تبیان، دستیار زندگی
درباره «هفت سنگ» و ماجرای کپی برداری از سریال آمریکایی «خانواده مدرن» زیاد نوشتیم. حالا بخوانید دفاعیات علیرضا بذرافشان کارگردان این سریال را.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

کارگردان هفت‌سنگ متهم می کند


درباره «هفت سنگ» و ماجرای کپی برداری از سریال آمریکایی «خانواده مدرن» زیاد نوشتیم. حالا بخوانید دفاعیات علیرضا بذرافشان کارگردان این سریال را.

هفت سنگ

بذرافشان در این گفت و گو نقدهای اخیر را اتهام علیه خود و سریالش می داند؛ گویا کارگردان محترم بجای توضیح سر راست درباره دلیل اقتباس از سریال آمریکایی بیشتر دوست دارد منتقدان را بنوازد. یعنی آن ها نمی بایست موارد متعدد کپی سریال را ببینند؟ بخشی از گفته های کارگردان «هفت سنگ» پیش روی شما است:

* ما سریال یاد شده را دوباره‌سازی کرده‌ایم(در قسمت اول). وقتی پدری به فرزندش شلیک می‌کند من چگونه می‌توانم پلانش را بگیرم؟  نمی‌توانم دوربین را پشت سرش قرار دهم، باید دوربین را روبه‌روی کاراکتر قرار دهم، در آمریکا هم همین کار را می‌کنند، دوربین را روبه‌رو می‌گذارند. خب، وقتی من در ایران اینگونه شلیک کنم، در آمریکا هم همین کار را می‌کنند؛ این دو صحنه را کنار هم می‌گذارند و می‌گویند دکوپاژ هم کپی شده است، چنین تحلیلی جعل واقعیت است. آنهایی که این مساله را طرح می‌کنند، هنوز هیچ چیزی از سریال نمی‌دانند. ما اصلا چگونه می‌توانیم دکوپاژmodern family را کپی‌کنیم؟ آن سریال یک دکوپاژ فوق‌مدرن دارد. دکوپاژی که اصلا با ذائقه مخاطب ایرانی تناسبی ندارد. دکوپاژ «هفت سنگ»، یک دکوپاژ آرام و نسبتا کلاسیک با نماهای لانگ تیک است. چگونه می‌گویند کپی مو به مو است؟ در سریال ما پدری، فرزندش را بغل می‌کند و در آن سریال هم این اتفاق می‌افتد واین دو را کنار هم می‌گذارند و می‌گویند کپی است. وقتی می‌خواهم دوربین را داخل ماشین بگذارم و سه شات بگیرم؛ 2 نفر جلو و یک نفر عقب، تنها راهی که وجود دارد این است که دوربین را روی داشبورد بگذارم. در آمریکا هم همین یک راه وجود دارد. این کار را می‌کنی، می‌گویند کپی کرده است. من سابقه کارگردانی‌ام واضح است، واقعا چه نیازی به کپی مو به موی دکوپاژ وجود دارد؟ اگر من دزد باشم سعی می‌کنم این عمل زشت را به نحوی مخفی کنم، نه اینکه عین همان سکانس را برای قسمت اول بگذارم. حتما دلیل داشته‌ام .دوستان منتقد بر اساس دو قسمت اظهار نظر کردند. الان حدود 15 قسمت پخش شده و چندین قسمت دیگر باقی مانده است، لطفا بعد از دیدن کل سریال قضاوت کنید. آیا واقعا همان دکوپاژ بوده یا نه. یک کلیپ سه‌دقیقه‌ای ساخته‌اید و خب! مردم هم باور می‌کنند! در واقع شما با یک واقعیت دروغین، موج جهانی درست کرده‌اید.

* درباره هفت سنگ می‌گویند نعل به نعل کپی شده، این موضوع اصلا واقعیت ندارد. همه‌جا می‌گویند کپی موبه موی سریال modern family اصلا این موضوع واقعیت ندارد. با یک کلیپ سه‌دقیقه‌ای این موضوع را بین مردم جا انداخته‌اند که این کلیپ جعل واقعیت است.

من به کسی که بتواند یک دهم این مسیری که ما رفتیم را برود، جایزه می‌دهم. ما به 3 طریق از modern family استفاده کردیم. بخش زیادی از قصه‌های ما تألیفی است یعنی تألیف خود ما ولی در قالب modern family است. قالب آن سریال یعنی همین 3 خانواده.

* بگذارید واژه دزدی را تعریف کنیم. دزدی یعنی رسیدن به یک دستاورد بزرگ و مطلوب، بدون دردسر. مثلا کیف شخصی را در عرض یک ثانیه می‌دزدیم و به یک میلیون تومان پول می‌رسیم. یا مثلا شیشه ماشین را می‌شکنی و ضبط ماشین را می‌دزدی. در یک زمان کوتاه به یک دستاورد مطلوب می‌رسی، آن هم بدون دردسر. خب، حالا درباره سریال «هفت سنگ»؛ ما یک سال برای این فیلمنامه وقت گذاشتیم و هیچ عمل مخفیانه‌ای هم انجام ندادیم. همه المان‌هایی که درباره دزدی به صورت مصداقی مطرح‌شده در سریال هفت سنگ صدق نمی‌کند. انجام پروسه نگارش و ساخت نه پنهانی بوده و نه در زمان کوتاهی ساخته شده و نه اینکه محصول شخص دیگری را برای خودمان برداشته‌ایم. مگر ما افراد ناتوانی هستیم که از آثار دیگران استفاده کنیم؟ مگر قبلا تولیدات قابل قبولی نداشتیم؟فیلمنامه اقتباسی بسیار سریع نوشته می‌شود ولی در هفت سنگ، برخی قسمت‌ها 5 بار نوشته شده است. به نظر شما این به خاطر بی‌استعدادی ماست؟ اگه فکر می‌کنید استعداد نداشته و حرفی برای گفتن نداریم که هیچ اما اگر فکر می‌کنید آدم‌های بااستعدادی هستیم (با در نظر گرفتن کارنامه من و همسرم) پس مطمئن باشید دلیلی برای این کار داشته‌ایم. ما اگر واقعا می‌خواستیم دزدی کنیم، یک ماه برای نوشتن فیلمنامه کافی بود و جوری هم دزدی می‌کردیم که شما نفهمید. ما این کار را بلدیم ولی دزد نیستیم.

هفت سنگ

* من به کسی که بتواند یک دهم این مسیری که ما رفتیم را برود، جایزه می‌دهم. الان به شما توضیح می‌دهم ما چگونه این کار را کردیم. ما به 3 طریق از modern family استفاده کردیم. بخش زیادی از قصه‌های ما تألیفی است یعنی تألیف خود ما ولی در قالب modern family است. قالب آن سریال یعنی همین 3 خانواده. نکته جالب هم اینجاست که این 3 خانواده ساختار تازه‌ای ندارند. همیشه شما اگر بخواهید همه اقشار جامعه را لحاظ کنید همین مدل را باید رعایت کنید. یعنی زوجی که تازه‌کارند و خانواده‌ای که جا افتاده هستند و چند بچه دارند و یک خانواده مسن. همین اتفاق در سریال «خانه سبز» هم افتاد. ما نمی‌گوییم که از خانه‌سبز اقتباس کرده‌ایم یا modern family از خانه سبز اقتباس کرده، ما می‌گوییم مولفه‌ روایی را از modern family برداشته‌ایم که همیشه می‌توان از هر محصول نمایشی اقتباس کرد. ابتدا ساختار کلی و شخصیت‌ها را تعریف کردیم، سپس در این ساختار تعداد زیادی قصه‌های تألیفی وارد کردیم. تعدادی از این قصه‌ها را از modern family اقتباس کردیم؛ اقتباس به همان معنا که عرض کردم. برخی از دوستان در مصاحبه‌هایشان گفتند:«این کاری که در هفت سنگ شده اقتباس نیست، اقتباس این است و این است و...» ما اتفاقا از همان مدلی که این دوستان به عنوان تعریف اقتباس یاد کردند، برخی از قصه‌ها را اقتباس کرده‌ایم. به چه شکل؟ به این صورت که شما بیایید هسته مرکزی قصه را بردارید با کاراکترهای ایرانی و قصه را به سمت پایان دیگری ببرید، یا مثلا پایان را حفظ کنیم و شروعش را تغییر دهیم. هرچیزی که می‌تواند مضمون را بیان کند، همانقدر قصه را تغییر دهیم. ما همین کار را کرده‌ایم. خیلی زیاد هم در این سریال این کار را انجام داده‌ایم. اصلا این سریال یک کار اقتباسی است. به همان معنایی که بقیه می‌گویند. سومین بخش و حساس‌ترین بخش این است که ما بازآفرینی کردیم. این بازآفرینی اثر هنری بحث مهمی است که باید برای مردم روشن شود. بازآفرینی یک اثر هنری یعنی چه؟ ساده‌ترین حالت در بازآفرینی یک اثر هنری این است که مثلا شعر مرغ سحر را تا به حال 40 خواننده مختلف خوانده‌اند. ملودی و ترانه آن تغییر پیدا نکرده. پس کپی و دزدی است؟ نه، فقط لحن یک خواننده جدید است با یک سازبندی تازه. به این دوباره‌خوانی بازآفرینی می‌گویند و در بسیاری از کارهای هنری انجام می‌شود. مگر همین آقای خواننده ایرانی که پزشک هم هستند اخیرا مجموعه‌ای از آثار قدیمی ایرانی را دوباره نخوانده‌اند؟ آیا ایشان دزدند؟ همه ما خیلی هم خوشحالیم که این آثار دوباره‌خوانی شدند. مگر در دنیا این اتفاق نمی‌افتد؟

* ما بیشترین زحمت را برای این بازآفرینی کشیدیم. سر همین بخش‌ها بود که نویسنده‌ها با ما دعوا می‌کردند و بارها قهر و آشتی می‌کردیم چون حقیقتا کار سخت و طاقت‌فرسایی بود. هرکسی که مدعی است این یک سریال کپی و بسیار آسان است من از او دعوت می‌کنم بیاید و نمونه آن را بسازد. نمی‌گویم نمی‌توانند ولی می‌گویم اگر بخواهند بهتر از این بسازند باید دو برابر من وقت بگذارند و از طرفی؛ بازآفرینی فقط بخش کوچکی از سریال بوده است. چرا ما بازآفرینی کردیم چون دیدیم قصه، قصه سلامتی است و بیننده ایرانی هم لیاقت این را دارد که آن را ببیند. البته هرکس یک انگیزه‌ای دارد. آن شخصی که می‌خواهد فیلم کیمیایی را بازآفرینی کند یک انگیزه دارد و یک نفر مثل من هم انگیزشی که تشریح کردم را دارد.

* سه طیف منتقدان هفت سنگ هنوز سریال را ندیده‌اند! همه این حرف‌ها پس از پخش شدن 2 قسمت از سریال (طی 5 روز) گفته شد. کسی قسمت 3 و 4 را ندید. یک نکته جالب هم وجود دارد؛ گفته بودند حتی موسیقی این سریال کپی از modern family است. ببین به کجا رسیده‌اند. modern family اصلا موسیقی ندارد. فقط یک وله 10 ثانیه‌ای برای تیتراژ دارد. ببینید مردم که نمی‌روند سراغ صحت و سقم این اخبار، فقط با تعجب می‌گویند‌ ای بابا پس‌ موسیقی‌اش هم کپی بوده؟ آن هم سریالی که اصلا موسیقی ندارد. دکوپاژ آن هم یک نوع دکوپاژ دوربین روی دست با تیلت وپن‌های سریع است که اصلا بیننده ایرانی از دیدن آن آزار می‌بیند. یک دکوپاژ فوق مدرن است، البته 3 دسته از منتقدان می‌گویند دکوپاژ هم کپی است. این همه اتفاقی که در سریال ما افتاده و در modern family وجود ندارد، چرا نادیده گرفته شده است؟ فقط شلیک پدر به فرزند را در قسمت اول می‌بینند و قطعا به این نتیجه می‌رسند که کار کپی است. چرا اینقدر دروغ؟

بخش سینما و تلویزیون تبیان


منبع: وطن امروز