فوتبال در خاك وزیر!
آتشبار وزیر ورزش، خاموشی ندارد. آرشیو خبرگزاریها شهادت میدهد طی ماههای گذشته تقریبا هیچ روزی نبوده كه محمود گودرزی دست به اظهارنظر نزند و علیه فوتبال موضع نگیرد. او در لرستان هم ول كن فوتبال نبود. «18 تیم در كشور 1500 میلیارد تومان را بلعیدهاند.» یك جمله، حداقل با سه غلط؛ كدام 18 تیم؟ كدام 1500 میلیارد؟ كدام بلعیدن؟
منظور وزیر ورزش از آخرین شاهكار شفاهیاش به درستی روشن نیست. در حالی كه لیگ برتر ایران با حضور 16 تیم برگزار میشود، او به ریخت و پاش 18 تیم اشاره میكند. آیا این یك گاف، از جنس همان گافهای مدیران قبلی این مجموعه است؟ اگر نه، جناب وزیر وظیفه دارد از نام و هویت دو باشگاه پرهزینه غیر لیگ برتری پردهبرداری كند. گذشته از این، با یك حساب سرانگشتی روشن میشود طبق محاسبات گودرزی، هریك از باشگاههای مدنظر او در طول سال گذشته بهطور متوسط 83 میلیارد تومان هزینه كردهاند. این در حالی است كه با انتشار لیست قراردادهای بازیكنان پرسپولیس توسط خود این وزارتخانه روشن شد این تیم بهعنوان یكی از گرانترین باشگاههای لیگ برتر كمتر از 20 میلیارد تومان هزینه كرده است. خب این 1500 میلیارد تومان دقیقا كجا خرج شده است استاد؟ نفتیها میگویند بودجه آنها در لیگ برتر هشت میلیارد بوده كه این، یك دهم میانگین مورد نظر گودرزی را نشان میدهد. پس ماجرا چیست؟ آیا باید باور كنیم وزیر «همینطوری» حرف زده است؟ آیا چنین اتفاقی در شأن یكی از مردان كابینه تدبیر و امید هست؟
واپسین نقطه ابهام از آخرین مصاحبه گودرزی اما به فعلی مربوط میشود كه او در جملهاش مورد استفاده قرار داده است، بلعیدن؛ آنچه نشان میدهد آقای وزیر هنوز با گردش مالی فوتبال كنار نیامده است. او كماكان تصور میكند فوتبال ورزشی است كه باید با بقیه رشتهها روی یك ترازو قرار بگیرد. این مدیر برآمده از غفلت و بیخبری محض، احتمالا نمیداند پژمان منتظری به ازای یك سال و نیم حضور در لیگ قطر نزدیك به 5 میلیارد تومان پول گرفته و باشگاهی مثل استقلال برای نگه داشتن او ناچار است حداقل یك سوم این رقم را بپردازد. گودرزی كه اوج آمالش بهعنوان وزیر این مملكت فقط یك جلسه تمرین با تیم ملی كشتی بوده، از كجا باید بداند آندو و سیدجلال از حاشیه خلیجفارس پیشنهادات 7 و 8 میلیاردی داشتهاند و حفظ آنها بدون شل كردن سر كیسه و البته كلی خواهش و تمنا غیرممكن بوده است؟ استقلال بهعنوان پرهزینهترین تیم ایران در فصل گذشته در حالی گام به آسیا گذاشت كه در گروه نسبتا آسانش از نظر بودجه در انتهای جدول قرار میگرفت؛ آیا ادامه رقابت با تیمهای عربی و شرقی، با وجود سیاستهای مفلسانه وزارت ورزش و نگاه غلط این مجموعه، ممكن خواهد بود؟
واپسین نقطه ابهام از آخرین مصاحبه گودرزی اما به فعلی مربوط میشود كه او در جملهاش مورد استفاده قرار داده است، بلعیدن؛ آنچه نشان میدهد آقای وزیر هنوز با گردش مالی فوتبال كنار نیامده است. او كماكان تصور میكند فوتبال ورزشی است كه باید با بقیه رشتهها روی یك ترازو قرار بگیرد
اینكه در فوتبال پول زیادی خرج میشود، به خودی خود اشكال ندارد. مشكل از آنجاست كه اولا دوستان تا به حال توان خصوصی كردن این رشته را نداشتهاند و ثانیا در همین سیستم دولتی هم ظرفیتهای بالقوه درآمدزایی به كلی خاموش مانده است. در كشوری كه یك قلم دزدیاش سر به سه هزار میلیارد تومان میزند، سالیانه حداكثر 20 میلیارد هزینه برای پرسپولیس و استقلال در حد «صفر» هم نیست. جنازههای این دو تیم باید قادر باشند هر فصل پنج برابر این رقم را در بیاورند، اما مشكل اینجاست كه یكی مثل گودرزی به جای تلاش برای گرفتن حق پخش واقعی و یافتن اسپانسر، یقه فوتبال را گرفته كه كمتر خرج كنید. در بدترین سال تاریخ مسابقات باشگاهی ایران از نظر تماشاگر، لیگ سیزدهم در مجموع یك و نیم میلیون نفر تماشاچی داشته كه این یعنی تولید حداقل پنج میلیون نفر – ساعت سرگرمی مفید برای حاضران در استادیومها و صدها برابر بیشتر برای بینندگان تلویزیونی؛ آیا چنین رشتهای ارزش سرمایهگذاری ندارد؟ آیا وزیر در جریان قراردادهای خوفناك لیگ شش ماهه بسكتبال هست و میداند تیمهای ما آنجا چند بازیكن میلیاردی دارند؟ چند نفر در ایران بسكتبال میبینند آقای مدیر؟
سبك مدیریت یكی مثل گودرزی، بیش از هرچیز دیگری فاصله كهكشانی تئوری و عمل را در ایران نشان میدهد؛ جایی كه یك چهره دانشگاهی با انبوهی از ادعا و تحقیقات در حوزه ورزش، در فاز عملی مثل بیگانهای در شهر میماند. واقعا كیفیت آموزش در دانشگاههای ما چطور است كه استاد گودرزی در مورد ورزش و مشخصا فوتبال حتی كتاب مینویسد و آن را تدریس میكند، اما در عمل پیروزی تیم ملی بر آرژانتین را «در دسترس» به حساب میآورد؟! آیا راز مشكلات پرشمار كشور ما در عرصههای مختلف با وجود میلیونها فارغالتحصیل، همین وضعیت بحثبرانگیز دانشگاههایمان نیست؟
بخش ورزشی تبیان