تبیان، دستیار زندگی
چند وقت پیش مردی با لحنی خشن به من گفت که در سریال هایی که بازی میکنی خیلی به زن ها رو می دهی. این را خیلی جدی گفت و ادامه داد که فردا و پس فردا ما دیگر نمی توانیم جلوی زنانمان را بگیریم.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خاطره جالب بازیگر هفت سنگ

گفت و گو با بهنام تشکر


چند وقت پیش مردی با لحنی خشن به من گفت که در سریال هایی که بازی میکنی خیلی به زن ها رو می دهی. این را خیلی جدی گفت و ادامه داد که فردا و پس فردا ما دیگر نمی توانیم جلوی زنانمان را بگیریم.

هفت سنگ

هفت سنگ چهارمین سریال بهنام تشکر است. ساختمان پزشکان، دزد و پلیس و دودکش سریال‌هایی است که پیش از این او در آنها در نقش اصلی بازی کرده است. در هر سه سریال تشکر با برق‌نورد همبازی بود اما در هفت سنگ او با بازیگرانی مانند پرویز پورحسینی، مهدی سلطانی، الهام پاوه‌نژاد و شبنم مقدمی همبازی است. تشکر از این‌که در سال‌های اخیر دائم نقش‌های کمدی به او پیشنهاد شده دل خوشی ندارد و دوست دارد کار جدی بازی کند، ولی به قول خودش هنوز فیلمنامه خوب و جدی به او پیشنهاد نشده و این مساله برایش تبدیل به یک آرزو شده که همواره به شوخی از آن یاد می‌کند. روایت این بازیگر از «هفت سنگ» را بخوانید.

ابتدا هفت سنگ را نپذیرفتم

تابستان سال پیش بود که از دفتر آقای بذرافشان به من زنگ زدند و گفتند قصد دارد سریالی بسازد و مرا هم برای یکی از نقش‌های این سریال در نظرگرفته. به من پیشنهاد بازی در نقش محسن را دادند بعد از خواندن فیلمنامه اعلام کردم که تمایلی ندارم نقش محسن را بازی کنم، اما باز هم با من تماس گرفتند و بازی در نقش روزبه را پیشنهاد دادند. من هم چون از این نقش خوشم آمده بود بازی در هفت سنگ را قبول کردم.

احساس کردم به من نمی‌آید پدر سه بچه باشم

احساس کردم به من نمی‌آید که پدر سه بچه باشم و پسری بزرگ داشته باشم که نقش او را ارسلان قاسمی بازی کند. در کل محسن ویژگی‌هایی داشت که من نمی‌توانستم با آنها ارتباط برقرار کنم. محسن که نقش او به مهدی سلطانی واگذار شد مردی است که باید با بچه‌ها سر و کله بزند. او باید پدری باشد که هم طرفدار بچه‌هاست و هم طرفدار همسرش و البته باید به نوعی آچارفرانسه نیز باشد که همه اینها برای من سخت بود و نمی‌توانستم بر این شخصیت تسلط پیدا کنم و ویژگی‌های او را اجرا کنم. به نظرم شخصیت روزبه به خاطر خاص بودنش جذاب‌تر بود. در کل جنس بازی خانواده روزبه با جنس بازی خانواده محسن فرق می‌کند چون آنها روحیات کاملا متفاوتی از هم دارند.

هفت سنگ

نگرانی از همکاری دوباره با فرناز رهنما

در هفت سنگ نقش مقابل مرا فرناز رهنما بازی می‌کند که این ترکیب دقیقا مانند ساختمان پزشکان است و مردم ما را کنار هم در نقش زن و شوهر دیده بودند و ما این نگرانی را هم داشتیم که هفت سنگ با آن سریال مقایسه شود، ولی این نگرانی با پخش چند قسمت اول کار رفع شد و ما در قالب زوج جدید پذیرفته شدیم.

به متن وفادار بودم

من بشدت به متن وابسته هستم و سعی می‌کنم زیاد بداهه کار نکنم؛ البته برخی اوقات فیلمنامه هفت سنگ این آزادی را به بازیگر می‌داد که چیزهایی را به نقش اضافه کند. من معمولا زیاد کار خاصی انجام نمی‌دهم و سعی می‌کنم چیزی را که کارگردان و نویسنده از من می‌خواهند، درست انجام دهم و فکر می‌کنم همین موضوع تاثیر خوبی روی بازی می‌گذارد.

چند وقت پیش مردی با لحنی خشن به من گفت که در سریال هایی که بازی میکنی خیلی به زن ها رو می دهی. این را خیلی جدی گفت و ادامه داد که فردا و پس فردا ما دیگر نمی توانیم جلوی زنانمان را بگیریم.

دوست دارم درکار جدی بازی کنم

بازی در نقش‌های طنز تلویزیونی انتخاب من نیست بلکه مرا به این سمت بردند. کار در حوزه طنز بسیار سخت است و من هیچ‌وقت آمادگی این را نداشتم که در این حوزه بمانم ولی به هرحال حضور در این سریال‌ها باعث شده که مردم مرا در قالب یک کمدین ببینند و قبول کنند. خودم دوست دارم در چند کار جدی بازی کنم که اتفاقا یکی دو کار نیز پیشنهاد شده ولی هنوز قطعی نشده است. هرکسی که کارهای تئاتر مرا دیده، می‌داند که من در آثار سنگین و جدی بازی کرده‌ام و در تئاتر بخوبی از پس این‌گونه نقش‌ها برآمده‌ام اما هنوز در زمینه تصویر و مقابل دوربین کار جدی بازی نکرده‌‌ام که بتوان آن را در بوته نقد قرار داد و فهمید که می‌توانم در این حوزه هم از پس چنین نقش‌هایی برآیم یا نه. همان روز اول به آقای سلطانی گفتم حالا که شما به سمت کارهای طنز آمده‌اید، امیدوارم جای خالی شما در آثار جدی را من پر کنم. من با مهدی سلطانی حدود ده سال پیش در تئاتر «روزهای پاییز» همبازی بودم و اتفاقا سلطانی در آن نمایش شخصیت طنازی داشت. این را به این دلیل گفتم که یادآوری کنم سلطانی سابقه بازی در نقش‌های طنز را دارد. اگر آقای پورحسینی تاکنون در نقش‌های کمدی تلویزیونی بازی نکرده دلیل نمی‌شود که نتواند از پس این‌گونه نقش‌ها برآید. او با تجربه و توانایی‌هایی که دارد می‌تواند همه نقش‌ها را بازی کند و در آنها بدرخشد.

قرار نیست همیشه با برق نورد همبازی باشم

مسلما دوست داشتم در این کار هم با هومن برق‌نورد در کنار هم باشیم اما باید قبول کنیم قرار نیست ما همیشه در همه کارها با هم باشیم.من جنس بازی هومن را دوست دارم و هومن دوست خوب من است. ما اندازه و جنس بازی یکدیگر را می‌دانیم و خیلی راحت بازی یکدیگر را کامل می‌کنیم. یکی از رموز موفقیتمان در این است که خیلی راحت به یکدیگر برای بهتر شدن نقش‌ها کمک می‌‌کنیم. اما بازهم تاکید می‌کنم قرار نیست در همه کارها ما در کنار هم بازی کنیم.

هفت سنگ

ماهور؛ سوپر استار هفت سنگ

به نظر من روژین یا همان ماهور، سوپراستار سریال هفت‌سنگ است و ما از این‌که با او همبازی بودیم بسیار خوشحالیم و می‌توان گفت شانس آوردیم که او در کنار ما بود. ماهور از روز اولی که سر صحنه آمد بسیار آرام بود و با همه بخصوص من که عاشق بچه‌ها هستم بسیار زود دوست شد و توانستیم ارتباط خوبی با هم برقرار کنیم تا جایی که در طول کار و حتی اکنون که تصویربرداری تمام شده هروقت با هم صحبت می‌کنیم می‌گوید: بابا تشکر عاشقتم! این کودک هوش فوق‌العاده‌ای دارد و تقریبا هر کاری را که از او می‌خواستیم، انجام می‌داد، حتی در مواقعی حس هم می‌گرفت و در بغل کردن یا بوسیدن من یک حس کودکانه نیز بروز می‌داد که حضورش را ملموس‌تر و واقعی‌تر می‌کرد. البته بذرافشان هم خیلی هوشمندانه با او کار می‌کرد و از او بازی می‌گرفت. در بسیاری از مواقع عوامل را با او همراه می‌کرد و به ماهور اجازه می‌داد در صحنه راحت باشد. به‌عنوان مثال اگر او خوابش می‌برد یا خسته می‌شد کار را تعطیل می‌کرد تا این کودک استراحت کند، در صورتی که بسیاری از کارگردانانی که با بچه‌ها کار می‌کنند این‌گونه نیستند و به خود اجازه می‌دهند با آنها هرگونه که دوست دارند رفتار کنند و از اصل مهربان بودن با کودکان دور می‌شوند.

بازی در نقش‌های طنز تلویزیونی انتخاب من نیست بلکه مرا به این سمت بردند. کار در حوزه طنز بسیار سخت است و من هیچ‌وقت آمادگی این را نداشتم که در این حوزه بمانم ولی به هرحال حضور در این سریال‌ها باعث شده که مردم مرا در قالب یک کمدین ببینند و قبول کنند.

مردی با لحنی خشن به من گفت خیلی به زن ها رو می دهی

چند وقت پیش مردی با لحنی خشن به من گفت که در سریال هایی که بازی میکنی خیلی به زن ها رو می دهی. این را خیلی جدی گفت و ادامه داد که فردا و پس فردا ما دیگر نمی توانیم جلوی زنانمان را بگیریم. این حرف آلارم بود و اصلا برایم عجیب بود. اتفاقا آدمهای هفت سنگ با هم صحبت می کنند، حرف می زنند و نقد می کنند. در حالی که قدیم ها ما کمتر می دیدیم که پدر و مادرها کمتر با هم حرف می زدند. اگر امروز بچه های ما باهوشترند، به خاطر این است که در دوره ما کمتر کسی بود که بنشیند و با ما حرف بزند. ولی الان بچه ها این طور نیستند و نوع ارتباط ما با بچه هایمان کاملا متفاوت است. به خاطر همین پدر و مادرها نمی توانند پاسخ فرزندانشان را بدهند. رابطه محسن پدیده با فرزندانش را ما در جامعه مان کمتر می بینیم. کاملا فانتزی است. واقعا تماشاگر به دنبال این است که ببیند این نوع ارتباط چه نوع ارتباطی است. ما نه در دوره مدرن قرار داریم و نه در دوره سنت. این موضوع خیلی مهمی است. در سه خانواده مختلف افراد به راحتی یکدیگر را نقد می کنند. مثال می زنم. مثلا در خانواده پزشکان ما فقط با هم دعوا می کردیم. ولی اینجا با هم حرف میزنیم و یکدیگر را نقد می کنیم. حتی اگر قهر باشیم باز هم حرف میزنیم. به سمتی حرکت میکنیم که اگر خانواده هایی با هم قهر هم می کنند اما با هم حرف بزنند. این همان مرز بین سنت و مدرنیته است.

فرآوری: منیژه خسروی

بخش سینما و تلویزیون تبیان


منابع: جام جم/فارس