راهِ رهایی از تمام بنبستها در زندگی مشترک
راه رهایی از تمام بنبستها، که از جمله آن، اختلافات زن و شوهر است، تقواست.
سوره طلاق آیه 2: فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِکوهُنَّ بمعروفٍ أَوْ فَارِقُوهُنَّ بمعروفٍ وَ أَشْهِدُواْ ذَوَی عَدْلٍ مِّنکمْ وَأَقِیمُواْ الشَّهَادَةَ لِلَّهِ ذَ لِکمْ یوعَظُ بِهِ مَن کانَ یۆْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیوْمِ الْآخِرِ وَمَن یتَّقِ اللَّهَ یجْعَل لَّهُ مَخْرَجاً
پس چون به پایان مدت عده نزدیک شدند، یا (با رجوع به آنان) به طرز شایسته و پسندیدهای نگاهشان دارید و یا (با پرداخت مهریه و سایر حقوق) به طرز شایستهای از آنان جدا شوید و (هنگام طلاق) دو شاهد عادل از میان خود به گواه گیرید و گواهی را برای خدا به پا دارید. هرکس که به خدا و روز قیامت ایمان دارد، اینگونه پند داده میشود و هرکس که از خدا پروا کند، خداوند برای او راه بیرون شدن و رهایی (از هر گونه مشکل) را قرار میدهد.
* زمانبندی احکام دینی، باید به دقت مراعات شود. (هم آغاز زمان عدّه: «فطلقوهنّ لعدتهنّ» و هم پایان آن: «اذا بلغن اجلهن» ذکر شده است)
* کارها باید از ابتدا، دارای برنامه و زمان مشخص باشند. «اجلهنّ»
* هم ادامه زندگی باید به نحو پسندیده باشد و هم جدایی و طلاق. «امسکوهنّ بمعروف او فارقوهنّ بمعروف»
* رفتار شایسته، چه در حال صلح و آشتی و چه در حال قهر و جدایی، از حقوق همسر است. «امسکوهنّ بمعروف...»
* نگاهداری همسر، مقدم بر جدایی است. ابتدا فرمود: «امسکوهنّ» و سپس «فارقوهنّ»
* آیین همسرداری یا طلاق، باید مورد پذیرش شرع و پسند عقل باشد. «بمعروف»
* به دلیل ضعف جسمی و نارسایی آداب و رسوم اجتماعی و تاریخی، حقوق زنان بیشتر پایمال شده و میشود؛ لذا بیشترین خطابهای قرآن در مورد مراعات حقوق، به مردان است. «امسکوهنّ بمعروف، فارقوهنّ بمعروف»
* جدایی و طلاق، همراه با کرامت و به دور از هر گونه تحقیر صورت گیرد. «فارقوهنّ بمعروف»
* شرط صحت طلاق، حضور دو شاهد عادل است. «و اشهدوا ذوی عدل منکم»
* برای حفظ حقوق طرفین، گرفتن دو شاهد عادل، نشانه محکم کاری و دقت است. «و اشهدوا ذوی عدل منکم»
* کسانی که در محضر آنان، طلاق جاری میشود، باید عادل باشند. «ذوی عدلٍ منکم» یعنی عدالت، سرمایه آنان باشد.
* افراد عادل نیز به تذکر نیازمندند. «اشهدوا ذوی عدل منکم و اقیموا الشهادة للّه»
* حب و بغضها نباید در قضاوت ما تأثیرگذار باشد. «اقیموا الشهادة للّه» (مشابه این جمله، در آیه 135 نساء آمده است که میفرماید: «کونوا قوامین بالقسط شهداء للّه و لو علی انفسکم او الوالدین والاقربین»)
* گواهی دو شاهد عادل باید همراه با حفظ حقوق مردم و اخلاص باشد. «اقیموا الشّهادة للّه» (در کلمه «اقیموا» برپاداشتن حقوق مردم و در کلمه «للّه» اخلاص در عمل نهفته است).
* اقامه حقوق مردم، ارزشی هموزن اقامه نماز و دین دارد. (در قرآن کلمه «اقیموا» درباره نماز، دین، شهادت و وزن مطرح شده است. «اقیموا الدین»، «اقیموا الصّلاة»، «اقیموا الوزن» و «اقیموا الشّهادة».
* موعظه، تنها تذکرات اخلاقی نیست، بلکه دستورات فقهی نیز نوعی موعظه است. «امسکوهنّ... فارقوهنّ... اشهدوا... ذلکم یوعظ به»
* پند پذیری، نشانه ایمان واقعی است. «یوعظ به من کان یۆمن»
* به جای پیمودن راههای ناشناخته سیر و سلوک، عمل به احکام الهی، بهترین موعظه و راه سازندگی انسان است. «یوعظ به من کان یۆمن»
* حل مشکلات از طریق گناه، رفتن به بیراهه است. تقوا و خداترسی، موجب خروج انسان از مشکلات و تنگناهای زندگی است. «و من یتّق اللّه یجعل له مخرجاً»
* راه رهایی از تمام بن بستها، (که از جمله آن، اختلافات زن و شوهر است، تقواست. «و من یتّق اللّه یجعل له مخرجاً»
باشگاه خبرنگاران
باشگاه کاربران تبیان - ارسالی از: mo_1443
برگرفته از گروه: قرآن
مطالب مرتبط:
عامل محرومیّتها و مشکلات چیست؟
شیوهی تربیتی اسلام: تشویق ده برابر تنبیه
هنگام وسوسهی شیطان، چه کار کنیم؟
رابطه مۆمنان با یکدیگر چگونه است؟