تبیان، دستیار زندگی
اسمش را اختلاف سلیقه بگذاریم بهتر است، اگر چه می دانیم ماجرا فراتر از این ها است. عالم سینما و تلویزیون هم مثل همه حرفه های دیگر عاری از تنش و دعوا نیست ؛ گاهی همه چیز ختم به خیر می شود و گاهی دامنه مجادله به بیرون درز می کند. نمونه تازه اش متلک پرانی زار
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : منیژه خسروی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چاقو کشی به سبک سینمایی

یک گزارش درباره مشهورترین مجادلات سینماگران در سال های اخیر


اسمش را اختلاف سلیقه بگذاریم بهتر است، اگر چه می دانیم ماجرا فراتر از این ها است. عالم سینما و تلویزیون هم مثل همه حرفه های دیگر عاری از تنش و دعوا نیست ؛ گاهی همه چیز ختم به خیر می شود و گاهی دامنه مجادله به بیرون درز می کند. نمونه تازه اش متلک پرانی زارعی- میری در یک جشن سینمایی است که ترکش هایش همچنان ادامه دارد.

دعوای بازیگران

از آن سو چند نمونه دیگر هم همچنان تازه اند؛ مثل مجادله جواد یحیوی و رضا رشیدپور یا اعتراض تهیه کننده «ضیافت» به گفته های مسعود کیمیایی و همچنین بحث مالکیت «شهر موش ها » و ... بهانه گزارش پیش رو دامنه دار شدن دوئل های سینمایی است ؛ مجادلات چند سال اخیر را مرور کرده ایم و قصد دیگری هم نداریم. باور کنید...

1 ) بهداد/ عرب نیا

جنجالی ترین « هفت» فریدون جیرانی خرداد نود و بعد از صحبت های آتشین فریبرز عرب نیا رقم خورد؛ جایی که او با ایهام و اشاره خیلی از سینماگران را نواخت و متلکی اساسی به حامد بهداد انداخت . بهداد هم خیلی زود دست به قلم برد و نامه ای تند علیه او نوشت:« مدهوش آن یال و كوپال و اسب و درشكه ی آراسته به صنعت گریم و طراحی نشوید. شما خیلی كمتر از آن هستید كه بخواهید از موضع یك مدعی العموم درباره سرنوشت مردم اظهار نگرانی كنید. مگر شما متولی امور فرهنگی هستید؟» ادبیات بهداد بویژه در بخشی که به زندگی شخصی عرب نیا ورود کرده بود بازتاب هایی منفی به دنبال داشت اما او اعلام کرد اصلا قرار نبوده بخش های شخصی زندگی عرب نیا رسانه ای شود ولی از گفته اش درباره خود عرب نیا پشیمان نیست . دامنه این مجادله مدت ها در محافل مختلف نقل زبان بود؛ خیلی از رسانه ها در توصیف آن این گونه نوشتند : «سینما هم مثل فوتبال...»

2) بهداد/ گلمکانی

هوشنگ گلمکانی از منتقدان قدیمی سینما و سردبیر ماهنامه فیلم نگار سال 88 بعد از اکران «دلخون» در یادداشتی کوتاه نوشت: چند سال بود می‌شنیدم «حامد بهداد بازیگر خوبی است» اما هیچ وقت این «بازی خوب» را در فیلم‌هایی که از او دیده ام درک نکرده بودم. این اواخر گفتند در «حس پنهان» به نقش یک آدم روانی غوغا کرده است. اما دیدم و نفهمیدم... » بهداد هم دست به قلم شد و تند و بی پروا علیه گلمکانی نوشت . با این تیتر: « بوی بازنشستگی تان می آید جناب دن كورلئونه ».

 3) عرب نیا/ حاتمی کیا

فریبرز عرب نیا بعد از ستایش همه جانبه به خاطر نقش «مختار» شاه نقشی دیگر را پذیرفت و در فیلم «چ» ایفاگر نقش شهید چمران شد. همه چیز خوب پیش می رفت تا این که در میانه تولید اختلاف نظر عرب نیا و ابراهیم حاتمی کیا به اوج رسید. خبرهای ناخوشانیدی از درگیری این دو چهره مطرح سینمای ایران به بیرون درز کرده و حتی عوامل نگران از تعطیلی پروژه بودند. همزمان هم نام چند بازیگر به عنوان جایگزین عرب نیا به گوش رسید اما در نهایت کار با خود او ادامه یافت. عرب نیا در سکانس پایانی به بهانه اتمام قراداد حاضر نشد و حاتمی کیا صحنه را به شکلی دیگر گرفت. بعد از آن طرفین غلاف کردند اما عرب نیا در برنامه هفت و بعد از صحبت های تهیه کننده «چ» و انتقاد از رفتار غیر حرفه ای او، از خودش دفاع کرد و در برنامه سال تحویل شبکه دو پاسخی کلی به حاتمی کیا داد.پس از آن هم در هیچ یک از نشسست های متعدد «چ» شرکت نکرد. دیگر عوامل فیلم هم به فراخور در این باره صحبت کردند ولی در نهایت معلوم نشد حق با کیست؟

اختلاف سلیقه ذات هر کاری است و اگر منجر به منازعات معمول نشود حتی نیتجه ای مثبت به همراه خواهد داشت. در سینما انواع و اقسام دعواها وجود دارد که برخی از سر دلسوزی است و برخی نه. برخی به بیرون درز کرده و به رسانه راه یافته و بسیاری سر به مهر مانده اند.

4 ) حاتمی کیا/ فرهادی

«جدایی نادر از سیمین» هنوز در اوج بود و در جشنواره های مختلف خارجی یکه تازی می کرد. ابراهیم حاتمی کیا که روزگاری با همکاری اصغر فرهادی فیلمنامه «ارتفاع پست» را نوشته بود، در نامه ای با ایهام و کنایه «جدایی» را نواخت. در حقیقت نامه حاتمی کیا خطاب به سید رضا میرکریمی و ستایش «یه حبه قند» بود اما به این بهانه انتقادش از «جدایی» را هم علنی کرد: « کام‌ات شیرین. اگر این حَبّه قندت نبود، یادمان می‌رفت کجایی هستیم و با کامِ تلخ در صفِ سفارتِ خرس‌نشان ایستاده بودیم تا از سرزمین همیشه آفتاب‌مان به جبرِ همکار تلخ‌مزاج، همه مهر دروغ بر پیشانی، متقاضی پناه به سرزمین همیشه ابری بگیریم. » بعد از آن سیل انتقادها به سمت حاتمی کیا سرازیر شد و او هم در پاسخ چنین گفت: « این فریادی بود و اگر مماشات می‌کردم، آیندگان این بزدلی را بر من نمی‌بخشیدند. » فرهادی هم در گفت گو با همشهری جوان یک پاسخ کوتاه به حاتمی کیا داد:« ایشان باشعورتر از آن هستند که این حرف را از سر اعتقاد و صداقت گفته یاشند. بگذریم...»

5) افخمی/ حقیقی

این یکی ختم به خیر شد و در نهایت بهروز افخمی از مانی حقیقی برای ایفای نقشی کوتاه در « آذر ، شهدخت ، پرویز و دیگران» دعوت کرد و نشان داد اختلاف شان عمیف نیست. ماجرا از میزگردی در ماهنامه 24 شروع شد جایی که افخمی درباره جشنواره های جهانی گفته بود: «حالا توجه کن که (گذشته) جایزه جشنواره کن را که البته از نظر من هیچ وقت اعتبار نداشته، به یک فیلم پورنو می‌بازد. فرهادی سال قبل به خاطر فیلمی ضعیف‌تر از این اسکار گرفت، اما امسال جایزه را به یک فیلم پورنو درباره‌ی همجنس‌بازی می‌بازد. این دموکراسی است؟» حقیقی هم در صفحه شخصی اش نوشت: «یک کسی به این نابغه بفهماند که در جشنواره کن جایزه را یک هیات داوران محدود به هفت-هشت نفر تعیین می‌کنند و دموکراسی یک نهاد مربط به یک جامعه میلیونی است. باقی اراجیفی که می‌گوید درباره اعتبار کن یا درباره فیلمی که هنوز ندیده ارزش جواب دادن ندارد. مانده‌ام نعمت حقیقی بینوا چطور آن همه سال این فالانژ خشک مغز را تحمل کرد.» این مجادله بعد گفت و گوی مستقیم این دو در مجله 24 به پایان رسید.

افشار زاده

6) افشار زاده/ ژکان

مهشید افشار زاده امسال سریال «قهر و آشتی» ساخته علی ژکان را روی آنتن داشت و بعد از مدت ها در قاب تلویزیون ظاهر شد. دل او اما حسابی پر بود: « متاسفانه بیش از حد به آقای ژكان اعتماد داشتم... » متن کامل گفته های مهشید افشارزاده را در تبیان را بخوانید. علی ژکان اما ترجیح داد وارد این مجادله نشود.

7 ) موارد تازه

پر سر وصداترین مجادله اخیر به اتفاقات جشن انجمن منتقدان ونویسندگان سینمایی برمی گردد جایی که اهدای جایزه به مریلا زارعی توسط مازیار میری به صحنه متلک پرانی تبدیل شد. ماجرای جشن منتقدان  را پیش تر ذکر کردیم.

مورد دیگر به انتقادات صریح جواد یحیوی مجری ممنوع التصویر تلویزیون علیه رضا رشیدپور برمی گردد: « رضا رشیدپور دوست و همکار من شبکه ایرانیان را برای آقای مشایی اجرا می‌کند، یک روز دیگر پشت سر آقای روحانی می‌ایستد و میتینگ‌های تبلیغاتی اجرا می‌کند، روز دیگر در یوتیوب به آقای ضرغامی فحش می‌دهد،‌ امروز هم در شبکه نسیم برنامه می‌سازد، من نمی‌فهمم تکلیف چیست.» رشید پور هم در نامه ای به شکل محترمانه پاسخ او را داد و گفت که تلویزیون ایرانیان هیچ ارتباطی به آقای مشایی نداشت ، اصولا جناب روحانی یک شخصیت امنیتی است و حتما اطلاعاتش از شما بیشتر است و اگر ردی از همکاری من با مشایی وجود داشت حتی جواب سلامم را نمی داد،من به هر آنچه در قالب ویدیو های خانگی در فضای مجازی منتشر کرده ام ایمان دارم و ...

ادعای محمد علی طالبی درباره مالکیت معنوی «شهر موش ها 2» هم حاشیه های جدی برای فیلم رقم زده و هنوز سرانجامش مشخص نیست. تهیه کننده در پاسخ گفته : «حقوق معنوی این فیلم کاملا در اختیار تهیه کنندگان «شهر موش‌ها2» است و بابت آن هزینه شده است.چنانچه ادعایی باشد آماده‌ی ارائه مدارک حقوقی هستیم.»

8 ) به رنگ زرد

مجادلات سینمایی کم نیستند و اصلا بخشی از جذابیت این هنر حاشیه های پیرامونی آن است. این چند نمونه را که متمایل به زرد هستند را هم بخوانید:

سال گذشته بهاره رهنما روی آنتن زنده شبکه سه و در برنامه «سه ستاره» به گفته های لعیا زنگنه واکنش جالبی نشان داد. زنگنه قبل از آمدن رهنما گفته بود: « متاسفم بعد از خانم افسانه بایگان که ستاره اول زنان هنرمند بود و بعد از من اتفاقی نیفتاد...» رهنما هم بلافاصله بعد از نشستن روبروی دوربین گفت:« خانم زنگنه مزاح قشنگی کرد و گفت بعد از خودش و افسانه بایگان اتفاقی نیفتاده است همان موقع گفتم پس ما برویم خانه و سریال‌های قدیمی را نگاه کنیم.»

بعد از ازدواج پر سر و صدای مهناز افشار، نوبت به مرضیه برومند رسید تا متلکی به او بیندازد:« خانم ( مهناز افشار) به من پیغام داده بود که مهربه من 10 شاخه گل نرگس است که اگر شما را اذیت می کند، آن را هم تقدیم تئاتر ایران می کنم....چیزی که شنیدم این است که پشت قباله اش یک ملک 30 میلیارد تومانی انداخته اند.» خیلی ها به گفته های خانم برومند واکنش نشان دادند و آن را دور از شانش عنوان کردند.

سال گذشته بعد از گفت و گوی افشین هاشمی علیه برخی از بازیگران سریال «اولین انتخاب» مجید مظفری به او واکنش نشان داد و گفت :«هاشمی زردک خورده این حرف ها را زده !» این اتفاق به شکلی دیگر چندی پیش و با انتقاد بازیگران ستایش علیه سریال تکرار شد.

از این دست مجادلات رنگی و غیر رنگی در سینما و تلویزیون ما کم نیست که در این گزارش نمی گنجد ؛ نمونه بارزش دعوای فرج الله سلحشور با کل سینما ، بویژه بازگیران زن و البته پاسخ آن ها است.

منیژه خسروی

بخش سینما و تلویزیون تبیان


مطالب مرتبط:

کنایه کاردان به «ماه عسل»

از متلک به مدیری تا تقلیدهای خندوانه