یَكُونُوا خَیْرا مِنْهُم وَ لا نِساءٌ مِنْ نِساءٍ عَسى انْ یَكُنَّ خَیْرا مِنْهُنَّ وَ لا تَلْمِزُوا انْفُسَكُمْ وَ لا تَنابَزُوا بِالالْقابِ بِئْسَ الاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الایمانِ وَ مَنْ لَمْ یَتُبْ فَاولئِكَ هُمُ الظّالِمُونَ: در این آیه خداوند میفرماید: هر كس مؤمنان را مسخره كند یا با القاب زشت از آنها یاد كند در زمره ستمكاران محسوب میشود.
در جاى دیگری میفرماید:
الَّذینَ یَلْمِزُونَ المُطَّوِّعینَ مِنَ الْمُۆمِنینَ فِى الصَّدَقاتِ وَ الَّذینَ لا یَجِدُونَ الا جُهْدَهُمْ فَیَسْخَرُونَ مِنْهُمْ سَخِرَ اللَّهُ مِنْهُمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ الیمٌ
و نیز رسول خدا -صلّى اللّه علیه و آله- فرمود:
و من اذلّ مؤمنا اذلّه اللّه.... كسى كه مؤمنى را خوار شمارد، خدا او را ذلیل خواهد كرد.
مسخره کردن دیگران و بردن آبروی دیگران برای خنداندن اهل جلسه، حرام و از گناهان کبیره می باشد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:
انَّ الرَّجُلَ یَتَكَلَّمُ بِالْكَلِمَةِ یُضْحِكُ بِهَا النَّاسَ(او جلساۆه ) یَهْوِی بِهَا أَبْعَدَ مِنَ الثُّرَیَّا(محجه البیضا، ج5، ص207)؛
آدمی که سخنی می گوید که هم نشینانش بخندند، با آن خنده ارزش او ساقط می شود همانند سقوط کسی یا چیزی که از دورترین ستاره ثریا سقوط کند.
خنداندن مردم اشکال ندارد به شرطی که در آن غیبت، تهمت، تمسخر و اذیت و ناراحت کردن وجود نداشته باشد.
فراموش نکنیم!
حواسمان باشد كسى كه به مردم اهانت كند و آنها را مورد تمسخر و استهزاء قرار دهد، گناه بزرگى را مرتكب شده و باید در انتظار عواقب سوء و آثار بد آن باشد، زیرا هیچ عملى بدون بازتاب نخواهد بود:
فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّه خَیْرا یَرَهُ وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّه شَرّا یَرَهُ: پس در آن روز هر كس به قدر ذرّه اى كار نیك كرده آن را خواهد دید و هر كس به قدر ذره اى كار زشت مرتكب شده آن را خواهد دید.
خداوند در كتابش آنگاه كه وخامت حال دوزخیان و كیفیت بازپرسى از آنان را ترسیم و تشریح مىكند و به جزع و فزع آنان براى بیرون آمدن و نجات از عذاب دردناك و سوزان دوزخ اشاره مىفرماید، با جمله «... اخْسَئُوا فیها وَ لا تُكَلِّمُون (اى سگ ها دور شوید و با من سخن مگویید) به آنها پاسخ میدهد.
و سپس میفرماید:
إنَّهُ كانَ فَریقٌ مِنْ عِبادى یَقُولُونَ رَبَّنا امَنّا فَاغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا وَ انْتَ خَیْرُ الرّاحِمینَ، فَاتَّخَذْتُمُوهُمْ سِخْرِیّا حَتّى انْسَوْكُمْ ذِكْرى وَ كُنْتُمْ مِنْهُمْ تَضْحَكُونَ، انّى جَزَیْتُهُمُ الْیَوْمَ بِما صَبَروُا انَّهُمْ هُمُ الْفائِزُونَ: این شما بودید كه وقتى گروهى از بندگان من مىگفتند: «پروردگارا ما ایمان آورده ایم، ما را بیامرز و بر ما ترحّم فرما كه تو بهترین رحم كنندگانى» آنها را به باد مسخره گرفتید تا آنجا كه مرا به كلى فراموش كرده بودید و تنها كارتان این بود كه بر آن خداپرستان خنده میكردید. اما امروز من به آنان به خاطر صبر و استقامتشان پاداش (نیك) مىدهم، كه تنها آنان پیروز و رستگارند.
این آیه قابل توجه آن عزیزانی که مقدّسات و افرادی که ظاهر مذهبی دارند را مسخره می کنند).
خلاصه اینكه سخریه و استهزاء نوعى عیب جویى است و سزاوار نیست انسان براى اینكه عدهاى را بخنداند مرتكب این گناه شود و دیگران را تحقیر كند.
كسانى كه مردم را مسخره مىكنند به خود مغرورند و همین غرور و خودبینى آنان سبب میشود كه افراد مؤمن و متدیّن را به چشم حقارت بنگرند و در نتیجه براى خود عذابى سخت و دردناك آماده كنند.
کلام را با سخنی از پیامبر اکرم صلی الله و علیه و آله به پایان می بریم:
إنّ المستهزئین بالنّاس یفتح لأحدهم باب من الجنّه فیقال هلمّ هلمّ فیجىء بكربه و غمّه فاذا أتاه اغلق دونه ثمّ یفتح له باب اخر فیقال هلمّ هلمّ فیجىء بكربه و غمّه فاذا أتاه اغلق دونه فما یزال كذلك حتّى إنّ الرّجل لیفتح له الباب فیقال له هلمّ هلمّ فلا یأتیه.
در روز قیامت كسانى را كه در دنیا مردم را مسخره میكردند میآورند و درى از بهشت به روى آنان میگشایند و به آنها مىگویند بیایید بیایید. آنها با آن همه سختى و ناراحتى به پیش میآیند و همین كه نزدیك در میرسند در به روى آنها بسته میىشود.
سپس در دیگرى به روى آنها باز میشود و گفته میشود شتاب كنید شتاب كنید. این بار نیز آنها با ناراحتى حركت مىكنند و همین كه نزدیك این در میروند آن نیز بسته میشود و همین طور این كار تكرار میشود تا جایى كه ناامید مىشوند و سرانجام دیگر به سوى هیچ درى نمىروند.
در اینجا مؤمنان كه ساكنان بهشتند به آنها نظاره مىكنند و به آنان مىخندند.
خلاصه آنکه به جای اینکه همه ی چیزهای خوب را برای خودمان بخواهیم و لذت و خنده را در مسخره کردن دیگران جستجو کنیم، چه خوب است که نسبت به عملکردهایمان کمی تجدید نظر کنیم.