مصائب دیر «بله» گفتن
ازدواج و استقلال
هر دختر و پسری به مرور زمان یک موقعیت اجتماعی، شغلی یا تحصیلی برای خود فراهم میکند و به استقلال میرسد. همین حس استقلال باعث میشود که آنها نخواهند زیر یوغ کسی حتی همسر باشند. در موارد زیادی زندگی انفرادی باعث میشود بیخیالتر شوند و نخواهند یا نتوانند زیر بار مسئولیت زندگی مشترک بروند.
بدترین قسمت ماجرا این است که با افزایش سن، شخصیت افراد شکل میگیرد و انعطاف پذیریشان به حداقل میرسد. این افراد وقتی در سن بالا ازدواج میکنند دیگر قادر به درک مفاهیمی مثل گذشت، صبر، محبت و... نیستند، بنابراین زندگی بادوامی ندارند و در نهایت زندگیشان به طلاق و جدایی منجر میشود.
ازدواج در سن پایین محاسن زیادی دارد که نمی توان منکر آن شد. به طور مثال زن در کنار همسر و با درک شرایط رشد می کند، در حالی که دخترانی که در سن بالاتر ازدواج می کنند، شخصیت آنها شکل گرفته است و ناسازگاری در آنها بیشتر و انعطاف کمتر است. هر چند از سوی دیگر دیگر زوجهایی که در سن بالا زندگی مشترک را آغاز کردهاند به خاطر شناخت بهتر از خود و نیازهای درونی یکدیگر، مشکلات عاطفی کمتری دارند.
اشتیاقی که خاموش می شود
افزایش سن باعث میشود نشاط و شادی اولیه انسانها تحلیل برود، بهخصوص اگر همچنان مجرد مانده باشند منزوی و گوشه گیر خواهند شد. مسلما یک جوان 36 ساله نمیتواند صبر و حوصله یک جوان 26 ساله را برای یک نفر بهعنوان همسر داشته باشد. در واقع این افراد تا این سن و سال هنوز نتوانستهاند یک نفر را بهصورت دائم کنار خود داشته باشند که تنهایی خود را با او پر کنند و به قول معروف محرم رازشان باشند.
وقتی سن افراد بالا میرود و از 60سال میگذرد نداشتن همسر و بچه یا بهاصطلاح سر و سامان گرفتن به شکل یک حسرت درمیآید، بهخصوص وقتی پیر و ناتوان میشوند خلأ بچه یا به قول معروف عصای پیری را بیشتر از نبود همسر احساس میکنند.
استانداردهای بالا
انتظارات افراد از استانداردهای زندگی تغییر کرده است. دختران مجرد بهخصوص کسانی که تحصیلات بالایی دارند یا از طبقات بالای جامعه هستند با این اعتقاد که هزینههای ازدواج بیش از فایدههای آن است و این امر باعث میشود فرصتهای زندگی مثل پیشرفت در تحصیل، کار و شغل را از دست بدهند از ازدواج خودداری میکنند. داشتن معیارهای دست نیافتنی و بهدنبال همسر رۆیایی بودن، داشتن آزادی به مفهوم غربی و ایجاد هنجارهای فرهنگی مسائلی هستند که ازدواج را به تأخیر میاندازند. در واقع ازدواجهای بعد از 35 سالگی برای مردان و زنان، ازدواج دیرهنگام محسوب میشود. از نظر پزشکی ازدواج دیر هنگام خطر کاهش باروری، به دنیا آوردن فرزندانی با نقایص ژنتیک و نیز عوارض حاملگی و زایمان را افزایش میدهد.
از سوی دیگر وقتی فاصله سنی والد با فرزند زیاد باشد والدین نمیتوانند ارتباط فکری و عاطفی خوبی با فرزند خود برقرار کنند و آمادگی تحول و به روز شدن کمتری در قبال فرزندشان دارند، چرا که معمولا سن یائسگی مادر با سن بلوغ فرزند همزمان میشود و در واقع دو موجود که هر دو در یک بحران هویتی به سر میبرند و گرفتار بیثباتی خلقی هستند و به حمایت عاطفی و روانی نیاز دارند در کنار هم قرار میگیرند.
تنهایی و ناکامی
هنگامی که انگیزههای قوی تشکیل خانواده به وسیله موانع غیرقابلقبول یا موانعی که فرد برای رفع آنها ناتوان است، سرکوب شوند یا معطل بمانند، احساس ناکامی رخ میدهد. احساس ناکامی یکی از الگوهای قدرتمند ناهنجاری رفتاری، ارزشی و نگرشی است که شخصیت و هویت فرد را زیرسلطه میگیرد.
از سوی دیگر افزایش سن ازدواج، شکلگیری عقدههای روانی و انباشت آنها را در شخصیت فرد بهدنبال دارد، در حالیکه ارضای جنسی به موقع، امنیت و آرامش روانی را موجب میشود و بدون آن عصبیتهای روحی، طغیانگری، احساس پوچی و حتی میل بهخودکشی مجال بروز مییابند. از طرف دیگر روابط خارج از چارچوب خانواده پیش از ازدواج نیز نه تنها به ارضای کامل و جامع منجر نمیشوند بلکه چون همواره با احساس گناه و غیراخلاقی بودن همراه است بر میزان عصبیتها میافزاید. این در حالی است که ناهنجارهای روانی بیشتر گریبانگیر زنان است و آنها بیشتر در خطر این مشکلات هستند.
مشکلات جنسی
در ازدواج های سن بالا، اکثر مشکلات زوجین، مشکل جنسی و عدم درک متقابل در این حوزه رفتاری است، چرا که سالهای بسیاری از بلوغ جنسی گذشته و دائماً این احساس نیاز از دو طرف سرکوب شده است. مشکلاتی مانند سردمزاجی و واژینیسم و همچنین احتمال سرطان دهانه رحم در خانمها به علت سرکوب نیاز های جنسی وجود دارد. ممکن است گاهی طرف مقابل تجربه جنسی داشته باشد که در اولین رابطه این موضوع خود را نشان میدهد و باعث بدبینی در زوج میشود.
زنان در دهه چهارم و مردان در دهه پنجم از زندگی خود با اختلاف نیاز جنسی مواجه هستند، تب و تاب جنسی مرد در این سن، رو به کاهش و سردی رفته و نیاز های جنسی زن بیدار و فعال شده است. و به طور مثال زن 32 ساله با مرد 45 ساله در این مسئله به شدت متفاوت هستند و این اختلاف باعث مشکلات زیادی میشود.
فراوری: فاطمه ایمانی
بخش کلوب ازدواج تبیان
برگرفته از: همشهری، مهرخانه
مطالب مرتبط:
عواقب ازدواج دیرهنگام و زودهنگام