تبیان، دستیار زندگی
تلاش درراستای خروج از اقتصاد نفتی با هدف توسعه کشور، صیانت از منابع ملی و در نهایت رهایی ازتهدیدها و تحریم ها ضرورتی اجتناب ناپذیراست که این رویکرد مهم باید سالها پیش مورد توجه مسئولان قرارمی گرفت، چراکه استمرارسیاست غلط خام فروشی منابع طی سالیان متمادی ب
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : محسن جندقی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

گفتگوی تبیان با حبیب آقاجری عضوکمیسیون انرژی مجلس

نفتی که مانع پیشرفت اقتصاد است!


تلاش درراستای خروج از اقتصاد نفتی با هدف توسعه کشور، صیانت از منابع ملی و در نهایت رهایی ازتهدیدها و تحریم ها ضرورتی اجتناب ناپذیراست که این رویکرد مهم باید سالها پیش مورد توجه مسئولان قرارمی گرفت، چراکه استمرارسیاست غلط خام فروشی منابع طی سالیان متمادی بدون ایجاد ارزش افزوده لازم روی این کالا متاسفانه فقط پس رفت کشور را بدنبال داشته واین روند به حیف ومیل منابعی که متعلق به نسل های آینده نیزهست شده است.
اهمیت تبدیل نفت خام به فرآورده های باارزش برای ایجاد بستراشتغال مولد، توسعه بخش صادرات و خوداتکایی تا جایی است که رهبر معظم انقلاب همیشه براین موضوع تاکید ویژه داشته و دارند. چگونگی ورود بخش خصوصی توانمند و سیاست خروج از اقتصاد تک محصولی را در گفتگوی تبیان با "حبیب آقاجری عضو کمیسیون انرژی مجلس نهم" با هم می خوانیم.

حبیب آقا تاجری

جناب آقاجری مزیت داشتن ثروت نفت وگاز اگرچه موهبتی الهی است که همه کشورهاازآن بهره مند نیستند اما متاسفانه این منابع خود مانع پیشرفت می شوند، حال چه باید کرد تا مسیر توسعه درصنعت نفت وگاز طوری هموار شود که اقتصاد کشور با تمرکز بر این صنایع مهم متحول شود؟

بهره برداری مناسب واصولی ازمنابع و ذخایر طبیعی (نفت وگاز) ثروتی عظیم و مزیتی است که در صورت استفاده درست وبهینه از آن می تواند پیشرفت کلی اقتصاد کشور را رقم زند اما ازآنجایی که این منابع گرانبهای تجدید ناپذیرمتعلق به نسل های آینده نیزهست و نباید با خام فروشی آن را حیف و میل نمود، بنابراین برنامه ریزی جامع و کارشناسی شده برای تولید منابع زیرزمینی وآوردن آن به روی زمین با هدف تبدیل نفت خام به کالاهای نهایی ضرورتی اجتناب ناپذیراست تا نهایت استفاده لازم از ثروت ملی حاصل و حقوق آیندگان نیز در این زمینه رعایت شود. اهمیت به این موضوع تا جایی است که مقام معظم رهبری سالهاست بر استقلال اقتصادی به جد تاکید داشته و تداوم رویکرد شوم خام فروشی منابع ملی را به زیان اقتصاد کشورو عقب ماندگی عنوان می کنند. درچنین شرایطی باید پذیرفت که خام فروشی منابع و وابستگی بودجه سالانه به درآمد های آن اقتصاد کشوررا آسیب پذیرمی کند و این روندنا مطلوب باعث شده است تا دشمنان اکنون ازآن به عنوان یک حربه سیاسی چون تحریم خرید نفت ایران استفاده کنند. ازسوی دیگر چون دشمن می داند که اقتصاد کشورمان وابستگی شدیدی به صادرات نفت خام و نیازبه درآمدهای حاصله ازآن برای تامین بودجه سالانه دارد بنابراین خام فروشی منابع الان ابزاری در دست دشمن برای محدود کردن اقتصاد ایران شده است. این بدان معناست که پدیده خام فروشی الان به جای مزیت و محسناتی فراوانی که در اقتصاد دارد موانع شده و تنها راه برون رفت ازآن نیز توجه ویژه به توسعه صنایع تبدیلی و فرآوری برای تبدیل نفت خام به فرآورده با ارزش افزوده در کشوراست.

بهره برداری مناسب واصولی ازمنابع و ذخایر طبیعی (نفت وگاز) ثروتی عظیم و مزیتی است که در صورت استفاده درست وبهینه از آن می تواند پیشرفت کلی اقتصاد کشور را رقم زند اما ازآنجایی که این منابع گرانبهای تجدید ناپذیرمتعلق به نسل های آینده نیزهست و نباید با خام فروشی آن را حیف و میل نمود

خروج ازاقتصاد نفتی با هدف توسعه کلی کشور،ایجاد اشتغالزای انبوه، بهبود فضای کسب وکار ودرنهایت کسب درآمدزایی بالا،آنگونه که اشاره شد جز با تغییر رویه خام فروشی و توجه به تبدیل منابع به فرآوردهای مختلف ارزآور امکان پذیر نیست، حال آیا ایران توانسته است در این زمینه بستر مناسب را در کشور فراهم کند؟

ازآنجایی که اقتصاد کشورسالهاست وابستگی شدید وعمیقی به درآمدهای نفتی دارد و همواره بر صادرات نفت خام متمرکز شده است همچنین طی دورانها گذشته نیزنسبت به توسعه و ایجاد مراکز کوچک و بزرگ صنایع تبدیلی وفرآوری درصنعت نفت چون ساخت پالایشگاه ها و پتروشیمی ها تلاش آنچنانی متناسب با ظرفیت ها و قابلیت های موجودکشور اقدامات درخورتوجهی نشده است تا ره صدساله فاصله اقتصاد کشور ازفروش منابع خام معدنی کم شود، متاسفانه این رویکرد باعث شده تا بخش خصوصی متخصص نیزنتواند به این بخش مهم اقتصادی برای تبدیل منابع خام معدنی به فرآورده همراه با ایجاد ارزش افزوده لازم وارد میدان عمل شوند. ازسوی دیگراکنون چون دنیا به خوبی می داند که بخش قابل توجهی از بودجه سالانه ایران ازمحل فروش نفت خام تهیه و تامین می شود با این وجود صنعت نفت سیاسی شده آنگونه که با تحریم سیستم بانکی برای ممانعت از انتقال و رد وبدل پول وتحریم بیمه کشتی های نفتکش همچنین دادوستد بین المللی نفت خام ایران موانع های ایجاد شده را شاهد هستیم چرا که آنها می دانند ایران نتوانسته است درتوسعه صنایع پایین دستی نفت وگاز کشور برای جلوگیری از پدیده خام فروشی منابع اقدامات خاصی رابکارگیرد.

تاکید شما براین است که ازسیاست خام فروشی نفت درکشور جلوگیری شود، حال راه برون رفت ازاین پدیده نامطلوب که اقتصاد کشور رااز هرحیث آسیب پذیر کرده است چیست، و تداوم این روند که به حراج منابع ملی منجر می شود چه زیان وضرری را به اقتصاد کشور وارد می کند؟

درحقیقت بابد پذیرفت که رویکرد خام فروشی منابع ملی بدون ایجاد ارزش افزوده لازم برروی کالاها، روشی بسیارغلط و شیوه ای غیرحرفه ای است که نتیجه آن با لمس پس رفت های اقتصادی و بحث تحریم خرید نفت خام کشورمان به وضوح دیده می شود. البته این دومورد شاید بخشی ازمعایب رویکرد چندین وچندساله تداوم خام فروشی منابع ملی باشد چرا که ظرفیت ها وقابلیت های موجود دربخش نفت وگازکشوربه قدری بالاست که درصورت توسعه صنایع پایین دستی و ایجاد مراکز وکارخانجات تولیدی برای تبدیل نفت خام به کالاها ی نهایی می توان زمینه اشتغالزایی گسترده جوانان تحصیلکرده را دراین بخش فراهم و با توسعه صادرات کالاهای ارزشی درآمدزا به منابع ارزی زیادتری دست یافت.با این وجود تمام توان دولت و مجلس و دست اندرکاران باید برروی توسعه صنعت نفت و گاز آنگونه که منابع زیرزمینی خام به مواد اولیه کارخانجات برای تولید کالاهای نهایی شود متمرکزگردد. ازطرفی چون قراراست تا پایان برنامه پنجم توسعه هرساله وابستگی بودجه سنواتی به درآمدهای نفتی کم شود درچنین شرایطی حرکت درمسیرآزادسازی اقتصادو تفکیک بودجه سالانه از درآمدهای نفتی با پویایی و تحرک بخشی سایرمنابع درآمدی دیگر کشوربرای تامین بودجه ضروری است.

نفت خام

با این وجود نه عقل و نه شرع و نه اخلاق خام فروشی منابع را نپذیرفته و نمی پسنند چرا که این رویکرد شوم به اجحاف حقوق نسلهای آینده و طی نمودن مسیر پس رفت اقتصادی کشورهمچنین اتکا به بیگانگان را دامن می زند.بنابراین بهترین حالت این است که استحصال مواد معدنی خام (نفت وگاز) در کشور با نیت تبدیل به سایر کالاهای درآمدزا صورت گیرد و تا آخرین حلقه مجصولات از تولید مورد استفاده قرار گیرد چرا که اکنون دشمن در تحریم فرآوردهای نفتی و سایر مشتقات و محصولات آن به موجب نیازی که اکنون دنیا به محصولات نفتی ما دارد خیلی موفق نیست . از سوی دیگر چون ما خودمان وارد کننده فراورده نفتی هستیم بنابراین با توسعه صنایع تبدیلی و فرآوری نفت وگاز و آنگونه که تاکید شد از خروج ارز جلوگیری و اشتغالزایی نیز رونق می گیرد.پس تنها راه علاج خروج از اقتصاد نفتی خود اتکایی و تکیه برتوان داخلی است.

بخش خصوصی درایران برای ورود گسترده به فعالیت های اقتصادی از جمله دربخش صنایع پایین دستی نفت و گاز از توان بسیار بالای برخورداراست. دولت برای جذب و جلب بخش خصوص توانمند و رفع موانع سد راه آن چه امتیازات و یا تسهیلاتی را باید ارایه کند تا اقتصاد کشور با رونق و پویایی همراه شود؟

توجه ویژه به بخش خصوصی واقعی و سالم به موجب برخورداری آنها ازتوان، تخصص، سطح مدیریت بالا و خلاقیت و نوآوری دربخشهای مختلف اقتصادی بخصوص بخش انرژی که توسعه آن اکنون نیازضروری و الزامی برای آینده است، بی شک ازاهمیت فوق العاده ای بالایی برخوردارمی باشد، آن طورکه فراهم کردن بستر لازم برای ورود بخش خصوصی به میدان کارهمواره موردتاکید است و بدون بخش خصوصی متخصص و کارآمد نمی توان به اهداف چشم انداز که همانا پیشرفت کلی و همه جانبه کشوراست دست یافت.اما باید به این نکته مهم نیز توجه شود که آیا زیرساخت های لازم اولیه برای فعالیت متخصصین آماده است یا خیر؟ به طورمثال دولت تا چه اندازه به این بخش فعال اعتماد دارد و تسهیلاتی که باید به آنها داده شود چگونه، برچه مبنا و درچه قالبی باید باشد تا بخش خصوصی با انگیزه خاص پا به عرصه فعالیت بگذارد.با این وجود دولت باید ابتدا به بخش خصوصی اعتماد کند و دست آنها را برای ورود به فعالیت های اقتصادی بگیرد نه این که گاه وبیگاه با اجرای برخی برنامه ها و یا تصمیم گیری و سیاست گذاریها، (بدون هماهنگی با بخش خصوصی) مانع پیشرفت آنها نیز شود.البته چون بخش نفت وگاز به موجب ملی بودن آن از اهمیت بالایی برخوداراست و تک تک افراد جامعه حتی نسل های آینده نیز درآن سهیمند، بنابراین سری شرکتهای خوشنام و یا افرادی امین باید به این حوزه بیایند که کاملا منافع ملی را بخوبی درنظرگیرند.

اسدالله خسروی

بخش اقتصاد تبیان


مطالب مرتبط:

منتقدان مذاکرات هسته ای بخوانند!

رفع تحریم پتروشیمی یک دستاورد است

پالایشگاه های اروپایی تعطیل می شوند