تبیان، دستیار زندگی
هفته گذشته حسن روحانی در قامت رئیس دولت یازدهم جملاتی را به زبان آورد که صدای خیلی ها از آن درآمد. او در بخشی از سخنان خود گفت...
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : حسین هرمزی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

یک جهنم و این همه تناقض؟


هفته گذشته حسن روحانی در قامت رئیس دولت یازدهم جملاتی را به زبان آورد که صدای خیلی‌ها از آن درآمد. او در بخشی از سخنان خود گفت...


احمدی نژاد و روحانی

هفته گذشته حسن روحانی در قامت رئیس دولت یازدهم جملاتی را به زبان آورد که صدای خیلی‌ها از آن درآمد. او در بخشی از سخنان خود گفت: «یک عده به ظاهر شعار می‌دهند ولی بزدل سیاسی هستند و تا حرف مذاکره پیش می‌آید می‌گویند ما می‌لرزیم. به جهنم؛ بروید یک جای گرم برای خود پیدا کنید. خداوند شما را ترسو و لرزان آفریده است.»

این سخنان واکنش‌های مختلفی در پی داشت. دولتی‌ها از آن حمایت کردند و برخلاف کسانی که این عبارات را حاصل عصبانیت رئیس‌جمهور می‌دانستند، تاکید کردند که این در واقع بیانی صریح و شجاعانه در برابر کسانی بود که چوب لای چرخ مذاکرات می‌گذارند.

از سوی دیگر برخی رسانه‌های اصلاح‌طلب از این جملات انتقاد و تاکید کردند که به کار بردن این عبارات، مختص «ادبیات احمدی‌نژادی» است و نباید اینطور بیان می‌شد. این انتقادها تا جایی پیش رفت که حسین شریعتمداری نیز از آن خرسند شد و این خرسندی را در گزارش روز بعد روزنامه کیهان بروز داد.

برخی مخالفان دولت پا را فراتر گذاشتند و سعی کردند از این آب گل‌آلود برای رئیس‌جمهور محبوب خود یعنی محمود احمدی‌نژاد ماهی بگیرند. روح‌الله حسینیان در واکنش به اظهارات اخیر روحانی گفت که احمدی‌نژاد هیچگاه اینطور صحبت نکرد.

اما آیا این سخنان در ادبیات سیاسی ما بی‌سابقه بوده است؟! آیا حافظه‌ی سیاسی این مردم، سخنان غیرمۆدبانه‌ی رییس جمهور سابق را فراموش کرده است؟ آیا در همین یک سالی که دولت یازدهم سر کار آمده است، منتقدان با دولت و رییس جمهور، مۆدبانه سخن گفته‌اند؟ نگاهی به سخنان فعالان سیاسی‌ای که هر روز در سایت‌های منتقد دولت سخن می‌گویند، پاسخ روشنی به این سوال خواهد داد.

منتقدان سیاسی دولت که خود را طرفداران احمدی‌نژادِ بی‌مشایی می‌دانند، امروز خود را منادی این اعتقاد معرفی می‌کنند که رئیس‌جمهور و سیاستمدار و اصلا همه، باید مۆدب باشند و بدون توجه به ادبیات سیاسی دولت در سال‌های 84 تا 92، مدعی‌اند که سخنان اخیر روحانی «بدعت» است؛ این را حسینیان در انتقاد از روحانی به زبان آورد.

البته او و هم‌فکرانش اشاره نکرده‌اند که اگر چنین است، چرا خودشان و بزرگترهایشان، حق دارد درباره رئیس‌جمهور کشور از ادبیاتی بدتر از اینها استفاده کند یا چرا پیشتر همه باید در برابر ادبیات رئیس دولت‌های نهم و دهم سکوت اختیار می‌کردند.

احمدی‌نژاد بارها در سخنرانی‌هایش از کلمات و عباراتی نامناسب و توهین‌آمیز استفاده کرد و این محدود به سخنرانی‌های داخلی او نبود بلکه گاه در نشست‌های خبری مشترکش با همتایان خارجی نیز ابایی از به کار بردن برخی عبارات نداشت.

«آن ممه را لولو برد»، «آنقدر قطعنامه بدهید تا قطعنامه‌دانتان پاره شود»، «یک کلام از مادر عروس»، «آب را بریزید همان جایی که می‎سوزد»، «باید بخورد تا دردش بیاید»، «پشم و پیلشان ریخته است»، «شما ‌نمی‌توانید آب بینی‌ خود را بالا بکشید»، «همه‌اش کشک است...؛ ای زکی» و ....

صحبت از دفاع از حسن روحانی یا «جهنم» مورد اشاره‌اش نیست – که البته جای دفاع هم ندارد- ، صحبت از انصافی است که نادیده گرفته می‌شود و «ادب»ی که

زیر پای سیاست ذبح می‌گردد؛ ادبی که گویا دیگر «به ز دولت» سیاسیون نیست

اینها تعدادی از واژه‌هایی است که در سال‌های اخیر در ادبیات رئیس دولت سابق متبلور بود اما آن روزها، این کسانی که امروز نگران ادبیات رییس جمهورند، نه نگران فرهنگ کشور بودند و نه دلواپس آن چه بر سر جایگاه ریاست جمهوری به عنوان شخص دوم مملکت آمده بود.

صحبت از دفاع از حسن روحانی یا «جهنم» مورد اشاره‌اش نیست – که البته جای دفاع هم ندارد- ، صحبت از انصافی است که نادیده گرفته می‌شود و «ادب»ی که زیر پای سیاست ذبح می‌گردد؛ ادبی که گویا دیگر «به ز دولت» سیاسیون نیست.

جای تأسف است که همین منتقدان دولت که امروز رییس جمهور را به خاطر سخنانش و به این سبب که چنین سخنانی از یک روحانی بعید است مورد هجمه قرار دادند وقتی آیت الله مصباح رییس جمهور را انگلیسی و نشخوارکننده و آقای هاشمی را دیوانه و بی‌عقل خوانده بود هیچ واکنشی نشان ندادند حتی با این وجود که بین علم آیت الله مصباح و جایگاه روحانی ایشان با رییس جمهور فاصله‌ی بسیاری وجود دارد! آیا اگر آقای روحانی این گونه حرف بزند نگران‌کننده است اما اگر آیت الله مصباح چنین سخن بگویند حتی شایسته‌ی نقد و تذکر نیستند؟ آیا اگر رییس جمهور این گونه حرف بزند بی‌فرهنگی است اما اگر دیگرانی که هم‌جهت با منتقدان دولت‌اند، بعضی از مردم را گوساله بخوانند بلااشکال است؟ آیا اگر رییس جمهور بد حرف بزند باید به او حمله کرد اما اگر به رییس مجلس در قم بدوبیراه بگویند و خلاف نظر صریح مقام معظم رهبری به بزرگان نظام توهین کنند امری شایسته است؟

هیاهوی امروز تخریب‌گران دولت، متناقض با سکوت آنها طی سال‌هایی است که رییس جمهور این کشور، با ادبیاتی سخیف و غیرمۆدبانه با مردم سخن می‌گفت، و از آنجا که افکار عمومی نیز این تفاوت را درک می‌کند، متوجه سیاسی و غیرمنصفانه بودن آن می‌شود و در نتیجه چنین عملکردی در نهایت به ضرر خود تخریب‌گران تمام می‌شود.

حالا چند روزی است که انتقادها از حسن روحانی بالا گرفته، اما در این جدال چند نکته نیز خود را عیان کرده است:

1- اینکه مردم و رسانه‌ها به یک عبارت از سخنان روحانی انتقاد می‌کنند اما زمانی به بیان سخنانی بدتر از اینها از زبان احمدی‌نژاد می‌خندیدند، نشان می‌دهد که توقعشان از این دو متفاوت است و همین اثبات می‌کند که گفتمان اعتدال جای خود را باز کرده و امروز دیگر از رئیس دولت انتظار نمی‌رود که سخنان ضعیف و سخیف بیان کند. جای سپاس است که رییس جمهور محترم، توقع مردم و سیاست‌مداران را از وضع اسف‌بار گذشته تغییر داده تا نسبت به این حرف‌ها واکنش نشان دهند.

2- امروز رسانه‌ها می‌توانند از رئیس‌جمهور بابت بکار بردن لفظ یا جمله‌ای انتقاد کنند و البته روحانی نیز درباره سخنان خود توضیحاتی داد و این، هم نشان از تعقل وی دارد و هم نشان می‌دهد که برخلاف گذشته، فشار افکار عمومی می‌تواند دولت را وادار به اصلاح کند. این ویژگی، در دموکراسی امری مثبت است.

3- چه موافقان و حامیان دولت که از روحانی انتقاد کرده‌اند و چه مخالفان و تخریب‌گران دولت، طی چند روز اخیر، احمدی‌نژاد و ادبیات احمدی‌نژادی را یادآوری کرده‌اند و این یعنی ادبیات رییس جمهور پیشین، امروز برای موافقان و مخالفان تبدیل به شاخصی برای بدسخنی شده است.

البته که باید از رییس جمهور تشکر کرد که در جلسه چهارشنبه هیات دولت، به سخنان اخیرش اشاره کرد و گفت که این جملات را در برابر منتقدان نگفته بلکه در برابر اقلیتی مطرح کرده که تنها به فکر تخریب دولت هستند. او البته از اصل موضع خود در برابر این عده کوتاه نیامد و ضمن اینکه گفت دولتش پرچمدار نقد است، تاکید کرد که در برابر تخریب‌گران سکوت نمی‌کند؛ در عین حال نمی‌توان رد کرد که این گونه سخن‌گفتن از رییس جمهور آرام و معتدلی مثل آقای روحانی هم بعید بود و هم شایسته‌ی جایگاه ایشان به عنوان یک روحانیِ سیاست‌ورز که قراربود معتدلانه و حقوق‌دانانه سخن بگوید؛ نبود.

 حسین آشنا

بخش سیاست تبیان