تبیان، دستیار زندگی
خط ویژه آخرین فیلم مصطفی کیایی شباهتی به ضدگلوله ندارد حتی شبیه متن هایی که برای سریال های تلویزیونی می نویسد ، هم نمی تواند باشد با این حال تکمیل کننده ی هویت یک کارگردان جدید در سینمای ایران است
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : مجتبی شاعری
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

جلوی رانت را بگیر


خط ویژه آخرین فیلم مصطفی کیایی شباهتی به ضدگلوله ندارد حتی شبیه متن هایی که برای سریال های تلویزیونی می نویسد ، هم نمی تواند باشد با این حال تکمیل کننده ی هویت یک کارگردان جدید در سینمای ایران است.

جلوی رانت را بگیر

آدمی های خط ویژه الزاما یک شبه رابین هود نیستند . در اقدامی که انجام می دهند تصمیم بنیادین اخلاقی دیده نمی شود و این دلیل و یا نشانه ی نقطه ضعفی برای فیلم نیست . داستان می تواند بدون قهرمان باشد و یا در دیدگاه کلاسیک نقطه ی آغاز و انجام انسان باشد مثل مکبث ، اتللو و یا هر درام شبیه این ها .

در خط ویژه گروه هکرها ، در نماد شناسی سینمایی شاکله ی قهرمان ها را دارند . شاید هم در اواخر یک قربانی باشند . مختصات تعریف کردن قربانی در وجه اشتراک با یک قهرمان رقت انگیزی و سرانجام تراژیک  است که در عین حال با کمدی های فیلم هم جور در می آید . اما انتخاب فرم قهرمانانه که با اسلوب سینمایی هماهنگ باشد و پیروی از یک سبک داستانی برای ویژگی های فردی تا حدودی انطباق فرم و محتوا را در خط ویژه به هم می ریزد .

وقتی گروه هکرها در مقابل رانت خوار و یا آقازاده ای قرار می گیرند که با روابط غیرقانونی وام های کلان می گیرد و به درستی می تواند نقش یک ضدقهرمان را داشته باشد ناگزیر تماشاچی باید نقطه ی مقابل را قهرمان بداند .

تمام داستان هایی که به نوعی یک شبه رابین هود را روایت می کنند ، چنین حفره ی اخلاقی و یا شاید تداخل محتوا گرایی و قالب گریزی دارند . تکلیف مخاطب در مورد چنین داستان هایی کاملا مشخص نمی شود که شاید از دیدگاهی عین رسالت هنر باشد . سوال از خودی خود . سوالی که مدام تکرار می شود و پاسخش بسته به شرایطی است که پیش می آید . از این بابت خط ویژه یک اثر منحصر به فرد است .

می خنداند . هیجان برانگیز است . در ایجاد حس همزادپندارانه و در نقطه ی مقابلش انزجار موفق عمل می کند و در میانه ی یک جامعه شناسی پر از سوال معلق می ماند .

مخاطب خط ویژه نه می تواند آدمی های قصه را قهرمان زندگی خود کند و نه می تواند بی تفاوت از کنارشان بگذرد و به انتساب نام قربانی اجتماعی اکتفا نماید . این بلا تکلیفی ویژگی ذاتی چنین داستان هایی است مثل تقلید به یک سبک هنری است و یا شاید تاییدی سطحی در حد یک ابراز سلیقه .

سینمای کیایی از این باب در خط ویژه کمتر دچار نقصان های معمول سینمای شرقی می شود . داستان های این چنینی در اصل یک داستان

اروپایی –آمریکایی است . حتی وقتی یک فیلم از سینمای خاور دور ببینیم که در آن قهرمان ها ، نوعی قربانی اجتماعی باشند به الگویی غربی می اندیشیم و در تطابق نمونه های هالیوودی و یا اروپایی آن را داوری می کنیم . با این وجود است که کارگردانی داستان خط ویژه نمره ی قابل قبولی برای مصطفی کیایی محسوب می شود .

تمام داستان هایی که به نوعی یک شبه رابین هود را روایت می کنند ، چنین حفره ی اخلاقی و یا شاید تداخل محتوا گرایی و قالب گریزی دارند . تکلیف مخاطب در مورد چنین داستان هایی کاملا مشخص نمی شود که شاید از دیدگاهی عین رسالت هنر باشد . سوال از خودی خود . سوالی که مدام تکرار می شود و پاسخش بسته به شرایطی است که پیش می آید . از این بابت خط ویژه یک اثر منحصر به فرد است

گفته شد که داستان هایی شبیه این فیلم نوعی داستان اروپایی آمریکایی است و شاید این جمله نوعی دامن زدن به یک غلط مصطلح باشد . غرض از چنین دسته بندی یک سبک شناسی تصویری و داستانی توامان است . برای روشن شدن این نکته ناگزیر از مثال هستیم .

فیلم وسترن یک ژانر محسوب می شود و الزاما نباید یک زیر گونه تلقی شود و می توان فیلم هایی را نام برد که در فضایی غیر آمریکایی ساخته شده اند اما در ژانر وسترن تعریف می شوند . به عنوان نمونه در سینمای ایران فیلم روبان قرمز ساخته ی ابراهیم حاتمی کیا یک نمونه ی کامل از ژانر وسترن است با این که فیلمی کاملا بومی است با هویتی که نشانه های فرهنگی ، تاریخی و روان شناسی اجتماعی جغرافیای خود را روایت می کند .

با این  وجود برای قائلیت بومی بودن داستان خط ویژه نباید ناظر به نام آدمی های داستان و یا جغرافیای فیلم داوری داشت . اصول پرهیزها ، ملاحظات و نوع تصمیم گیری های آدمی ها با فرهنگ اجتماعی فیلم هماهنگی دارد . علاوه بر این خط ویژه یک الگوبرداری درست به دور از تقلیدهای ژانر زده از وضعیت معیار داستانی است و شاید از این باب اگر خط ویژه را بیش از یک بار هم ببینید ، به دور از انتظار سرانجامی داستان جذابیت های دیگری داشته باشد .

مجتبی شاعری

بخش سینما و تلویزیون تبیان